معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهراء شاهین دژ

ذخیره ای برای آخرت، خدمتی برای طلاب مدرسه ی علمیه الزهراء شاهین دژ
  • خانه 
  • خانه 
  • جزئیات صاحب وبلاگ 

جاده انقلاب

19 بهمن 1393 توسط معاونت فرهنگی

در جاده انقلاب روی تابلو نوشته شده:

 

جاده لغزنده است، دشمنان مشغول کارند، با احتیاط برانید،
با دنده لج حرکت نکنید، سبقت ممنوع،
دیر رسیدن به پست و مقام بهتر از هرگز نرسیدن به امام است
حداکثر سرعتتان از سرعت ولایت فقیه بیشتر نباشد،
اگر پشتیبان ولایت نیستید لااقل کمربند دشمن را نبندید،
با وضو وارد شوید، این جاده مطهر به خون شهداست.
حسین قدیانی

 3 نظر

قصاب و زن همسایه (عاقبت شوم بد حجابی ) + ۱۸

14 مهر 1393 توسط معاونت فرهنگی

قصاب و زن همسایه (عاقبت شوم بد حجابی ) +۱۸


در یوسف آباد تهران، خانواده ای بود که مرد خانواده، کارمند اداره بود، و همسرش رعایت حجاب و شئون اسلامی را نمی کرد. روزی طبق معمول، مرد به اداره می رود و زن نیز پس از دادن صبحانة بچه ها به قصد خرید گوشت، از خانه بیرون می رود
پس از گذشت چند ساعت، بچه ها از بازی خسته شده و شروع به گریه می کنند و تا آمدن مرد به خانه، ناآرامی بچه ها طول می کشد. مرد خانه، سراغ همسر خود را از بچه ها می گیرد و بچه ها می گویند که مادر برای خرید گوشت از خانه بیرون رفته و هنوز برنگشته، مرد سراغ قصاب محله می رود و پرس و جو می کند؛ ولی قصاب اظهار بی اطلاعی می کند.


 

آن مرد پس از تلفن به اقوام و آشنایان سراغ پاسگاه نیروی انتظامی می رود و جریان را تعریف می کند. مأموران پس از تحقیقات اولیه، سراغ قصاب رفته و از وی پرسش می کنند اما قصاب با قاطعیت تمام، اظهار بی اطلاعی کرد.
مأمورین به تفحص در مغازه پرداختند. سپس به زیرزمین که گوسفندان را پس از ذبح به آن جا می بردند، رفتند.

هنگام خارج شدن، مأمورین مقداری مو می یابند که موها، موی گوسفند نیست و قصاب برای بازجویی بیشتر به پاسگاه بردند.


سرانجام با پیگیری های دقیق، قصاب به جنایت خود اعتراف کرد که:


این زن، همسایة ما بود ولی رعایت پاکدامنی را نمی کرد و سر و سینه خود را نمی پوشاند. و از جمال خوبی هم برخوردار بود. آن روز که به مغازه آمد به گونه ای به خودش رسیده بود که نفس اماره مرا وادار کرد کامی از آن زن بگیرم. او را برای دیدن گوشت بهتر به داخل مغازه دعوت کردم و به او گفتم گوشت خوب و مورد پسند شما، پشت یخچال است. وقتی پشت یخچال رفت او را به زیرزمین کشاندم و با کاردی که در دست داشتم او را تهدید کردم و از او خواستم تن به زنا بدهد، بیچاره می لرزید، اما چاره ای نداشت.


در پایان که از او کامی گرفتم. افکار شیطانی مرا واداشت برای آن که کسی از ماجرا باخبر نشود، او را بکشم اما باز افکار شیطانی مرا رها نکرد و گوشت زن را جدا کرده، همراه گوشت گوسفندان چرخ کردم و فروختم و استخوانها را نیز در فلان منطقه خاک کردم.

این داستان از بدحجابی زن سرچشمه گرفت. شاید هیچگاه آن زن فکر نمی کرد که بدحجابی می تواند پایانی چنین تلخ و پرگناه داشته باشد و به تجاوز، قتل، یتیم شدن فرزندان و سرگردانی همسرش بینجامد و نیز چنین عواقبی برای قابل خود در پی داشته باشد.


با تخلیص، نقل از «فرشتگان زمین». ص ۳۴ ـ تألیف عباس رحیمی دهزیری

 1 نظر

بوی سیب حرم

19 آبان 1392 توسط معاونت فرهنگی

علت بوی سیب حرم امام حسین(ع)چیست؟


معروف است کسانی که صبح زود به زیارت حرم امام حسین(ع) بروند بوی سیب بهشتی استشمام می کنند، این سخن ریشه حدیثی دارد. به این روایت توجه کنید: در کتاب مناقب آمده است،« جبرئيل از آسمان سيب، به و اناري را از بهشت مي آورد که پيامبر و حضرت فاطمه(س) و اميرمؤمنان(ع) و امام حسن و امام حسين(ع) از آن مي خورند و آن ميوه ها به حالت اول خود باز مي گردد، تا وقتي حضرت فاطمه زهرا(س) از دنيا مي روند ميوه انار از بين مي رود و پس از فوت اميرمؤمنان(ع) ميوه به ناپديد مي شود و ميوه سيب موجود بوده است و امام حسين(ع) مي فرمايد: «ميوه سيب نزد بردارم بود تا هنگامي که بر اثر سم ازدنيا رفت، پس از آن نزد من بود تا هنگامي که در کربلا آب بر روي ما بسته شدو من هنگام عطش آن را مي بوئيدم و از شدت عطش من کاسته مي شد وهنگامي که عطش بر من شديد شد آن را خوردم و يقين به شهادت کردم، امام زين العابدين(ع) مي فرمايد من اين سخنان را ساعاتي قبل از شهادت آن حضرت شنيدم و هنگامي که آن حضرت شهيد شد بوي آن سيب را در محل شهادت آن حضرت استشمام نمودم. پس آن را جستجو نمودم و اثري از آن نيافتم و بوي آن همچنان پس از شهادت آن حضرت باقي بود و من قبر آن حضرت را زيارت مي نمودم و بوي‌ آن را مي يافتم، پس هر کس از شيعيان ما که زائر آن قبر است و مي خواهد بوي آن را استشمام کند، پس وقت سحر آن را جستجو کند، پس اگر از مخلصان باشد آن را وجدان خواهد نمود.

(ابن شهرآشوب، المناقب، ج3، ص 391)


 2 نظر

گیلاس و خواص آن

05 تیر 1392 توسط معاونت فرهنگی

   گیلاس و خواص آنگیلاس و خواص آن

گیلاس از میوه‌های کوچک هسته‌دار است که شکل آن کروی و دارای دمی بلند و یا کوتاه است.

 منطقه‌ی کردستان، نام علمی گیلاس (Prunus avium) و از خانواده‌ی (Rosaceae) است. درخت گیلاس بدون خار و دارای میوه‌ی گوشت‌دار و محتوی یک هسته است.

 

گوشت میوه گیلاس یا خیلی لطیف و یا سفت و آبدار و شیرین به رنگ زرد سفید و یا زرد قرمز یا سیاه است. گیلاس سرشار از املاح معدنی است.

هم‌چنین گیلاس کلسیم، فسفر، پتاسیم، کلر، سدیم، منیزیم، گوگرد کوبالت، مس، منگنز، روی و مقادیر قابل توجهی آهن دارد این میوه سموم بدن را از میان می‌برد، دستگاه هاضمه را مرتب می‌کند و اعصاب را تسکین می‌بخشد.

گیلاس سرشار از ویتامین‌های ث و ب ۲ و مقدار فراوانی ویتامین آ است که برای چشم بسیار سودمند است این میوه تقویت‌کننده‌ی قلب، معده و روده است هم‌چنین اشتها را زیاد و بدبویی را به خوشبویی تبدیل می‌کند.

گیلاس از میوه‌هایی است که سموم بدن را دفع و خون را تصفیه می‌کند، قوه دماغی بدن را تقویت کرده و کمبود املاح معدنی بدن را برطرف و فعالیت دستگاه هاضمه را منظم می‌کند، اعصاب را تسکین می‌دهد و ادرارآور است. هر ۱۰۰گرم گیلاس حاوی ۲۵۰ میلی‌گرم «پوتاس» است «پوتاس» تأثیر فراوانی بر افزایش حجم ادرار دارد.

رژیم گیلاس برای کسانی که سنگ کلیه و یا سنگ صفرا و یا مثانه دارند بسیار سودمند است.

کسانی که تصلب شرایین دارند و یا از ناراحتی کبد می‌نالند و یا به یبوست مبتلا هستند و یا در روده‌های آنها گاز جمع می‌شود و غذا تخمیر می‌شود هم‌چنین کسانی که املاح معدنی بدن آنها کاهش یافته و یا کودکانی که دیر رشد می‌کنند، کارشناسان تغذیه خوردن گیلاس را توصیه می‌کنند چون قند میوه گیلاس از نوع قند «لوولوز» است مصرف گیلاس به مبتلایان به دیابت هم توصیه می‌شود.

خون باید به مقدار ۷.۴قلیایی باشد ترکیبات موجود در گیلاس هم تعدیل‌کننده‌ی PH اسیدیته‌ی خون است. مصرف گوشت و مواد گوشتی خون را اسیدی می‌کند و بهترین تعدیل‌کننده‌ی آن میوه‌ها از جمله گیلاس است.

کسانی که برای کم خوردن و لاغری به قرص‌های شیمیایی رو می‌آورند می‌توانند با استفاده از گیلاس این میوه طبیعی ندام را متناسب کنند، چون قرص‌های شیمیایی با کاهش اشتها، افراد را لاغر می‌کنند و برای سیستم اعصاب، دستگاه عروق و شریان‌ها مضر و خطرناک است محرک اعصاب هستند و بی‌خوابی از عوارض آنهاست.

گیلاس سرشار از ترکیبات آنتی‌اکسیدانی است، از این‌رو روند پیری را به تاخیر می‌اندازد.

فلاوونووئیدهای موجود در گیلاس، ‌از ایجاد هر آسیب‌ توسط رادیکال‌های آزاد (منشا سرطان ها) پیشگیری می‌کنند.

درمان مناسبی برای آرتریت، رماتیسم، واریس و دردهای مفصلی است.

از گیلاس می‌توان به عنوان ماسک زیبایی استفاده کرد و چین و چروک‌های پوست را کاهش داد.

سیستم اعصاب را تسکین داده و با تولید هورمون شادی در بدن، احساس بهتری را ایجاد می‌کند.

دارای چربی کم و فیبر فراوان است و برای تصفیه‌ی خون در سیستم گوارشی بسیار سودمند است.

قوای فکری را تقویت می‌کند.

چربی اشباع شده در گیلاس بسیار کم است و کلسترول ندارد؛ از این‌رو برای کاهش وزن مفید است.

و در نهایت این‌که …. دم گیلاس در درمان بیماری‌های کلیوی و مثانه مفید است.

 نظر دهید »

ماجرای ترور رهبر انقلاب از زبان وزیر بهداری جنگ

04 تیر 1392 توسط معاونت فرهنگی

 ماجرای ترور رهبر انقلاب از زبان وزیر بهداری جنگماجرای ترور رهبر انقلاب از زبان وزیر بهداری جنگ

هادی منافی،‌ وزیر بهداری دولت شهید رجایی می‌گوید: روزی که وزیر شدم،‌جنگ شروع شد، هر روز بحران و درگیری داشتیم و روزهای سختی را سپری کردیم. با او درباره یکی از این روزهای سخت یعنی ۶تیر ۱۳۶۰که حادثه ترور مقام معظم رهبری رخ داد به گفت‌و‌گو نشستیم:

- در زمان حادثه ترور مقام معظم رهبری در ۶ تیر ۱۳۶۰ شما وزیر بهداری بودند، از آن ماجرا چه به خاطر دارید؟
منافی: قبل از شروع مصاحبه این را بگویم که به خاطر کهولت سن و بیماری که دارم برخی اسامی و اتفاقات را فراموش کرده‌ام و ممکن است نتوانم همه موارد را به خاطر بیاورم به همین علت پیشاپیش عذرخواهی می‌کنم اما تا آنجایی که به خاطر داشته باشم می‌گویم.
در آن زمان من وزیر بهداری بودم.در زمان ریاست جمهوری مرحوم شهید رجایی بود که من اطلاع دادند مقام معظم رهبری امروز و آقای خامنه‌ای آن روز که نماینده فعال مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع بودند، ترور شده‌اند.
ما رفتیم در یکی از بیمارستانهای جنوب تهران پایین‌تر از راه آهن و دیدیم که ایشان بعد از انفجاری که در مسجد اباذر هنگام سخنرانی ایشان به دست منافقین صورت گرفته است دچار زخمهای وسیع و عمیقی در ناحیه صورت و دست شده‌اند و خونریزی زیادی دارند.
افراد و پزشکان دیگری مانند دکتر شیبانی و دکتر ایرج فاضل هم آمدند و همه تلاش کردند که هر طوری هست، ایشان را نجات دهند. بعد تصمیم گرفتیم که ایشان را با هلی کوپتر به بیمارستان قلب که امروز به نام بیمارستان قلب شهید رجایی است منتقل کنیم.

- چطور ایشان را منتقل کردید؟

منافی: ایشان به هوش نبودند. مردم هم از این حادثه با خبر شده بودند و نگران بودند، اطراف بیمارستان را جمعیت زیادی از مردم پر کرده بود و جا به جا کردن ایشان را مشکل کرده بود. ما اول یک هلی کوپتر را آوردیم. جمعیت به تصور اینکه آقا در این هلی کوپتر است بعد از پرواز هلی کوپتر، رفتند و جمعیت کم شد. بعد هلی کوپتر دوم را آوردیم و با آن آقا را به بیمارستان قلب شهید رجایی منتقل کردیم. خود من هم با ایشان در هلی کوپتر بودم.
در آنجا بستری شدند و اطبا و جراحان برجسته آن روز آمدند و خیلی خوب رسیدگی کردند. یادم می آید ۶۰ کیسه خون به ایشان تزریق کردیم تا نجات پیدا کردند. البته لطف خدا بود. چون واقعاً نجات فردی که فشار خون ندارد، نبض ندارد و در حالت وخیم است در آن شرایط معجزه بود. چندین ساعت ایشان زیر عمل بودند. اتفاقاً همان روز که آقا عمل کردند، به من خبر دادند که انفجاری هم در حزب جمهوری (۷ تیر) اتفاق افتاده است. خیلی‌ها را برای جلسه حزب جمهوری دعوت کرده بودند، ۲ یا ۳ بار هم به من زنگ زده بودند که حتماً بیایید جلسه مهمی است.
یادم می‌آید که روز ۷ تیر که وضعیت آقا مقداری تثبیت پیدا کرده بود، بعد از اینکه من از بیمارستان قلب خارج شده بودم، شهید رجایی به من زنگ زد و گفت کجایی؟ گفتم از بیماستان از پیش آقای خامنه‌ای می‌آیم. می‌خواهم بروم حزب جمهوری. آنجا بود که شهید رجایی به من خبر داد که در حزب جمهوری اتفاقی افتاده و به من گفت که بروم و به او هم خبر دهم که چه اتفاقاتی افتاده است.
من رفتم طرف حزب جمهوری و دیدم که همه چیز به هم ریخته است، ساختمان فرو ریخته، عده‌ای را برده‌اند ولی اکثراً به صورت جنازه روی زمین مانده‌اند و تقریباً کسی سالم نمانده است. بیش از ۷۰ نفر آنجا شهید شدند.
گفتند برخی را برده‌اند بیمارستان شفایحیاییان، من هم رفتم آنجا، گفتم آیت الله بهشتی کجاست. اول هیچی نمی‌گفتند، به من هم نگفتند که کجاست، از چند بیمارستان دیگر هم پرس وجو کردیم فهمیدم که همین جا توی همین بیمارستان است.اینکه چرا قایم می‌کردند، نفهمیدیم.


- شما وزیر بهداری بودید.

منافی: بله، من وزیر بهداری بودم اما حتی به من هم می‌گفتند، حالا چرا ؟نمی‌دانم. به هر حال رفتیم آنجا و توی سردخانه جسد شهید بهشتی را دیدیم. از سینه به پایین از بین رفته بود اما سر سالم بود. ۳ تا دیگه از وزرا هم بودند که اسمشان را به خاطر ندارم.
من از آنجا به شهید رجایی زنگ زدم و جریان را توضیح دادم. شهید رجایی گفت من باید ببینم. گفتم سریع بیایید چون اجساد را می‌خواهند به پزشکی قانونی ببرند و شهید رجایی سریع با ماشین خودش آمد و با هم رفتیم بالای سر جنازه‌های حادثه ۷ تیر.شهید رجایی خیلی آدم خود داری بود اما بعد از دیدن اجساد نتوانست روی پایش بایستد، صندلی آوردیم تا بتواند بنشیند.
از آنجا با هم رفتیم دفتر ریاست جمهوری و بعد به اتفاق هم رفتیم مجلس، دفتر آقای هاشمی که آن زمان رئیس مجلس بود و تا صبح فردای آن روز در مجلس جلسه داشتیم و مسائل و حوادث آن روزها یعنی ترور آیت الله خامنه‌ای و انفجار حزب جمهوری را بررسی کردیم.
در حادثه انفجار حزب جمهوری، انقلاب اسلامی خیلی آسیب دید و خیلی افراد عالم، دانا،خبره و متدین که می‌شد روی آنها حساب کرد در این حادثه شهید شدند. حادثه فجیعی بود. امام افراد فهمیده و قدرتمندی را از دست دادند. چون امام(ره) از اول دلش نمی‌خواست روحانیت وارد حکومت شود، می‌خواست که روحانیون بر اداره امور کشور نظارت داشته باشند تا قوانین اسلامی اجرا شود. نه اینکه خودشان بیایند حکومت کنند.
اما بعد از این انفجار و حوادث که به از بین رفتن افراد قابل اعتماد منجر شد، بالاخره حضرت امام(ره) تصمیم گرفتند که روحانیت هم در حکومت باشند و گر نه خود روحانیت علاقه‌ای به حکومت کردن نداشت. مسیر حوادث باعث شد حضرت امام(ره) این تصمیم را بگیرند در حالی که اوایل انقلاب کار دست غیر روحانی‌ها مثل بازرگان و بنی صدر بود که متأسفانه خیلی ضربه زدند.

- ولی مقام معظم رهبری نجات پیدا کردند.

منافی: بله، آقا روز ۶ تیر ۱۳۶۰ در حالی که در مسجد اباذر سخنرانی می‌کردند، بمبی منفجر شد و به شدت به سینه و دست راست ایشان آسیب زد. خون زیادی هم از ایشان رفت اما لطف و خواست خدا بود که ایشان زنده بمانند. اتفاق عجیبی بود. از معجزات بود. معلوم است که خداوند وظیفه مهمی را برای ایشان مقدر کرده بود تا این انقلاب را نگه دارند.

- درمان ایشان چقدر طول کشید؟

منافی: همان طور که گفتم، آقا را با هلی کوپتر به بیمارستان قلب شهید رجایی منتقل کردیم، در بیمارستان نزدیک ۶۰ کیسه خون به ایشان تزریق شد تا توانستند نجات پیدا کنند. چندین عمل هم روی سینه و دست ایشان انجام شد. پروفسور سمیعی که جراح معروف بین‌المللی مغز و اعصاب است. تصادفاً در آن روزها در ایران بود. او هم آمد و کمک کرد.
جراحان و متخصصان برجسته عروق آمدند. دکتر لواسانی متخصص ریه هم آمد و نهایتاً قسمت و تقدیر الهی این بود که ایشان زنده بمانند.

- چه مدت بستری بودند؟

منافی: توی بیمارستان حدود ۲ ماه بستری بودند، بعد هم ایشان را به جای امنی در شمیران منتقل کردیم.

- شما مسئول تیم درمان ایشان بودید؟

منافی:‌بله،‌از همان زمان که این اتفاف افتاد من مسئول تیم درمان ایشان بودم و بعد از دوره وزارت هم این مسئولیت را تا چند سال پیش داشتم. البته الان خودم گرفتار بیماری شدم و نمی‌توانم. دوستان دیگری در خدمت ایشان هستند.

- بعد از چه مدت بهبودی حاصل شد.

منافی: ایشان تحت درمان بودند تا زمان انتخابات ریاست جمهوری بعدی که امام اجازه دادند، روحانیون وارد عرصه شوند و به حضرت آقا تکلیف کردند که ایشان هم در انتخابات شرکت کنند. در آن زمان دیگر ایشان بهبود کامل پیدا کرده بودند. به جز دستشان که آسیب جدی دیده بود.

- زمانی که آقا در بیمارستان به هوش آمدند را به خاطر دارید؟

منافی: بله،زمانی که آقا در بیمارستان به هوش آمدند. اول پرسیدند که از همراهانشان در مسجد کسی آسیب ندیده است. گفتیم نه، کسی طوری نشده است. بعد از وضع خودشان پرسیدند. گفتیم راستش این است که ممکن است دست راست شما دیگر کار نکند،‌گفتند، دست لازم نیست، زبانم کار کند کافی است.
خیلی با حالت اطمینان،‌حوصله و شجاع و مقتدرانه برخورد کردند و از همان روز بعد شروع کردند به تمرین نوشتن با دست چپ و خیلی زود با دست چپ درست مثل دست راست می‌نوشتند. به هر حال خواست خدا بود که ایشان بمانند و با هوشمندی و دریایتی که دارند. انقلاب را نگه دارند.

- واکنش حضرت امام(ره) به این اتفاق چه بود.

منافی: امام(ره) خیلی پیگیر حال آقا بودند، البته ما هم این مسئله را بهانه می‌کردیم و مرتب خدمت حضرت امام می‌رسیدیم تا ایشان را زیارت کنیم و گزارش دهیم. من همیشه خدمت امام می‌رسیدم ما در این ایام خیلی بیشتر شد. امام مرتب پیگیر حال آقا بودند و ما روزی یک یا بعضی روزها دوبار خدمت ایشان می‌رسیدیم. تا اینکه آقا بهبود پیدا کردند و امام به ایشان تکلیف کردند که مسئولیت اجرایی بپذیرند. ایشان هم همواره در مقابل دستورات حضرت امام خاضع بودند و این طوری بود که توانستند انقلاب را تا امروز مقتدرانه نگه دارند. امیدوارم که با زعامت ایشان انقلاب اسلامی ما به اوج شکوفایی خودش برسد.

منبع: فارس

 1 نظر

آیات و روایات متناسب روز قوه قضائیه

04 تیر 1392 توسط معاونت فرهنگی

آیات و روایات متناسب : روز قوه قضاييه


قرآن کریم:فَاحْكُم بَينَهُم بِالِقسطِ إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُقسِطينَ ميان آنها عادلانه داوري كن كه خداوند دادگران را دوست مي‏دارد. مائده، آيه ۴۲

پيامبرصلي الله عليه وآله:إنَّ اللَّهَ مَعَ القاضِي مالَمْ يَحِف عَمداً

خداوند با قاضي است تا آن‏گاه كه ، به عمد ، ستم نكند. ميزان الحكمه، ح ۱۶۸۶۳

امام علي ‏عليه السلام :مَنِ ابتَلي بِالقَضاءِ فَليُواسِ بَينَهُم فِي الإشارَةِ و فِي النَّظَرِ و فِي المَجلِسِ

آن كه بر مسند قضاوت مي‏نشيند، بايد ميان مردم در اشاره و نگاه و نشستن برابري را مراعات كند. الكافي، ج ۷، ص ۴۱۳

امام علي‏عليه السلام :أفضَلُ الخَلقِ أقضاهُم بِالحَقِّ

برترين مردم ، داورترينِ آنها به حق است. غررالحكم و دررالكلم ، ح ۳۳۲۳

امام علي‏ عليه السلام :لا يُقيمُ أمرَ اللَّهِ سُبحانَهُ إلّا مَن لايُصانِعُ و لايُضارِعُ و لايَتَّبِعُ المَطامِعَ

فرمان خداي سبحان را بر پا ندارد جز آن كس كه [در حق] مدارا نكند و خود را خوار نسازد و در پي طمع نرود. نهج البلاغه ، حكمت ۱۱۰

امام علي‏ عليه السلام به مالك اشتر فرمودند: ثُمَّ اخْتَر لِلحُكمِ بَينَ النّاسِ أفضَلَ رَعِيَّتِكَ في نَفسِكَ

براي داوري ميان مردم ، برترين فرد را از نظر خودت برگزين. نهج البلاغه ، نامه ۵۳

امام صادق‏ عليه السلام :القُضاةُ أربَعَةٌ : ثَلاثَةٌ فِي النّارِ و واحِدٌ فِي الجَنَّةِ: رَجُلٌ قَضي بِجَورٍ و هُوَ يَعَلَمُ فَهُوَ فِي النّارِ، و رَجُلٌ قَضي بِجَورٍ و هُوَ لايَعلَمُ فَهُوَ فِي النّارِ، و رَجُلٌ قَضي بِالحَقِّ و هُوَ لايَعلَمُ فَهُو فِي النّارِ و رَ جُلٌ قضي بِالحَقِّ و هُوَ يَعلَمُ فَهُوَ فِي الجَنَّةِ

قاضيان چهار گروهند : سه گروه دوزخي‏اند و يك گروه بهشتي: مردي كه، دانسته، حكم ناحق مي‏دهد، دوزخي است. مردي كه ندانسته حكم ناحق دهد نيز دوزخي است مردي كه ندانسته حكم حق دهد نيز دوزخي است، و مردي كه دانسته حكم به حق دهد، بهشتي است. الكافي ، ج ۷ ، ص ۴۰۷ 

 نظر دهید »

آیا میدانید هفتم تیر چه روزی بود؟...

04 تیر 1392 توسط معاونت فرهنگی

آیا میدانید هفتم تیر چه روزی بود؟… 

هفتم تیر سند مظلومیت انقلاب اسلامی ایران و مردم شهید پرور ایران است.

هفتم تیر نشان دادن شخصیت دکتر بهشتی است که مظلوم زندگی کرد و مظلومانه به شهادت رسید.

با شهید شدن دکتر بهشتی تازه شخصیت بلند مرتبه اش نمایان شد؛ و چهره اش برای مردم ساده و نزدیک بین آشکار شد.

و متوجه شدند او کِه بود و چه شد و او را تازه به دست آوردند و هنوز هم تازه است.

براستی شهادت مظلومانه دکتر بهشتی و هفتاد و دو تن از شهدای حزب جمهوری به انقلاب اسلامی جان تازه ای داد.

روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد…

 نظر دهید »

نشستن در این جلسه حرام است!

04 تیر 1392 توسط معاونت فرهنگی

نشستن در این جلسه حرام است!+عکس نشستن در این جلسه حرام است!

آنچه در پی می‌آید خاطراتی است از همراهی رهبر انقلاب و شهید بهشتی از زبان آیت‌الله محمدعلی موحدی كرمانی عضو شورای مركزی جامعه روحانيت و شورای مركزی حزب جمهوری اسلامی، كه پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، آن را در آستانه سالروز شهادت شهید بهشتی منتشر می‌كند.

ماجرای تشكیل حزب جمهوری: ما معمولاً تابستان‌ها به مشهد می‌رفتیم. تابستان سال ۱۳۵۵ بود یا ۱۳۵۶. در مشهد به مرحوم ربّانی املشی برخوردم كه از دوستان قدیمی و صمیمی‌ام بود. پرسید: «كی آمدید؟» جواب دادم: «همین تازگی‌ها آمده‌ام.» گفت: «پس به دیدنت می‌آییم.» گفتم تشریف بیاورید. نشانی منزل را گرفت و گفت: «با آقای خامنه‌ای می‌آییم.» آن موقع آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد بودند. با هم قرار گذاشتیم. پیش از ظهر بود كه آقایان تشریف آوردند. یك ساعتی با هم نشستیم. در بین صحبت‌ها این مسئله مطرح شد كه چه خوب است تشكلی به‌وجود آوریم. این فكر در جمع‌مان مورد پسند واقع شد. جمع اصل قضیه را پذیرفت.

تشكل نیاز به جذب افرادی دارد كه در واقع این افراد مؤسس آن می‌شوند. صحبت شد كه آیت‌الله دكتر بهشتی هم مشهد هستند و بهتر است با ایشان هم صحبت كنیم تا اگر اصل قضیه را پذیرفتند، ایشان هم به جمع ما بیاید. همان موقع راه افتادیم. دوستان منزل آقای بهشتی را بلد بودند. آقای خامنه‌ای فولكسی داشتند، سوار شدیم و ایشان رانندگی می‌كردند. یادم هست كه فولكس ایشان سر و صدا و تق و توق زیادی می‌كرد. مرحوم ربّانی املشی به شوخی گفت: «ما خجالت می‌كشیم سوار این ماشین شویم. هر كس صدای این ماشین را بشنود، می‌گوید این‌ها كی هستند؟!» همگی خندیدیم.


در راه هنوز به منزل آقای بهشتی نرسیده‌ بودیم كه دیدیم دكتر باهنر می‌خواست از یك طرف خیابان به آن طرف برود. به ایشان رسیدیم. به نظر می‌رسید صبحانه‌ای تهیه كرده بود. گفتیم ما در فكر چنین تشكلی هستیم، شما هم با ما بیا. ایشان هم گفت: «چشم!» ایشان هم آمد و چهار نفر شدیم. به ایشان گفتیم كه می‌خواهیم به منزل آیت‌الله بهشتی برویم. شهید بهشتی دم در آمد. گفتیم كه می‌خواهیم قدری راجع به موضوعی صحبت كنیم. ایشان عذر خواستند و گفتند كه نمی‌شود، چون آن موقع جلسه یا مهمان داشتند. برای جلسه‌ی بعد قرار گذاشتیم. خاطرم نیست كه روز بعد بود یا عصر همان روز. در جلسه‌ی با شهید بهشتی ایشان پذیرفتند كه ایجاد این تشكل كار خوبی است. به این ترتیب پنج نفر شدیم. گفتیم حالا بنشینیم ببینیم چه كسانی می‌توانند در این كار با ما هم‌فكر باشند تا آنها را جمع كنیم. شروع به شناسایی افراد در تهران و قم و مشهد كردیم تا با آنها صحبت كنیم.

در قم آیت‌الله مشكینی، آیت‌الله مؤمن و آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی. یادم نمی‌آید در قم غیر از این‌ها شخص دیگری را پیدا كرده باشیم. در تهران آیت‌الله مهدوی‌كنی و چند نفر دیگر. آقایان هاشمی و منتظری هم مورد نظرمان بودند كه آن موقع این دو نفر در زندان بودند. البته برخی مثلاً در روحانیت مبارز بودند كه بعدها ملحق شدند، ولی تا آنجا كه یادم می‌آید، در این مرحله‌ی تشكل حزب نبودند. در مشهد هم آقای طبسی و شهید هاشمی‌نژاد بودند. با این‌ها صحبت و مذاكره شد و در جریان قرار گرفتند و قرار شد اعضای اصلی و مؤسس باشند. پیش از اتمام سفر مشهد، تصمیم گرفته شد كه در تهران هم جلسه‌ای تشكیل بدهیم.

ما برای تنظیم اساسنامه‌ی حزب، جلسات سرّی متعددی داشتیم. پس از پیروزی انقلاب مسئله آشكار شد و حزب جمهوری اسلامی اعلام موجودیت كرد. به دنبال آن جلسات هم تشكیل می‌شد. در جلسه‌ای كه همه‌ی اعضا دعوت شده بودند تا شورای مركزی و شورای داوری و شورای افتاء (۱) را انتخاب كنند، یادم می‌آید مرحوم حاج احمدآقا هم شركت كردند. اول شورای مركزی تعیین شدند و بعد، اعضای شورای داوری و شورای افتاء نیز مشخص شدند.

نشستن در این جلسه حرام است!

یكی از اعضای وقت شورای مركزی جامعه‌ی روحانیت، به دلایلی كدورتی از حزب داشت؛ در شورای مركزی جامعه‌ی روحانیت و در غیاب شهید بهشتی تعبیر بدی درباره‌ی حزب و در مورد شهید بهشتی به كار برده بود؛ كلمه‌ای كه شاید قدری موهن بود. تلقی‌اش این بود كه شهید بهشتی نقش اصلی‌ای را در این تحزب دارد. آن موقع شهید بهشتی دبیركل حزب بود. آن شخص درواقع شبه عقده‌ای از حزب داشت و از این ‌رو تعبیر موهنی در مورد ایشان كرد. خوب یادم هست به محض این‌كه این تعبیر را به كار برد، آقا به‌قدری ناراحت شدند كه گفتند: «نشستن در جلسه‌ای كه به آقای بهشتی توهین می‌شود، حرام است» و بلند شدند. شما از همین مورد می‌توانید به رابطه‌ی آقا و دكتر بهشتی پی ببرید.

آقا فوق‌العاده به شهید بهشتی علاقمند بودند. وقتی می‌خواستیم خبر شهادت آیت‌الله بهشتی را به آقا بدهیم، واقعاً نمی‌دانستیم چگونه بگوییم. آن موقع آقا بر اثر سوء قصدی كه به ایشان شده بود، مجروح بودند. وقتی این خبر را شنیدند، بسیار برایشان ناگوار بود.

۱) در این شورا عضویت آیت‌الله خامنه‌ای و شهید بهشتی را مطمئن هستم. احتمال می‌دهم آیت‌الله ربّانی املشی هم در شورای افتاء بود. اسامی بقیه‌ی اعضا در خاطرم نیست، چون من در آن شورا نبودم و در شورای مركزی و شورای داوری بودم. اما علی‌القاعده این شورا در تبیین خطوط اصلی حزب و برنامه‌ها و احیاناً فرازهایی نقش داشتند كه باید در اساسنامه قرار می‌گرفت. در واقع از اسلامیت حزب صیانت می‌كردند.

 نظر دهید »

نکات اخلاقی در غذا خوردن

29 خرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی

نکات اخلاقی در غذا خوردن

آداب و اخلاق غذا خوردن را می توان در سه بخش اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و مسئولیتهای ناشی از نعمت طعام، پی گیری کرد، به گونه ای که احترام به نعمتهای الهی، ممنوعیت بدگویی از غذا، زیر مجموعه اخلاق فردی، و اجتماع برای صرف غذا، توجه به خدمتکار و اطرافیان، زیرمجموعه اخلاق اجتماعی است و از این رهگذر به مسئولیتهای خود در برابر نعمت طعام می رسیم که با شکرگزاری از خالق و مخلوق، دوری از ظلم و فساد، عدم اسراف، توجه به فقرا و …؛ تحقق می یابد.

 

    کلید واژه:
غذا خوردن، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، مسئولیتها.

اسلام در آداب خوردن غذا، نکته های اخلاقی - تربیتی فراوانی دارد، و انسان را متوجه این مطلب می سازد که اخلاق در تمام لحظه های زندگی - حتي غذا خوردن - مورد تأكيد است. عمل و توجه به هريك از اين آداب، مكمل اخلاق فردي و اجتماعي خواهد بود. اهتمام فوق‌العاده اسلام به اين نكته ها و كمرنگ شدن اين دستورها در جامعه امروز سبب شد تا اين مسئله در نوشتاري جداگانه، تبيين شود.

الف. اخلاق فردي
1. احترام نعمتهاي الهي
احترام و ادب اولياي الهي در هنگام غذا خوردن، تا بدانجا بود که کفشها را در مي‌آوردند و به پيروان خويش نيز امر مي‌كردند كه كنار سفره، كفشهاي خويش را بيرون آورند. رسول خدا- صلی الله علیه وآله - مي‌فرمايد: «اخْلَعُوا نِعَالَكُمْ عِنْدَ الطَّعَامِ فَإِنَّهُ سُنَّةٌ جَمِيلَةٌ وَ أَرْوَحُ لِلْقَدَمَيْنِ؛1 هنگام غذا خوردن، كفشهاي خود را از پاها در آوريد كه اين كار، سنتي زيبا است و باعث راحتي پاها مي‌شود.»
رسول خدا- صلی الله علیه وآله - هميشه در كنار سفره همانند بندگان - دو زانو- مى نشست تا آنجا که گاهی ديگران به ایشان اعتراض مي‌كردند؛ چنان‌كه زني آن بزرگوار را در حال غذا خوردن ديد، به آن حضرت [به اعتراض] عرض كرد: «اى پيامبر- صلی الله علیه وآله -، تو همانند بندگان غذا مى خورى و چون بندگان مى نشينى؟»رسول خدا- صلی الله علیه وآله - به آن زن فرمود: «واى بر تو! چه بنده اى از من بنده تر است؟»2
امام صادق- علیه السلام - در پاسخ به شخصي كه پرسيد: «به چه علتي رسول خدا- صلی الله علیه وآله - همانند بندگان غذا مي‌خورد؟» فرمود: «تَوَاضُعاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛3 براي تواضع [و ادب] در پيشگاه خداوند متعال.» و این راز احترام و ادب اولیاء الهی به هنگام غذا خوردن است.

2. بدگويي از غذا ممنوع
غذا، نعمتي الهي است كه در اختيار همه موجودات زنده قرار گرفته است. مطالعه تاريخ، ما را به اين مهم رهنمون مي‌سازد كه برخي از امتهاي پيشين به دليل كفران نعمت، بسياري از نعمتهاي الهي را از دست دادند‌ و عواقب تلخ آن را چشيده‌اند.
كفر نعمت مكن كه در كفران
نيست اميد رحمت و غفران
انس بن مالك نقل مي‌كند که رسول خدا- صلی الله علیه وآله - هرگز از غذا و كيفيت طبخ آن، ايراد نمى گرفت، اگر آن را دوست داشت مى خورد و اگر دوست نداشت نمى خورد.4
متأسفانه در برخي خانواده‌ها تنها غذايي بايد پخت شود كه سرپرست خانواده، آن را دوست داشته باشد و ساير اعضاي خانواده حق هيچ‌گونه اظهار نظري ندارند؛ در حالي كه از نظر دين اسلام بايد دست كدبانوي خانه در پخت غذا باز باشد و بتواند غذاهاي مختلف و سازگار با سليقه اكثريت خانواده تهيه كند. امام صادق- علیه السلام - به نقل از رسول خدا- صلی الله علیه وآله - مي‌فرمايد: «الْمُؤْمِنُ يَأْكُلُ بِشَهْوَةِ أَهْلِهِ وَ الْمُنَافِقُ يَأْكُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ؛5 مؤمن، به ميل خانواده اش غذا مى خورد و منافق، خانواده اش به ميل او غذا مى خورند.»

ادامه »

 نظر دهید »

فقط کاربران اصلولگرای شبکه های اجتماعی بخوانند!

26 خرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی

سرت را بلند کن رزمنده

فقط کاربران اصلولگرای شبکه های اجتماعی بخوانند!

بديهى است در هر انتخاباتى، يك عده‌اى به نتيجه‌ى مطلوبِ خودشان نمي رسند، من نميخواهم اسمش را بگذارم بازنده‌ى انتخابات؛ نبايد تعبير برنده و بازنده و اين واژه‌ها و اصطلاحات غربىِ مادى را به كار برد؛ اگر براى خدا و براى انجام تكليف وارد ميشويم، برد و باخت وجود ندارد.

به گزارش فرهنگ نیوز، بعد از اعلام نتایج قطعی انتخابات گروهی از کاربران شبکه های اجتماعی شروع به تذریق ناامیدی و سیاه نمایی وضع موجود کردند. این دسته از کاربران که اکثرا از جهل و عده ای با عناد اقدام به اعلام شکست اصولگرایان می نمودند، سعی داشتند با انتشار مطالب تفرقه انگیز، حماسه پرشور سیاسی صورت گرفته را نادیده گرفته و کمرنگ نمایند. اما شاید این ضعف در نتیجه را بتوان به این شکل تعبیر کرد: “ما برای پرش به جلو نیاز داریم چند قدم به عقب برگردیم .”

بهتر دیدیم مروری بر آیه های قرآن داشته باشیم تا بلکه چهره واقعی حقیقت و حکمت ها کمی بیشتر به انظار این دوستان نمایان شود. خداوند متعال در قرآن کریم می فرمایند: 

وَعَسَى‏ أَنْ تـَكْرَهُوا شَيْئـاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى‏ أَنْ تـُحِبُّوا شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَكـُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتـُمْ لا تـَعْلَمُونَ نکات آیه شریفه:

١. چه بسا چیزی را می خواهیم و دوست داریم در حالی که آن چیز برای شر است.٢. چه بسا از چیزی بدمان می آید در حالی که آن چیز برای ما خیر است.٣.خیر و شر رویدادها و اتفاقات زندگی ما خیر و شر محسوس ظاهری نیست بلکه ممکن است چیزی دارای خیر ظاهری باشد در حالیکه باطنا شر است و برعکس.۴. نگاهمان را در خیر و شر رویدادها عمیق تر کنیم و به ظاهر آن دل خوش نکنیم.۵.در امور کارمان را به خدا واگذار کنیم و تسلیم خواست او باشیم که تنها اوست که به خیر و شر حقیقی امور آگاه است و او جز خیر برای بنده اش نمی خواهد.۶.با یک رویداد خوش خوشحال و سرمست نشویم و با یک رویداد بد ناراحت و غمگین نشویم. 

دوست عزیز !تو به تکلیفت عمل کردی .به اون کسی که برات حجت شرعی شده بود اصلح است رای دادی .تو با انتخابت پیش خدا سربلندی .اینجا میدان عمل است … میدان امتحان شدن …مورد بلا قرار گرفتن و سرافراز بیرون اومدن… اینجا اون جاییه که باید خودت رو نشون بدی … توکل عملیت رو …مبادا جزو ریزش ها باشی … مبادا به شکست !!! باور پیدا کنی …مبادا ناامیدانه تسلیم شرایط بشی … سرت رو بالا بگیر و یکبار دیگه گفته های امام رو تو قلبت قاب بگیر:” ما مامور به تکلیفیم و نه نتیجه “ 

حال و روز امروز تو اما ؛ میگه به نتیجه دل بسته بودی …به نتیجه ای که باید به میل تو می چرخیده …نتیجه برای ما مهم نبوده …نیست … و نخواهد بود …هر چند که معتقدیم این نتیجه به صلاح و خیر نظام ختم خواهد شد . انشالله در هر حال ما پیروزیم. همونطور که عده قلیل ایمان در واقعه عاشورا پیروز سپاه کثیر کفر شدن 

 یاد بیار کلام خدا رو در سوره مائده : قُل لا يَستَوِي الْخَبِيث وَ الطيِّب وَ لَوْ أَعْجَبَك كَثرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يَأُولي الأَلْبَبِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏(۱۰۰) 

بگو هرگز پاك و ناپاك مساوي نيستند هر چند زيادي ناپاكان شما را به تعجب وا دارد ، پس اي خردمندان از خدا بترسيد باشد كه رستگار شويد ( ۱۰۰) 

ما هم ۷۲ نفریم .

ما در میدان جنگ تحمیلی هستیم … هنوز هم … با دشمنانی در داخل و از خارج … اینبار با فشارها و سلاح هایی نامرئی … و تو ؛ در این جنگ در سنگر ایمان … سربازی هستی مقاوم … پایدار و بصیر.شکست و پیروزی بخش لاینفک مقاومت است … مبارزه با شکست و پیروزی معنا پیدا میکنه …وظیفه امروز من و تو سخت تر و سنگین تر از گذشته شده .بگذار مردم خود بفهمند که تنگی معیشت از  تنگی ایمانشان بوده و هست … بگذار درک کنن که اتحاد ما در جهت مقاومت در برابر دشمن پاسخی بهتر و عملکردی صحیح تر بوده و هست …صبورانه اجازه بده بینش همه مردم به بلوغ و آگاهی برسه …وظیفه ما همچون گذشته تنها نگذاشتن راهبر و ولی امرمان خواهد بود. آگاه تر؛ بصیرتر ؛ مقاوم تر … پر امید تر و با انگیزه تر از همه لحظه های گذشته .حواست باشه جلوتر از او قدم برنداری و عقب نمانی … باید با توکل به خدا و مسئلت صاحب الزمان و عملکردی هشیارانه جلو صدمات احتمالی آینده رو بگیریم .ضمن اینکه نگاهمون به این اتفاق باید وسیع و عمیق باشه …نگاه تفرقه نباشه …همه ما از پیروزی نظام خوشحالیم …خودمون رو جدا نکنبماگه اونا میخوان خودشون رو از ما جدا بدونناگه میخوان خودشون رو یه قطب بدونن … یه قطب با قدرت … ما باید اینو بهشون ثابت کنیم که همه با هم در لوای اسلام و نظام یک ملت واحد و یکپارچه هستیم برای شکست دشمنانی که خواستار این تفرقه هستند . ” بديهى است در هر انتخاباتى، يك عده‌اى به نتيجه‌ى مطلوبِ خودشان نمي رسند، من نميخواهم اسمش را بگذارم بازنده‌ى انتخابات؛ نبايد تعبير برنده و بازنده و اين واژه‌ها و اصطلاحات غربىِ مادى را به كار برد؛ اگر براى خدا و براى انجام تكليف وارد ميشويم، برد و باخت وجود ندارد[…] به قول یک وبلاگ نویس، بايد همه‌ى آنچه را كه پيش مى‌آيد - كه مبتنى بر قانون است - تحمل كنيم؛ اين را بايد همه‌مان ياد بگيريم؛ اين صبرانقلابی است، اين تحمل انقلابی است. اميدواريم خداى متعال هم دلها را هدايت كند به آنچه كه براى كشور بهتر است. “  

بيانات در ديدار دست اندركاران برگزارى انتخابات‌ 

 “من توصيه اوّل و اهمّم حضور در پاى صندوقهاى رأى است؛ اين از همه چيز مهمتر است براى كشور. ممكن است بعضيها - حالا به هر دليلى- نخواهند از نظام جمهورى اسلامى حمايت بكنند امّا از كشورشان كه ميخواهند حمايت كنند، آنها هم بايد بيايند پاى صندوق رأى. همه بايد بيايند پاى صندوقهاى رأى، حضور خودشان را اثبات كنند. هر كسى كه انتخاب خواهد شد - كه تقدير الهى را ما نميدانيم - اگر چنانچه آراء بيشترى از مردم را داشته باشد، در صورتى كه داراى رأى سديد و خوبى باشد، بهتر ميتواند از آن رأى دفاع كند؛ ميتواند در مقابل معارضين كشور بايستد."1

 

در پایان دلایل یکی از دوستان را برای برکات این نتیجه بخوانید :

 إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا 

پیشاپیش پیروزی حسن روحانی تبریک میگم . علی رغم اینکه ظاهرا اصولگرایان در این انتخابات شکست خوردند اما مجموعا این انتخاب *، اتفاق مبارک و یک پیروزی برای نظام بود . خیر در این بود ، شک نکنید: 

اولاً مشارکت که بسیار بالا بود و حماسه سیاسی مد نظر امام خامنه ای اتفاق افتاد . این یعنی تولید قدرت نرم جدید برای نظام در عرصه بین المللی و رد تمام ادعاهای فتنه گران و ضدانقلاب مبنی بر سلب اعتماد مردم از حاکمیت و نظام بعد از فتنه ۸۸. 

دوماً شخصی پیروز شد که در ظاهر جز منتقدین وضع موجود بود و به اصطلاح بیگانگان کاندید مورد نظر حاکمیت نبود . این یعنی آزادی گروه ها و احزاب منتقد حاکمیت و رد تمام ادعاهای فتنه گران ۸۸ مبنی بر تقلب در انتخابات ۸۸ و به جلوگیری نظام از به قدرت رسیدن منتقدین . 

سوماً چرخش قدرت در نظام اجرایی بود که بسیار لازم بود و الحمدالله به بهترین شکل اتفاق افتاد . تمرکز و ماندن قدرت قطعا فسادآور و موجب دلسردی و ناامیدی و تمرکز احساسات منفی در بخشی از مردم بود و قابلیت تبدیل شدن به یک حرکت رادیکال علیه نظام را داشت . الحمدالله این چرخش حاصل شد . ۸ سال قدرت اجرایی دست اصولگرایان بود ، حالا دست اصلاح طلبان . حالا چند سال هم بخش دیگری از مردم و با مطالبات و گفتمان متفاوت حاکم باشند و از این موضوع احساس رضایت کنند . ما ( حزب اللهی ها ) که از آسمان سنگ هم ببارد غر نمیزنیم ودلمان با نظام است . 

چهارماً حضور دوباره تفکر به ظاهر متضاد با اصولگرایان و حزب الله در عرصه اول اجرایی کشور ، موجب انسجام دوباره بدنه چند پاره شده حزب الله در این ۸ سال می شود . این موضوع سبب می شود تا اولویت دوباره آقایان بصیرت مدار و انقلابی به جای مقابله با جریان بی ریشه انحرافی ( حلقه مشایی) ، مقابله و رقابت با جریان اصلی منتقد اصولگرایی ، یعنی اصلاحات و کارگزاران شود . این شکست برای اصولگرایان لازم بود تا بفهمند که مردم چک سفید امضا به آنها نداده اند و عاقبت قدرت طلبی ، عاقبتی شبیه جریان اصلاحات در سال ۸۴ است. 

پنجماً این اتفاق موجب کاهش فشارها در حوزه اقتصادی در کوتاه مدت خواهد شد . نظام غرب و دنباله هایش در داخل قطعا برای اثبات این موضوع که سازش و تعامل با غرب موجب بهبود اوضاع معیشتی می شود ، برگ هایی را رو می کنند . کاهش قیمت دلار می تواند یکی از این برگ ها می باشد . همچنین حالا توپ در زمین صاحبین واقعی ثروت و بازار کشور است تا به اصطلاح اقتصاد را نجات دهند و اوضاع را به آرامش رسانند . این موضوع فرصت خوبی برای نظام برای تقویت و آمادگی برای چالش های پیش رو در حوزه تحولات منطقه ای است . با وضع موجود دیر یا زود تروریست های القاعده برای جنگ با شیعیان به مرزهای ایران می رسند و تا آن روز ما نیاز به تقویت خود در برخی حوزه ها داریم و …. ما هم خوشحالیم که زیر سایه ی ولایت طعم پیروزی را می چشید. رهبر انقلاب در ۲ خرداد ۷۶ دربرابر جریان راست ایستاد و از آراء خاتمی دفاع کرد. در ۳ تیر ۸۴ دربرابر هاشمی ایستاد و از آراء احمدی نژاد دفاع کرد. در ۲۲ خرداد ۸۸ در برابر کل دنیا ایستاد و از آراء مردم حمایت کرد و امروز همانطور. این شگفتی خمینی است؛ همان نظامی که به دیکتاتوری متهمش میکنند. 

پی نوشت:۱- ۱۳۹۲/۰۳/۲۲ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم - سوم شعبان ۱۴۳۴- سالروز ميلاد امام حسين عليه‌السّلام۲- البته این اتفاق خیر و برکات به مراتب بالاتری و ابعاد بیشتری دارد که مطلب طولانی تری می طلبد . مثلا کوتاه شدن دست بسیاری از مجموعه های به اصطلاح جنگ نرمی و فرهنگی از بودجه های بادآورده بی دردسر که موجب چاقی و تنبلیشان و فراموشی اهداف اصلیشان شده بود . حالا زمان آب دیده شدن دوباره حزب الله است …

 4 نظر

شنبه بعد از انتخابات

24 خرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی

تا انتخابات ۹۲ | شنبه پس از انتخابات

همواره بايد شنبه‌ی پس‌از انتخابات، روز مهربانی و بردباری باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران ديگر نامزدهای محترم،‌ از هرگونه رفتار و گفتار تحريك‌آميز و بدگمانانه پرهيز كنند.۱۳۸۸/۳/۲۳


تا انتخابات ۹۲ | شنبه پس از انتخابات

 نظر دهید »

رهبری یک رای بیشتر ندارد ...

20 خرداد 1392 توسط معاونت فرهنگی

رهبری یک رای بیشتر ندارد …

پوستر تقدیم به کسانی که این روزها نام این انتخابات را گذاشته اند انتصابات …

رهبری یک رای بیشتر ندارد ...

آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید. رهبری، یک رأی بیشتر ندارد. بنده‌ی حقیر مثل بقیه‌ی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممکن است آن کسانی که صندوق دست آنها است، بعد باز کنند، خط این حقیر را بشناسند، بفهمند بنده به چه کسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، کسی مطّلع نخواهد شد. اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست.
بیانات در حرم مطهر رضوی

 1 نظر

تجمع اعتراض آمیز طلاب به هتک حرمت به آرامگاه حجر بن عدی در سوریه

15 اردیبهشت 1392 توسط معاونت فرهنگی

تجمع اعتراض آمیز طلاب در پی هتک حرمت به آرامگاه حجر بن عدی در سوریه

در پی هتک حرمت و نبش قبر صحابی پیامبر حجر بن عدی از طرف تروریست ها در سوریه، تجمعی از طرف طلاب این مدرسه در سالن اجتماعات برگزار گردید.

در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین آقای حسین قاسمی موسس محترم این مدرسه ضمن محکوم نمودن این عمل زشت و فجیع فرمودند: این عوامل فقط برای بر هم زدن وحدت می باشد، همچنین به دلیل دشمنی که آنها با اهل بیت و صحابی آنها دارند.

در این میان وظیفه تک تک طلاب این است که تسلط بر رفع شبهات موجود در جامعه داشته باشند تا بتوانند پاسخگوی نیازها و سوالات قشر جوان که آسیب پذیرترین افراد جامعه هستند، باشند.

زیرا این اعمال جنایی فقط برخواسته از اعتقادات باطل است که وهابی ها آن را به خود اختصاص داده اند و تمام اعمال عبادی مسلمانان بالاخص شیعیان را شرک محسوب می کنند؛ و به همین دلیل دست به چنین اعمالی می زنند و سعی در از بین بردن مقدسات ما دارند.

در نهایت طلاب با سر دادن شعارهایی مانند مرگ بر آمریکا، مرگ بر وهابی، مرگ بر اسرائیل و منافق و … اعتراض و حزن خود را اعلام داشتند.

 1 نظر

نفاق تروریست های اموی سوریه + عکس

14 اردیبهشت 1392 توسط معاونت فرهنگی

نفاق تروریست های اموی سوریه + عکس

در این مطلب قصد دارم به بررسی مسائلی که این روزها در سوریه پیش آمده است بپردازم. از نبش قبر صحابی رسول الله حجر بن عدی تا دفاع سلفی های تروریست از قبر ابن تیمیه و معاویه و….

الف: تخریب و حمله به مزار اهل بیت و یاران رسول الله

قبر حجر بن عدی صحابی جلیل القدر رسول الله و امیرالمومنین

حجر بن عدی کیست؟

حجر بن عدی بن معاویة بن جبلة

در کتبی مانند: اسدالغابه، اصابه،استیعاب صحابی شمرده شده است

اما برخی دیگر او را تابعی میدانند. اما چیزی که قطعی است اینکه او هم هم نزد شیعه  و هم نزد اهل تسنن بخاطر اینکه از صحابه و یا تابعین هست مورد احترام است.

اما متاسفانه چند روز پیش کسانی که تا قبل از این مسئله ادعای پیروی از سنت رسول الله می کردند و خویش را اهل سنت می خواندند،  به ایشان بی حرمتی نمودند.

اگر طعن وارد کردن به یک صحابی باعث کفر می شود. بی حرمتی به جسد صحابی رسول خدا حکمش چیست؟


تصویر نبش قبر حجر بن عدی

 

http://javadi110.persiangig.com/%D9%82%D8%A8%D8%B1%20%D8%AD%D8%AC%D8%B1.jpg

اما این تنها هتاکی این اموی ها نبوده است. آنها در روزهای اخیر در فضای مجازی به شدت پیرامون مسئله ای دیگر شروع به تبلیغ کردند و آنهم چیزی نیست جز:

امیدوار  به تخریب  و نبش قبر حضرت زینب!!!!

یکی از تروریستهای سلفی که در ماجرای تخریب و نبش قبر حجر بن عدی حاضر بوده است در اینترنت ذیل عکس های یادگاری خود در زمان نبش قبر حجر بن عدی چنین نوشته :

«ببین فرزندان خمینی و ایرانی ها الآن چه حالی دارند وقتی می بینند که چه بلایی بر سر قبور روافض (شیعیان) آورده ایم اما نمی دانند که بزودی همین کار را با بقیه قبور آنان هم خواهیم کرد و بزودی سراغ قبر سیده زینب و رقیه هم می رویم و پیکر آنان را هم از خاک بیرون می کشیم و سرهای بت های آنان را خرد می کنیم و از بین می بریم.»

 

عکس سخنان این تروریست

 

http://javadi110.persiangig.com/%DA%A9%D8%B1%DA%A9%D8%B1%DB%8C%20%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%A8%DB%8C.jpg

 

آری در مکتب سلفی های سوری که گردانهای “شمر بن ذی الجوشن” و ” یزید بن معاویه” دارند. تخریب قبور بزرگان اسلام و صحابه  با وفای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله  از واجبات است

 همین افراد در فضای مجازی سخنانی می گویند که باعث رنجش تمامی مسلمان می شود. سخنانی از وعده برای نبش قبر علی بن ابیطالب (ع) تا تخریب و نبش قبر حضرت زینب نوه رسول الله

 

ادعای این ناصبی ها را ببینید

 

http://javadi110.persiangig.com/%D8%AC%D9%81%D9%86%DA%AF%20%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%A8%DB%8C.jpg

 

تروریستها از نسل بنی امیه

مسئولین شبکه وهابی صفا در پیامی که برای تروریستها فرستاده است چنین گفته اند:

“ای نوادگان و ای پیروان معاویه و یزید و ای عناصر ارتش آزاد بر شماست که مقبره سیده زینب و سیده رقیه را در دمشق هدف قرار دهید و همه این قبرها را به طول کامل ویران کنید.”

تخریب قبور بزرگان صحابه و یاران با وفای امیرالمومنین و فرزندان امیرالمومنین  با  این توجیه صورت می گیرد که  ساختن بناء بر قبور کار و فعل  طاغوت هاست و این مسئله در حالی است که همین سلفی ها به جای تخریب قبور بزرگان اموی به تکریم آنها نیز می پردازند.


قبر خالد بن ولید در حمص

 

http://javadi110.persiangig.com/%D9%82%D8%A8%D8%B1%20%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%AF.jpg

تروریست های اموی ایام زیادی است که حمص را در اختیار دارند. همان شهری که معروف است به مدینه الخالد بن ولید. اما هیچ تعرضی و اشکالی به قبر خالد بن ولید نکرده اند. چرا؟

 

معاویه دمشق

 

http://javadi110.persiangig.com/%D9%82%D8%A8%D8%B1%20%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%87.jpg

قبر معاویه در دمشق موجود است اما هیچ تعرضی توسط تروریستها به آن صورت نگرفته است. چرا؟

 

عمر بن عبدالعزیز دیر سمعان دمشق

 

http://javadi110.persiangig.com/%D8%B9%D9%85%D8%B1%20%D8%A8%D9%86%20%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B21.jpg

صلاح الدین ایوبی


ابن تیمیه حرانی دمشق

 

http://javadi110.persiangig.com/%D9%82%D8%A8%D8%B1%20%D8%A7%D8%A8%D9%86%20%D8%AA%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%87.jpg

این افراد خویش را شاگردان مکتب ابن تیمیه معرفی می کنند. سوال اینجاست چرا به فکر تخریب قبر استادشان نیستند؟

افرادی دیگری که می توان نام برد:

ابن قیم جوزی شاگرد ابن تیمیه

قبر او رو بروى «مدرسه صابونیه» یعنى در کنار درِ غربى باب الصغیر الاولى است که به «شارع المیدان» باز مى شود

ملک عادل ایوبی برادر صلاح الدین ایوبی

و…..

حال باید از یاران و حامیان سلفی های سوریه پرسید که شما که به فکر از بین بردن طواغیت هستید. چرا به قبور کنار دستتان توجه نمی کنید؟؟

 

سکوت معنی دار!!

همانگونه که در تاریخ بیان شده است اصل و ریشه اموی ها بر بغض علی بن ابیطالب و اهل بیت و یارانش بنا شده است. و چنین جنایاتی از سوی بنی امیه و حامییان وهابی آنها عادی است اما سوالی که در این ایام ذهن انسان را به خود مشغول کرده و مایه تعجب شده این است که چرا سایتهای منتسب به اهل سنت زاهدان و شخص مولوی اسماعیل زهی به عنوان امام جمعه مسجد مکی زاهدان هیچ عکس العملی در برابر این هتک حرمتها انجام نداده اند آنها حتی اخبار پیرامون این مسائل را نیز منتشر نکرده اند و هنوز به دفاع از این افراد می پردازند؟؟

به راستی باید از جناب اسماعیل زهی پرسید آیا نبش قبر و هتک حرمت صحابی رسول الله حتی به اندازه مرگ مولوی یکی از روستاهای زاهدان ارزش ندارد؟

باید این کوتاهی را به چه چیزی حمل کنیم؟

خواب بودن مولوی های مسجد مکی یا همسویی با این تفکرات؟

منبع: http://shia-sonni.com

 2 نظر

اینکه زن باشی ... اما ...

05 اردیبهشت 1392 توسط معاونت فرهنگی

اینکه زن باشی…اما…

 اینکه زن باشی و از آبشار زیبای موهایت لذت ببری
ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی طوری که حتی تاری از آن معلوم نباشد


اینکه زن باشی و اندام مناسبی داشته باشی
ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی

 
اینکه زن باشی و بتوانی زیبا و با عشوه حرف بزنی
ولی نزنی و صدایت را نازک نکنی

اینکه زن باشی و بتوانی همکار نامحرمت را بخندانی طوری که لحظات شادی با هم داشته باشید
ولی نخندانی و از قید آن شادی هم بگذری و سنگین برخورد کنی

اینکه زن باشی و در بازار عرضه و تقاضای ادا و عشوه و هوی و هوس بتوانی عرضه کننده باشی
ولی نباشی هر چند که قابلیتش را داشته باشی

اینکه ارزش های جامعه ات وارونه شده باشد و برای ارزش های تو
در پوشش بودن های تو
ارزشی قائل نباشند

 
 
اینکه جوری حرف بزنی ، قدم برداری و پوشش داشته باشی که
همکارت ، استادت ، همکلاسی دانشگاهت تحریک نشود و راحت و آسوده کارش را بکند و تمرکزش بهم نریزد ؛ اینکه با همه این تناقض ها دست بگریبان باشی و حتی پایت گران هم تمام شود ؛

 


همه اینها ارزش یک لحظه نگاه رضایت بخش بانو را دارد که دست دعا بلند کند و بگوید خدایا
«  دختران امت پدرم ، همه زیبایی ها را داشتند و معیوب و مفلوج و کچل و زشت نبودند
ولی برای رضای تو زیبایی هایشان را از نامحرم پنهان کردند
پس تو محبت خودت را در دل هایشان صد چندان کن !
طوری که هیچ چشم و ابرویی
ناز و کرشمه ای
پول و مکنتی
نتواند جایگزین آن شود ! »

 

 

منبع: وبلاگ زینت زن=حفظ حجاب

 2 نظر

چرا حال و حوصله خدا رو نداریم ؟!

17 فروردین 1392 توسط معاونت فرهنگی

چرا حال و حوصله خدا رو نداریم ؟!

تا حالا بهش فکر کردین ؟

قربونت برم خدا  چقدر غریبی رو زمین !

چقدر جالبه که یک ساعت عبادت به درگاه الهی دیر و طاقت فرسا میگذره ولی 90دقیقه بازی تیم فوتبال مثل باد میگذره !

چقدر بده که 100هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید میریم کم به چشم میاد !

چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره !

وقتی میخواهیم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمی یاد تا بگیم اما وقتی که می خواهیم با دوستمون حرف بزنیم  هیچ مشکلی نداریم !

خیلی زشته که مسابقه ورزشی تیم محبوبمان به وقت اضافه می کشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی که مراسم دعا و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم !

جای تأسف داره که خوندن یه صفحه دعا سخته اما خوندن 100صفحه از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه !

خیلی جالبه که سعی می کنیم ردیف جلوی صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین ردیف مکان مذهبی تمایل داریم !

چرا برای عبادت و نیایش هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تو آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم !

به چه علت شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما معجزات الهی رو به سختی باور میکنیم !

به راستی چگونه است که در خوردن و خوابیدن و لباس پوشیدن و حالت مو و دسته عینک و رنگ لباس و …. از غرب تقلید می کنیم و آن را پیشرفت و مدگرایی و تمدن می دانیم! اما هنگامی که نوبت به پیروی از علمای دین می رسد، تقلید را حرام دانسته و آن را عقب ماندگی می دانیم ؟

چرا برای ساخت خانه و خرید ماشین و تعمیر وسایل و شفای بیماری و تشکیل خانواده و هر کاری دیگری به متخصص آن رجوع می کنیم ، اما در امر دین ، خودمان را مجتهد مسلم دانسته و نیاز به رجوع به متخصص نداریم ؟

نظر شما چیه ؟؟؟ 

 3 نظر

شیطان پرستی جدید

27 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی

شیطان پرستی جدید

تعریف شیطان پرستی جدید: شیطان پرستی جدید آیینی است برگرفته از تفکرات و ایده های مختلف واز اصول اصلی می توان به ضدیت شدید دینی، مسخره کردن اعتقادات ادیان و اهمیت بسیار زیاد به مسائل جنسی .

شیطان پرستان دارای یک سری اعتقادات هستند که در کتاب انجیل شیطانی آمده است و همچنین دارای کلیسای شیطان نیز می باشند که در 30 آوریل 1966 توسط آنتون لاوی تأسیس شده و پس از مرگش اداره آن به همسرش بلانش بارتون رسید و در حال حاضر توسط یکی از اعضای قدیمی آن یعنی پیتر تگیمور اداره می شود. این کلیسا تنها مکانی است که براساس قوانینش با استفاده از کمکهای مالی دولتها برقرار نیست و اعضای آن برای ورود به آن باید پول بپردازند. در ضمن کودکان نیز تا زمانی که توانایی درک فلسفه آنها را پیدا نکرده اند اجازه ورود به آنجا را ندارند و ورود افراد غیرشیطان پرست به این مکان بدون ایراد می باشد.

انجیل شیطانی شامل 4 بخش است: «کتاب شیطان»، «کتاب لوسیفر» ، کتاب بلیل Book of Belial و کتاب لوتیان Book of Leviathch که هر کدام شامل مطالب خاص خود می باشند. فصل اول این کتاب احکام 9 گانه شیطان پرستی است. خوب است نگاهی به این 9 احکام بیندازیم.

1. شیطان به جای ریاضت نماینده افراط است.

2. شیطان به جای اینکه نمایاننده توهم های معنوی باشد نماینده زندگی مادی است.

3. شیطان نشان دهنده ی عقل پاک است به جای خود فریبی متظاهرانه.

4. شیطان نشان دهنده ی عشق به افرادی است که لیاقتش را دارند نه هدر دادن آن برای افراد نمک نشناس.

5. شیطان به ما انتقام جویی را به جای برگرداندن طرف دیگر صورت نشان می دهد.

«درست برخلاف کلام حضرت عیسی (ع) در اسلام نیز در برابر ظلم سکوت نمی کند اما پاسخ یک سیلی را فقط یک سیلی می داند و بس»

6. شیطان به ما مسئولیت در برابر مسئول به جای مسئولیت در برابر موجودات ترسناک خیالی را می آموزد.

«یعنی اعتقاد به معاد و بهشت و جهنم را تنها عامل انسانیت افراد با ایمان می داند و همچنین خود را فقط در برابر کسی مسئول می داند که در برابرش مسئولیت دارد نه سایر افرادی که ممکن است درگیر عملی شوند که او انجام می دهد. »

7. شیطان می گوید که انسان حیوانی دیگر است، گاه برتر و کثر مواقع به دلیل «روح خدایی و پیشرفت ذهنی اش که از او بدطینت ترین حیوان را ساخته است» پست تر است.

«دقت کنید که روح خدایی که به اعتقاد ادیان منشاء و دلیل بزرگی و خوبی انسانهاست در این نظریه دلیل بدطینت ترین موجود بودن اوست.»

8. شیطان آنچه را که گناه می نامند، عواملی برای ارضاء نیازهای فیزیکی، حسی و ذهنی می داند.

9. شیطان بهترین دوست کلیساست زیرا آن را سال ها مشغول کرده است.

 نظر دهید »

فضیلت روزجمعه

17 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی

فضیلت روزجمعه

استجابت دعا در جمعه

از مهم ترین امتیاز جمعه، این است که دعا در آن مستجاب است. روایات فراوانی براین معنا دلالت دارد؛ از جمله: ۱. از امام باقر و یا امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود:

“اِنٍّ العَبدَ المؤمِنَ لیَسألَ اللهَ الحاجَه یَ فَیُؤخِّر اللهُ قَضاء حاجَتِهِ الَّتی سأل اِلی یَومِ الجُمعه یِ؛(۱)

به راستی بنده ی مؤمن حاجتی از خداوند درخواست می کند، پس خداوند انجام حاجت او را تا روز جمعه به تأخیر می اندازد (و در آن روز برآورده می کند)".

امّا به ساعت هایی از جمعه بیشتر سفارش شده است، جابر نقل نموده است که علی (علیه السلام) همیشه می فرمود:

“أکثروا المَسألَه یَ فی یَومِ الجُمعَه یِ و اَلدُّعاءِ فَاِنَّ فیه ساعاتٌ یُستَجابُ فیها الدّعاء و المَسألَه ی ما لَم تَدعوا بقطیعَه یٍ و معصیه یٍ او عقُوقٍ و اعلَمُوا اَنَّ الخَیرَ وَ اَلبِرَّ یُضاعَفان یَومَ اَلجُمعَه یِ؛(2)

در روز جمعه زیاد دعا و درخواست داشته باشید؛ زیرا در آن، ساعاتی است که دعا و خواستن مستجاب می شود به این شرط که قطع رحم و معصیت و عاق، درخواست نشود. و بدانید خیر و نیکی در آن روز (از نظر پاداش) دو چندان می شود".

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

“و فیه ساعةٌ  لا یسأل الله فیها اَحَدٌ شَیئاً اِلاّ اَعطاهُ ما لَم یَسأَل مُحَرّماً؛(3) 

در جمعه ساعتی است که احدی از خداوند در آن ساعت چیزی درخواست نمی کند مگر اینکه خداوند آن را عطا می کند به شرطی که درخواست حرام نکند".

1. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، تصحیح: میرزا عبدالرحیم ربانی، ج۵، ص۶۷، ح۲۰، باب ۴۰، انتشارات اسلامیّه، تهران، انتشارات محمدی، قم، چ۱، ۱۳۷۷ق.

2. همان ص ۶۹، ح۲، باب ۴۱

3. همان ص ۶۷، ح ۲۲

 نظر دهید »

تبریک روز دانشجو

15 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی

روز دانشجو مبارک

 

روز قلم های تیز، روز فکر های خلاق
روز اندیشه های نو، روز تو، روز دانشجو مبارک . . .

.

.

.

روز دانشجو را به تو تبریک نمی گویم
تو را به این روز تبریک می گویم
که این روز بی تو، و بی حس “آرمان خواهی”
و “ایمانت به حق طلبی"، وجودی بی معناست . . .

.

.

.

دانشجو یعنی تلاش، امید، آینده، صبر، یعنی تو، یعنی من
یعنی تمام اونایی که رفتن تا ما بمونیم
روزت مبارک


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 1 نظر

واقعه 16 آذر 1332

15 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی

واقعه 16 آذر سال 1332

بيشتر از 50 روز از کودتاي آمريکايي ارتشبد زاهدي نگذشته بود. مردم هنوز درک کودتا برايشان سنگين بود. اولين تظاهرات يکپارچه مردم عليه رژيم کودتا در همين روز اتفاق افتاد؛ دانشگاه و بازار به طرفداري از تظاهرکنندگان اعتصاب کردند.
دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدي تجديد رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنيس رايت»، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ايران بيايد. از همان روز 14 آذر تظاهراتي در گوشه و کنار به وقوع پيوست که در نتيجه در بازار و دانشگاه عده اي دستگير شدند. اين وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت.
در تاريخ 24 آبان اعلام شد که نيکسون معاون رئيس جمهور آمريکا از طرف آيزنهاور به ايران مي آيد. نيکسون به ايران مي آمد تا نتايج «پيروزي سياسي اميدبخشي را که در ايران نصيب قواي طرفدار تثبيت اوضاع و قواي آزادي شده است» (نقل از نطق آيزنهاور در کنگره آمريکا بعد از کودتاي 28 مرداد) ببيند. دانشجويان مبارز دانشگاه نيز تصميم گرفتند که هنگام ورود نيکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند.
بعد از کودتاي 28 مرداد 1332، رژيم وابسته پهلوي که توانسته بود با کمک اربابان آمريکايي بر اريکه قدرت باز گردد، درصدد برآمد تا پايه هاي حکومت خود را تثبيت کند، اما غافل از اينکه مقاومت مردم به طور کامل از بين نرفته و ايران در اولين فرصت خشم و انزجار خويش را نشان خواهد داد.
انتشار خبر تشکيل کنسرسيوم نفت از جانب کشورهايي نظير انگليس، آمريکا براي چپاول مجدد نفت ايران و به دنبال آن سفر نيکسون، رئيس جمهور آمريکا به ايران موجب شد تا احساسات دانشجوياني که در ماتم کودتاي 28 مرداد و سرنگوني مصدق، نشسته بودند جريحه دار شده و اين اقدام را در جهت پايمال کردن دستاوردهاي مصدق و جبهه ملي ارزيابي نمايند. هر چند که روزنامه اطلاعات، شنبه 7 آذر سال 1332 به نقل از اعلاميه سفارت آمريکا، نوشت: «مسافرت نيکسون به ايران ارتباطي به مسئله نفت ندارد. مسافرت نايب رئيس جمهوري آمريکا به ايران منحصرا جنبه دوستي و حسن نيت دارد و به هيچ وجه من الوجوه به مسئله نفت يا مسئله ديگر ارتباط ندارد.»اما اين تدابير موثر واقع نشد و نتوانست موجب انحرافات اذهان دانشجويان بشود.نيکسون معاون رئيس جمهورآمريکا در سال 1332، راهي ايران گرديد. در حقيقت او مي آمد تا نتيجه سرمايه گذاري بيست و يک ميليون دلاري را که سازمان جاسوسي آمريکا سياه در راه کودتا و سرنگوني دولت مصدق هزينه کرده بود، از نزديک مشاهده کند. ملت در حال افسردگي و از نفاق و تفرقه اي که استبداد توانسته بود در ميان او ايجاد کند، ناراحت بود.
رهبري نهضت مقاومت، قصد رساندن صداي اعتراض مردم را به گوش جهانيان داشت و تلاش لندن و واشنگتن را که مي خواست با مشروع جلوه دادن رژيم کودتا، امتيازات مورد نظر خود را در محيط آرام به دست آورد، خنثي کند. اجراي اين برنامه به عهده کميته هماهنگي دانشگاه تهران واگذار شده بود.
تظاهرات دانشجويان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به ورود دنيس رايت، کاردار جديد سفارت انگليس در ايران، از روز 14 آذر 1332، آ غاز گرديد. دانشجويان دانشکده هاي حقوق و علوم سياسي، علوم دندانپزشکي، فني، پزشکي و داروسازي در دانشکده هاي خود تظاهرات پرشوري عليه رژيم کودتا برپا کردند. رژيم پهلوي که به خوبي از خشم ملت و خصوصا دانشجويان نسبت به خود و اربابانآمريکا از پيش آگاه بود، با تمام قوا متوجه دانشگاه شد.رژيم شاه براي مسلط شدن بر اوضاع و حفظ سلامت )!( سفر نيکسون نيروهاي نظامي خود را در دانشگاه مستقر کرد؛ روز 15 آذر يکي از دربانان دانشگاه شنيده بود که تلفني به يکي از افسران گارد دانشگاه دستور مي رسد که بايد دانشجويي را شقه کرد و جلوي در بزرگ دانشگاه آويخت که عبرت همه شود و هنگام ورود نيکسون صداها خفه گردد و جنبنده اي نجنبد…
روز 15 آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشيده شد و ماموران انتظامي، در زد و خورد با دانشجويان، شماري را مجروح و گروهي را دستگير و زنداني کردند. صبح روز 16 آذر 1332، گارد تا دندان مسلح رژيم پهلوي براي اولين بار وارد صحن دانشگاه شد تا فرياد مخالفان را در گلو خفه کند.
در يکي از کلاسهاي درس دانشکده فني، چند تن از دانشجويان در اعتراض به حضور ماموران گارد رژيم شاه در صحن دانشگاه، آنها را به مسخره مي گيرند و همين بهانه کافي بود تا وارد کلاس درس شوند و با ايجاد جو رعب و وحشت، محيط را براي بهره برداري و گرفتن زهر چشم دانشجويان آماده سازند. ماموران گارد با حمله به دانشجويان بي پناه سه تن از آنان را به شهادت مي رسانند.خبر واقعه 16 آذر به سرعت در تمام تهران پخش شد. در روز 17 آذر تمام دانشگاه هاي تهران و اغلب شهرستان ها در اعتصاب کامل به سر بردند؛ حتي بسياري از دبيرستان ها هم با تعطيل کردن مدرسه خود هم دوش دانشگاهيان در تظاهرات عليه فجايع 16 آذر و سفر نيکسون به تهران شرکت کردند.
براي کم رنگ کردن واقعه 16 آذر، جنايتکاران شروع به سفسطه کردند. در مقابل خبرنگاران گفتند که: «دانشجويان براي گرفتن تفنگ سربازان حمله کردند و سربازان نيز اجبارا تيرهايي به هوا شليک نمودند و تصادفا سه نفر کشته شد.» در همان روزها يکي از مطبوعات نوشت: «اگر تيرها هوايي شليک شده، پس دانشجويان پر درآورده و خود را به گلوله زدند»!
حادثه 16 آذر 1332، به عنوان يک روز (مقاومت تاريخي) در تاريخ دانشگاه تهران ثبت شد.درست روز بعد از واقعه 16 آذر، نيکسون به ايران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهي که هنوز به خون دانشجويان بي گناه رنگين بود دکتراي افتخاري حقوق دريافت کرد. صبح ورود نيکسون يکي از روزنامه ها در سر مقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه سرگشاده اي به نيکسون نوشت. در اين نامه سرگشاده ابتدا به سنت قديم ما ايراني ها اشاره شده بود که «هرگاه دوستي از سفر مي آيد يا کسي از زيارت بازمي گردد و يا شخصيتي بزرگ وارد مي شود ما ايرانيان به فراخور حال در قدم او گاوي و گوسفندي قرباني مي کنيم؛ آنگاه خطاب به نيکسون گفته شده بود که «آقاي نيکسون! وجود شما آن قدر گرامي و عزيز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترين جوانان اين کشور يعني دانشجويان دانشگاه را قرباني کردند.» از آن پس، همه ساله به رغم کوشش رژيم و ساواک، دانشجويان دانشگاه تهران و ديگر دانشگاههاي سراسر ايران مراسم و تظاهراتي به ياد شهيدان آن روز برپا مي کردند.شهيد چمران در ر ابطه با حادثه 16 آذر مي گويد:وقايع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گويي همه را به چشم مي بينم، صداي رگبار مسلسل در گوشم طنين مي اندازد، سکوت موحش بعد از رگبار، بدنم را مي لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحين را در ميان اين سکوت دردناک مي شنوم. دانشکده فني خون آلود را در آن روز و روزهاي بعد به راي العين مي بينم…نيکسون معاون رئيس جمهور آمريکا به ايران مي آيد تا نتيجه بيست و يک ميليون دلار خرج کودتا را ببيند.)” خصوصيت بالقوه دانشجويان در اين است که با تحرک گرايش، استنباط و فهم خود فضا را تغيير مي دهند."16 آذر مبين اين است که در طول تاريخ مبارزات ايران دانشگاهيان همواره، نيروي متفکر جامعه محسوب شده اند؛ به همين لحاظ هرگز نمي توان چنين استنباط کرد که اين نيرو درباره مسائل سياسي که در راس حاکميتاتفاق مي افتد، بي تفاوت باشد.
در طول تاريخ دانشگاهها، و بخصوص دانشگاه تهران هميشه با ديدي انتقادي و اصلاحي به مسائل نگاه کرده اند. دانشگاهيان به عنوان قشر فرهيخته سعي در حفظ استقلال دانشگاه ها و به تبع آن استقلال و سربلندي کشور داشته اند. و هر گاه مانعي در اين راه ديده اند، جلودار حرکتهاي مردمي قرار گرفته اند و سپر بلاگشته اند. که حکايت 16 آذر سال 1332 بهترين و در واقع اولين نمونه آن است که به عنوان يکي از برگهاي ماندگار تاريخ ايران محسوب مي شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  
منبع: روزنامه رسالت، شماره 6309 به تاريخ 13/9/86، صفحه 17 (گفتگو )

 نظر دهید »

حجاب

13 آبان 1391 توسط معاونت فرهنگی

حجـــــــــــــــاب

مامان خوبم می دونم خیلی دوستم داری

دوست داری من رو خوشگل کنی و به همه نشونم بدی 

ولی مامانی یه کوچولو فکر کن من قراره یه انسان باشم! 

مامانی من عروسک نیستم که هرطوری لباس تنم کنی 

آرایشم کنی ، جلو همه برقصونیم ، بغل هرکسی قرارم بدی 

من رو با خودت آرایشگاه نبر ، تو به من حیا یاد بده ، پوشش

داشتن رو یاد بده ، دفاع از خودم رو یاد بده ،کسانی که 

بی عفتی یادم بدن زیادن ،تو …عروسک شدن واسه دل دیگران 

رو یادم نده …خواهش می کنم به من فرصت انتخاب بده خواهش میکنم مامان جون


منبع: وبلاگ ورود بسیجی ها ممنوع

 نظر دهید »

موبایل شیطانی یا موبایل الهی

06 آبان 1391 توسط معاونت فرهنگی

موبایل شیطانی یا موبایل الهی

هجوم ابزارها ، کلیپ ها و عکس های مبتذل فراوانی هست که در بسیاری از گوشی های موبایل و رایانه ها به صورت موج های طوفانی قصد نابودی جوانان و دوستان من و شما را دارند . ما باید به ولی عصر خودمان معرفت پیدا کنیم و ایشان را ناظر و آگاه بر تمامی امور ریز و درشت خود بدانیم . به عنوان مثال در روایتی آمده که امام صادق (علیه السلام) به یکی از شاگردانش که برای خانومی کلاس خصوصی و تدریس داشت ناراحتی خویش را نشان داد و وقتی شاگرد از حضرت دلیل ناراحتی ایشان را جویا میشود حضرت میفرمایند چرا با آن دختر فلان شوخی را کردی. (این شوخی شاید در حد یک جمله بیشتر نبوده اما از این روایات استفاده میشود که امام زمان علیه السلام بر تمامی اعمال و گفتار و افکار ما و کوچک ترین روابط ما با زوج مخالف آگاهی دارند و همچنبن از موبایل ها ، کامپیوتر ها ، بلوتوث ها و اس ام اس های ما

بطور کلی سه مدل گوشی بیشتر نداریم :

۱- گوشی که خالی از عکس ، کلیپ و اس ام اس های مبتذل است ( گوشی مومن)

۲- گوشی که پر از عکس و کلیپ و اس ام اس مبتذل است . ( گوشی کافر)

۳- گوشی که هم عکس ، فیلم و اس ام اس مبتذل دارد و هم مداحی و قرآن و … ( گوشی منافق)

گوشی مومن که موجب هدایتش میشه یا حد اقل موجب گمراهیش نمیشه

گوشی کافر اون رو به گمراهی و ظلالت میکشونه و آخرتش رو تباه میکنه

گوشی منافق در دنیا و آخرت صاحبش را خار و ذلیل میکنه و موجب جاودانی اون در عذاب میشه .

نکته جالب : این که گوشی منافق که هم عکس ، فیلم و اس ام اس مبتذل دارد و هم مداحی و قرآن و …

منبع: وبلاگ دلتنگان مهدی

 1 نظر

ويزاي جهنم صادر شد!!!

01 آبان 1391 توسط معاونت فرهنگی

 ويزاي جهنم صادر شد!!!


جاده انقلاب!!!

در جاده انقلاب روی یکی از تابلو ها نوشته شده بود،

جاده لغزنده است،

دشمنان مشغول کارند،

با احتیاط برانید،

سبقت ممنوع،

دیر رسیدن به پست و مقام بهتر از هرگز نرسیدن به امام است،

حداکثر سرعت بیشتر از ولی فقیه نباشد،

اگر پشتیبان ولایت فقیه نیستید لااقل کمربند دشمن را نبندید،

با دنده لج حرکت نکنید،

با وضو وارد شوید این جاده مطهر به خون شهداست.


به قلم: آقاي علي اصغر قرباني

 

 1 نظر

چكيده اي از آداب مخصوص شاگرد در مقابل استاد

30 مهر 1391 توسط معاونت فرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم
چكيده اي از آداب مخصوص شاگرد در مقابل استاد


چكيده اي از آداب مخصوص شاگرد در مقابل استاد، برگرفته شده از كتاب المراد من منية المريد با اندكي تلخيص و تصرف
1- مهمترين و پرارزش ترين آداب و وظائف معلم و شاگرد درباره استاد، اين است كه بايد او - پيش از هر چيز - درباره كسى كه در محضر او تلمذ ميكند، و حسن خلق و آداب و آئين هاى رفتار خود را تحت رهبرى او فراهم مى كند، مطالعه و بررسى نمايد، ؛ زيرا اگر ما در نظر گيريم كه استاد مى خواهد شاگرد خود را تربيت كند، و آلايشها و خويهاى پست ، و ريشه هاى رذائل اخلاقى را از دل و جان او بزدايد و بر كند، و خلقهاى نيكو و فضائل اخلاقى را جايگزين آن ها سازد، اين كار و كوشش استاد درباره شاگردش ، همانند كار و كوشش زارع و كشاورزى است كه مى خواهد خس و خار را از زمين كشاورزى ، ريشه كن ساخته و گياههاى هرز و زيانبخش را از محيط كشاورزى خود از بيخ و بن بر كند تا كشته و زراعت او به خوبى از زمين سر بر آورده و به نحو مطلوبى برويد و رشد و نمو و بركت و فزونى آن ، كامل گردد (و در سايه اين كوشش ، به محصولى مرغوب و مطلوب دست يابد).
هر استادى نمى تواند واجد چنين اوصاف و خصوصياتى باشد. استادانى كه واجد شرائط مذكور باشند شديدا در اقليت قرار دارند؛ زيرا استاد واقعى حقا جانشين پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) و نائب رسول خدا است . هر فرد عالم و دانشمندى ، در خور احراز مقام نيابت از رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) نيست .
بنابراين سالك بايد استادى را انتخاب كند كه از لحاظ اهليت و شايستگى در حد كمال بوده و ديندارى او محرز، و مراتب شناخت و معرفت او مسلم و به پاكدامنى معروف باشد.
تذكر :سالك بايد از آنگونه اساتيدى بپرهيزد كه معلومات خود را از لابلاى كتابها - بدون آن كه آن را نزد اساتيد فن بخوانند - فراهم آورده اند؛ چون اين احتمال قويا وجود دارد كه چنين استادانى در فهم متون علمى از تحريف و تصحيف و اشتباه و لغزش ، مصون نباشند؛ و در نتيجه ، شاگردان را نيز بلغزانند.
يكى از دانشمندان سلف گفته است : اگر كسى شخصا بينش دينى خود را از بطون متون علمى - و استاد ناديده - فراهم آورد، در حقيقت ، سعى و اهتمام خويش را در تضييع و تباه سازى احكام دينى ، مصروف داشته است.
دانشمند ديگرى مى گويد: از ((صفحيون يا صحفيون )) بر حذر باشيد، يعنى از كسانى كه شخصا - و بدون آنكه در محضر استاد بنشينند و از درس او مستفيض گردند - مطالب را از لابلاى كتب علمى و نوشتارها، استخراج و استنباط مى كنند؛ از اينگونه اساتيد دورى گزينيد، زيرا تباهكاريها و لغزانندگى آنان از اصلاحات و درستكارى هاى آنها فزونتر است .
2 - بايد استاد را به عنوان پدر واقعى و روحانى تلقى كرد .
سالك بايد بر اين اساس بينديشد كه استاد او، پدر واقعى و روحانى وى ، (و خود او به منزله فرزند روحانى او است ). پدر (و فرزند) روحانى از پدر (و فرزند) جسمانى ، با ارزش تر و ارجمندتراند.
بنابراين بايد سالك در اداء حق ابوت و وفاء به حقوق تربيت استاد - علاوه بر رعايت ادب در حق او به شدت ، ساعى و كوشا باشد. و بيش از ديگران به او احترام گذارد.
3- استاد را بايد به عنوان پزشك معالج جان و روان برشمرد.
سالك بايد با اين اعتقاد به خويشتن بنگرد كه او فردى مبتلا به بيمارى نفسانى است ؛ زيرا مرض و بيمارى عبارت از انحراف جسم از مجراى طبيعى است و نيز بايد معتقد باشد كه استاد، پزشك درمان بخش بيمارى او است ؛ زيرا او سعى مى كند روح و روان سالك را به مجراى طبيعى آن بازگرداند. به همين جهت به هيچوجه ، شايسته نيست كه از فرمان و اشاره او سرپيچى كند. مثلا اگر به سالك گفت : فلان كتاب را بخوان ، و درس و اعمال خود را به فلان مقدار محدود ساز و بدان قناعت كن . اگر سالك از اين فرمان استاد سر باز زند، به منزله بيمارى است كه با پزشك معالج خود در طرز درمان خويش به جدال و مخالفت برمى خيزد و او را تخطئه مى كند. (بديهى است كه چنين بيمارى هرگز درمان نخواهد شد).
4 - ارج نهادن به استاد و تجليل از مقام علم و دانش
سالك بايد با ديده تكريم و احترام به استاد خويش بنگرد، و از عيوب او چشم پوشى كند. (يعنى با دل و زبانش از او خرده گيرى نكند)؛ زيرا اگر شاگرد با چنين ديدگاهى احترام آميز به استاد خود بنگرد مى تواند به بهره گيرى از استاد و نفوذ و ثبات بيان و گفتار او در ذهنش كمك نمايد.
يكى از علماء سلف - آنگاه كه روانه جلسه درس و محضر استاد مى شد - مقدارى صدقه به فقير مى داد و مى گفت : خدايا عيب معلم و استادم را از نظرم مخفى نگاهدار و بركات علم و دانش او را از من برنگيرد.
5 - تواضع و فروتنى در برابر استاد
بايد سالك- فزون تر از آن مقدارى كه ماءمور به تواضع و فروتنى نسبت به علماء و دانشمندان ، و ديگر اصناف مردم است - در برابر استاد خود، متواضع و فروتن باشد. او بايد در برابر مقام علم و دانش نيز اظهار خاكسارى كند تا در سايه اين فروتنى و خاكسارى ، به علم و معرفت دست يابد. بايد او بداند كه اظهار ذلت و خاكسارى در برابر استاد، نوعى عزت و سرفرازى است . خضوع شاگرد در برابر استاد، افتخارى است براى او، و تواضعش ‍ موجب رفعت و بلندپايگى او مى گردد.
6 - لزوم ترجيح راءى و نظريه استاد بر راءى و نظريه خود
سالك نبايد راءى و نظريه استاد را مردود ساخته و با او با چهره و رفتار و گفتارى آمرانه مواجه گردد. او نبايد بر خلاف نظريه استاد، اشاره كند. بايد چنين بينديشد كه استاد او حق و صواب را بهتر از او مى شناسد. بلكه او بايد در تمام امور زندگى ، مطيع و منقاد استاد بوده و زمام تمام شئون حياتى خود را كاملا در اختيار او قرار دهد، و در برابر اندرز و نصيحت او مطيع بوده و در هر حال ، جوياى رضا و خوشنودى او باشد. اگرچه راءى و نظر او با راءى و نظر استاد، در اين زمينه ها تفاوت داشته و روش استاد، دلخواه او نباشد.
با راءى و نظر استاد به مسابقه نپردازد، و پيش از راءى او نظريه اى را انتخاب نكند، و با او در تمام شئون زندگى خويش مشورت نموده و به دستور او گردن نهد. قلبا و لسانا از نظريه و تدبير استاد پا فراتر نگذارد.
يكى از فضلاء مى گويد: ((اشتباه و لغزش عمل و گفتار يك مرشد و راهبر، نافع تر و سودمندتر از گفتار و عمل حق يك مسترشد و ره جو است كه حق و صواب را با نظر شخصى خويش مى شناسد، و آن را ارزيابى مى كند، و با عالم و معلم به مشورت نمى پردازد))
در داستان موسى و خضر (عليهماالسلام ) نكته بيدارگرى در اين زمينه ديده مى شود، (به اين معنى كه موسى (عليه السلام ) رفتار خضر (عليه السلام ) را اشتباه آميز مى پنداشت ؛ در حالى كه رفتار به ظاهر لغزنده و اشتباه آميز خضر (عليه السلام )، هماهنگ با واقعيت غيرقابل گريز، و صد در صد مطابق با حق بوده است ؛ چون موسى (عليه السلام ) فكر مى كرد كه خضر (عليه السلام ) اشتباه مى كند، و تصور مى نمود كه راءى و نظر خود او بر حق است ).
7- تحمل جور و تندرويهاى استاد
بايد شاگرد در برابر جور و جفاى استاد و تندرويهاى اخلاقى او، خويشتن دارى و شكيبائى خود را حفظ كند. اين حالت روانى و اخلاقى استاد نبايد مانع ملازمت و همبستگى شاگرد با او گردد و شاگرد، حسن نيت خود را نسبت به استاد از دست دهد، و نبايد در او اين عقيده به وجود آيد كه استاد او فاقد كمالات علمى و اخلاقى است .
بايد سالك اعمال و رفتار به ظاهر ناپسند استاد را با بهترين و دلپسندترين و درست ترين وضع ، توجيه و تاءويل كرده و آنرا به عنوان رفتارى مقرون به صواب تلقى نمايد. فقط افراد كم توفيق قادر نيستند گفتار و رفتار استاد را درست و به نحو احسن ، توجيه و تاءويل نمايند. افراد موفق ، همواره كار بزرگان علم و دين را - به خاطر آگاهى هاى عميقشان - توجيه مى كنند و به عمق اعمال و صحت رفتارشان آگاهند.
اگر شاگرد - از لحاظ اخلاقى - خشم و تندروى از استاد مشاهده نمود بايد خود، عذرخواهى را آغاز كند، و از او پوزش بطلبد، و نسبت به آنچه موجب چنين پيش آمدى گشت ، توبه و استغفار نمايد، و تقصير را به خود نسبت دهد، و خويشتن را در اين زمينه سزاوار ملامت و سرزنش بداند؛ زيرا اگر سالك با چنين گذشتى ، تندرويهاى اخلاقى استاد را پاسخ گويد مى تواند بيش از پيش ، مهر و مودت استاد را درباره خويش پايدار نگاهداشته و قلب او را بهتر تسخير نمايد. نتيجه چنين عكس العمل خوش آيند شاگرد، اين است كه منافع فزونترى را - در امر دين و دنيا و آخرت - به سوى خويشتن جلب مى نمايد.
8- بايد در انتظار استاد و شرفيابى از محضر او بسر برد
بايد شاگرد بكوشد - پيش از حضور استاد - در جلسه حاضر گردد، و خود را به چنين پيشتازى ها و مبادرت ها از لحاظ حضور در جلسه، تمرين و عادت دهد، و خويشتن را وادار سازد كه همواره پيش از استاد در جلسه حضور يابد.
اگر سالك سعى كند كه در كنار خانه استاد به انتظار بنشيند تا او از خانه خويش بيرون آيد و همراه او در جلسه حضور بهم رساند - در صورتى كه چنين كارى با سهولت ، امكان پذير باشد - كارى بجا و شايسته تر است . شاگرد بايد بكوشد كه حضور او در جلسه به تاءخير نيفتد تا در نتيجه ناگزير شود كه پس از حضور استاد، در جلسه حاضر گردد و استاد را در انتظار خود رها كند؛ زيرا اگر - بدون ضرورت قطعى و عذر موجه - استاد را در انتظار آمدن خود قرار دهد و در حاضر شدن، سهل انگارى كند، مسلما خويشتن را در معرض خشم و نكوهش قرار مى دهد. از خدا مى خواهيم كه ما را از گزند چنين خشم و نكوهشى حفظ فرمايد.
منبع: http://komeily.com/

 نظر دهید »

برگزاری جشن سالروز ازدواج حضرت زهرا و علی علیهما السلام

27 مهر 1391 توسط معاونت فرهنگی

برگزاری جشن سالروز ازدواج حضرت زهرا و علی علیهما السلام


به همت معاونت فرهنگی جشنی به مناسبت سالروز ازدواج دو زوج عالم امکان حضرت زهرا علیها السلام و حضرت علی علیه السلام با حضور طلاب و اساتید برگزار گردید.

در این مراسم حجت الاسلام آقای نقی باقری امام جمعه محترم این شهرستان درباره زندگی و رمز و رازهای موفقیت زوجین در زندگی به ایراد سخنرانی پرداختند.

ایشان فرمودند: که ازدواج این دو بزرگوار به خواست و مصلحت الهی بوده است، و برای همین حضرت زهرا علیها السلام به هیچکدام از خواستگارانش جواب مثبت نمی دادند.

وی افزود: اگر می خواهید زندگی پر از موفقیت داشته باشید باید: شیوه صحیح تربیت فرزند، اطاعت از شوهر، عبادت خالصانه و خاضعانه را از حضرت زهرا علیها السلام باید الگو بگیرید.

ایشان اظهار داشتکه: حضرت علی علیه السلام شخصیت بی بدیل عالم آفرینش می باشند. و سخنانی را در مورد تقوای حضرت بیان نمودند.

 ایشان به خاطر این جشن بزرگ هدیه ای را من باب تبرک به کلیه طلاب این مدرسه اهداء نمودند.

 

 نظر دهید »

بیش از 700.000.000 نفر فکر می‌کنند دنیا 60 روز دیگر به پایان می‌رسد!

20 مهر 1391 توسط معاونت فرهنگی

بیش از 700.000.000 نفر فکر می‌کنند دنیا 60 روز دیگر به پایان می‌رسد!


به گزارش فرهنگ به نقل از خبر گزاری رویترز، حدود 60 روز به 21 دسامبر 2012 باقی مانده، تاریخی که مدت‌ها است جنجال‌های زیادی به همراه داشته است. از مدت‌ها پیش، برخی مدعی شده بودند که بر اساس پیشگویی‌های باستانی، دنیا در سال 2012 به پایان خواهد رسید. منبع اصلی این ادعاها هم،‌ تقویم قدیمی مایاها بود که در زمانی مقارن با 21 دسامبر 2012/ 30 آذرماه 1391 به پایان می‌رسد. عده‌ای، ‌به پایان رسیدن این تقویم را به معنای به پایان رسیدن جهان تفسیر کردند. این ادعا، مخالفین و موافقینی دارد که هنوز، در حال بحث و مجادله هستند. شاید تا دسامبر 2012 از راه نرسد، این بحث و مجادلات به پایان نرسد.


شما جز کدام دسته هستید؟ به پایان دنیا در این تاریخ، یا زمانی دورتر ولی در طول زندگی خود روی زمین باور دارید؟ یا از آن دسته هستید که چنین پایانی را متصور نیستند؟ چه‌قدر به چنین پیشگویی‌هایی بها می‌دهید؟ چه‌قدر موافقید که باید برای چنین روزی آماده شد و مثلا، پناهگاه‌هایی برای مخفی شدن در چنین روزی ساخت؟ شاید فکر کنید که اقلیتی روی زمین ممکن است چنین باوری داشته باشند، اما آمارها نشان می‌دهند که این عده، در واقع تعداد قابل توجهی هستند: بیش از 700 میلیون نفر!
به گزارش پاپ‌ساینس، یک مطالعه بین المللی نشان می‌دهد که در بین مردم دنیا، آمریکایی‌ها، چینی‌ها و ترک‌ها، بیشتر از همه، به پایان قریب‌الوقوع دنیا باور دارند. ازهر 5 نفر بزرگسال در ترکیه و آمریکا، یک نفر معتقد است که دنیا در طول زندگی‌اش به پایان خواهد رسید. در چین، از هر پنج نفر،‌ یک نفر بر این باور است که آرماگدون در تاریخ مقرر، یعنی دسامبر 2012 از راه خواهد رسید. البته در همه کشورها، معتقدین به پایان دنیا این‌قدر زیاد نیستند، اما به طور میانگین،‌ باز هم تعداد آن‌ها قابل توجه است: در سراسردنیا، از بین هر ده نفر،‌ یک نفر می‌ترسد که دنیا در پایان سال 2012 واقعا به پایان برسد.
البته در همه جوامع، مردم به این اندازه نسبت به عاقبت خود و جهان بدبین نیستند. مثلا در بین فرانسوی‌ها، تنها 6 درصد باور دارند که پایان دنیا را به چشم خود خواهند دید و در بین مردم ساکن آلمان و اندونزی،‌ تنها 4 درصد به روز پایان دنیا در سال 2012 که توسط تقویم مایاها پیشبینی شده، ‌باور دارند.

 نظر دهید »

عفت، بی نیازی، اقتدار

16 مهر 1391 توسط معاونت فرهنگی

عفت، بی نیازی، اقتدار

 

عفت، زن را ضعیف نمیکند بلکه او را نیرومند می سازد. آنها که دل شیر و کلام آتش داشتند، با حیاترین زنان عالم بودند. نیرومندترین زنان باحیاترین آنهاست، زیرا حیا دلالت بر استغنا میکند. آنکه بی نیاز است، مقتدرتر است و آنکه مقتدر است، کلامش استحکام دارد.

 

جاری حکمت/محی الدین حائری شیرازی.

 2 نظر

انواع آدمها!

15 مهر 1391 توسط معاونت فرهنگی

آدمها مثل کتاب هستند:

بعضی از آدمها را باید چند بار خواند تا معنی
آنها را فهمید
 و بعضی از آدمها را
باید نخوانده دور انداخت …
بعضی آدمها جلد زرکوب دارند٬ بعضی جلد ضخیم،
بعضی جلد نازک و بعضی اصلا جلد ندارند.
بعضی آدمها با کاغذ کاهی نا مرغوب چاپ می شوند
و
بعضی با کاغذ خارجی.
بعضی آدمها تر جمه شده اند و
بعضی تفسیر می شوند.
بعضی از آدمها تجدید چاپ می شوند و
بعضی از آدمها فتو کپی آدمهای دیگرند.
  
بعضیاز آدمها دارای صفحات
سیاه وسفیداند و
بعضی از آدمها صفحات رنگی و جذاب دارند.
بعضی از آدمها قیمت پشت جلد دارند.
بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش می
رسند.
بعضی از آدمها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند.
بعضی از آدمها را باید جلد گرفت.
بعضی از آدمها را می شود توی جیب گذاشت بعضی
را توی کیف.
بعضی از آدمها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته
و اجرا می شوند.
بعضی از آدمها فقط جدول سرگرمی اند و بعضی ها
معلومات عمومی.
بعضی از آدمها خط خوردگی و خط زدگی دارند و
بعضی از آدمها غلط های چاپی فراوان .
از روی بعضی از آدمها باید مشق نوشت و
از روی بعضی آدمها باید جریمه نوشت …
 
مرحوم
قیصر امین پور

 1 نظر

آخر زنگ دنیا کی میخورد؟؟؟

09 مهر 1391 توسط معاونت فرهنگی

آخر زنگ دنیا کی میخورد؟؟؟


خدا می داند،ولی……………………

آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد دیگر نه
می شود تقلب کرد ونه می شود سرکسی
را کلاه گذاشت.

آن روز تازه می فهمیم دنیا با همه بزرگی اش
از جلسه امتحان هم کوچکتر بود.

آنروز تازه می فهمیم که زندگی عجب سوال
سختی بود ،سوالی که بیش از یک بار
نمی توان به آن پاسخ داد.

خدا کند آنروز که آخرین زنگ دنیا می خورد،
روی تخته سیاه قیامت اسم ما را جزء خوبها
بنویسند.

خدا کند حواسمان بوده باشد وزنگهای تفریح
آنقدر در حیاط نمانده باشیم که حیات
یادمان رفته باشد.

خدا کند که دفتر زندگیمان را جلد کرده باشیم
وبدانیم دنیا چرک نویسی بیش نیست.


 

 نظر دهید »

موقع پوشیدن لباس به فکر آخرین مد باشیم!

05 مهر 1391 توسط معاونت فرهنگی

موقع پوشیدن لباس به فکر آخرین مد باشیم!


پيغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از جبرئيل پرسيد: آيا ملائكه، گريه و خنده هم دارند؟ گفت: آرى از سه كس از روى تعجب مى‏‌خندند و بر سه كس از ترحم و دلسوزى مى‏‌گريند…..سوم: از زنى كه در زندگى، خود را از بيگانه نپوشيده پس از مرگ او را در قبر نهند و بدنش را بپوشانند كه از ديده ‏ها پنهان باشد؛ ملائكه خندند و گويند:

*هنگامى كه مورد رغبت بود او را نهان نكرديد، اينك مستور كنيد كه مورد نفرت و انزجار است…*


منبع: مشکینی، علی، تحریر المواعظ العددیه، ناشر الهادی، قم، 1424ق، نوبت هشتم، ص 242 /// عطش انتظار

 2 نظر

5 راه کاهش خستگی چشم در برابر مانیتور

03 مهر 1391 توسط معاونت فرهنگی

5 راه کاهش خستگی چشم در برابر مانیتور

اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که در طول روز ساعت‌ها به صفحه نمایشگرتان خیره می شوید و تاکنون مشکلاتی از قبیل: سوزش چشم، درد گردن، تاری دید و ضربان سر را تجربه کرده اید، بهتر است بدانید ، شما مشکل رایجی با نام “خستگی چشم” دارید! در واژه‌نامه پزشکی این بیماری با عنوان “سندرم بینایی کامپیوتر” شناخته می شود و علت این بیماری هم به خاطر نور پس زمینه نمایشگر و خیره نگاه کردن به یک صفحه نمایش برای مدت طولانی است.

روش های درمان سریع این مشکل خوردن قرص ایبو پروفن و تمرینات چشمی است. اما در اینجا قصد داریم راهکارهایی برای پیشگیری از بروز این بیماری را به شما نشان دهیم.

1-موقعیت مانیتور خود را تنظیم کنید
انجام دادن یک سری تنظیمات جزئی در محل قرارگیری مانیتورتان می توانند به راحتی مشکلات چشمی ناشی خیره شدن به آن را کاهش دهد. برای راحتی بیشتر در بینایی، مانیتور باید 20 تا 30 اینچ از چشمان شما فاصله داشته باشد. علاوه بر آن بالاترین قسمت مانیتور باید درست هم سطح چشمانتان باشد طوریکه برای دیدن صفحه مانیتور خود مجبور باشید به پایین نگاه کنید نه به بالا.
اگر مدل مانیتورتان به گونه ای است که نمی توانید آن را بالا ببرید می‌توانید از بالابرهایی که به همین منظور ساخته شده و یا حتی کتاب‌هایی قدیمی که جلد گالینگور دارند استفاده کنید.

2- روشنایی صفحه را تنظیم کنید
اگر نور محل کارتان بیش از حد مصنوعی یا طبیعی باشد ممکن است خیرگی به مانیتورتان بدهد که خیلی سریع چشمان شما را خسته کند. بنابراین اگر امکانش وجود دارد تمام نورهای فلورسنت اطرافتان را خاموش کنید و مانیتورتان را در محلی قرار دهید که نور طبیعی به هر گوشه آن بتابد. نور هرگز نباید مستقیما از پشت یا از جلو به مانیتور بخورد.
بهتر است از لامپ‌های زمینی یا رومیزی استفاده کنید که از دو طرف به مانیتورتان بتابد. به این ترتیب می‌توانید از خسته شدن چشمان خود جلوگیری کنید.

3- از قانون 20-20-20 استفاده کنید
هر 20 دقیقه یکبار به شی ای که در 20 فوتی شما (6-7 متری) قرار گرفته است به مدت 20 ثانیه خیره شوید. این روش که از سایت labnol.org گرفته شده می تواند به عنوان ورزش چشم عمل کند و پس از مدتها خیره شدن به نور پس زمینه مانیتور ، استراحتی به چشم ها بدهد.
اگر فراموشتان می‌شود که هر 20 دقیقه یکبار این کار را انجام دهید بهتر است از ریمایندرهایی مثل BreakTaker برای ویندوز و یا Time Out برای مک استفاده کنید.

4-از عینک‌های مخصوص استفاده کنید
همواره در هنگام کار با کامپیوتر، نور طبیعی با نور مصنوعی ترکیب شده و فشار غیر قابل اجتنابی را به چشمان شما تحمیل می‌کند. یکی از راه حل های این مشکل استفاده از عینک های گونار است. این عینک‌های مخصوص که بیشتر به کمک گیم بازها می آید برای جبران نور آبی خیره کننده مانیتور از شیشه هایی به رنگ زرد استفاده و همچنین با ایجاد بزرگنمایی خفیفی در سطح عدسی خواندن متن‌ها را ساده‌تر می کنند (حتی کسانی که برای خواندن عینک نمی‌زنند می توانند از این عینک ها استفاده کنند)
قیمت گونار حدود 80 دلار است اما می تواند تفاوت بزرگی را برای شما ایجاد کند این عینک ها همچنین طرح ها و مدل ها متنوعی دارند.

5- وضعیتی را برای خود فراهم کنید که برای چشمانتان راحت‌تر است
وقتی که وسایل مورد نیاز برای کارتان در نقاط مختلف میزتان قرار داشته باشد ، چشم های شما مجبور است مرتبا برای نگاه کردن به فواصل مختلف، خود را تنظیم کند. برای درست کردن این وضعیت کیبرد خود را مستقیما جلوی مانیتورتان قرار داده و آنچه را باید بخوانید در نگهدارنده‌های مخصوص کاغذ و در مجاور خود بگذارید.

منبع: سایت جذاب


 نظر دهید »

مقاله علمی: توهین به رسول الله! عکس العمل ها و سکوت ها!

02 مهر 1391 توسط معاونت فرهنگی

توهین به رسول الله!عکس العمل ها و سکوت ها

چند وقتی است که سگانی از سگان جهنم با فیلمی که ساخته اند به ساحت مقدس حضرت خاتم. رسول الله، اسوه حسنه مومنین، بی ادبی کرده اند. در این مطلب قصد دارم به موضع گیری های شیعیان و وهابیت پیرامون این مسئله اشاره کنم

الف: جبهه گیری شیعیان در برابر این توهین ها

علمای شیعه در این ایام بارها و بارها در برابر این فیلم ها و عکس ها ایستادگی کردند و این اعمال را محکوم کردند

قسمتی از سخن آیت الله العظمی سید علی خامنه ای در این مورد:

متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریکا است. سیاستمداران امریکا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را که دل ملت‌های مسلمان را به درد آورده‌اند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند

قسمتی از سخن آیت الله العظمی وحید خراسانی در این مورد:

حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی - مد ظله - با خطاب و عتاب به دستگاه مسیحیت فرمودند: ای پاپ! [در برابر هتک به او] سکوت می کنی! عرضه داری جواب این را بدهی؟ اگر این قرآن نبود، به حکم تورات و انجیلی که الان هست، عیسی بن مریم [العیاذ بالله] ولد الزنا است و ولد الزنا محروم از ملکوت خدا است، پس هم نَسَب عیسی، هم حَسَب عیسی به برکت نفس خاتم انبیاء است

قسمتی از سخن آیت الله العظمی مکارم شیرازی در این مورد:

چراغ سبزی که آمریکایی‌ها با ادعای آزادی بیان به کارگردان و عوامل این فیلم شنیع نشان دادند، راه تولید و اهانت به انبیای الهی و پیامبر اسلام‌(ص) را تحت عنوان آزادی بیان، باز گذاشته و از این طریق جنایت بزرگ توهین به پیامبر اسلام را می‌پوشانند.

این بخشی از چند تن از علمای بزرگ شیعه در مورد اهانت به رسول الله می باشد.

اما جالب است نظر شما را به برخورد علما و سایتهای وهابی اشاره کنم

سکوت علما و سایتهای وهابی

زمانی که به سایتهای وهابی مراجعه میکنیم با کمال تعجب با مطالبی روبرو خواهید شد که برای همه مخاطبین دوستدار رسول الله شوک آور خواهد بود

سایتهای وهابی فارسی زبان در محکومیت اهانت به رسول الله حتی یک مطلب هم ننوشته اند

سایتهایی که ادعایشان دفاع از رسول الله و شکستن طلسم شیعیان می باشد. اما مثل اینکه یادشان رفته است از رسول الله دفاع کنند

اما گل سر سبد این مسائل عکس العمل جناب عثمان الخمیس عالم وهابی می باشد

 

http://shia-sonni.com/fa/wp-content/uploads/2012/09/%D8%AA%D9%88%D9%87%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%88-%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D8%B3.jpg

جناب عثمان الخمیس یادشان نرفته است که از قهرمانان سوریه! دفاع کنند

ولی یادشان رفته است از رسول الله اسوه حسنه مومنین در برابر این تهمت ها دفاع کنند. یا حتی این عکس العمل ها را محکوم کنند

اما گل سر سبد دست گل وهابیت

حمایت از فیلم موهن

http://shia-sonni.com/fa/wp-content/uploads/2012/09/%D9%82%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D9%88%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D9%87%DB%8C%D9%87-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AA%D9%88%D9%87%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87.jpg

شاید برای شما مخاطب گرامی جذاب باشد که بدانید:

فیلم موهنی که پخش شده است با حمایت مالی موسسه قطری «النور القابضه» صورت گرفته است

در عکسی که ملاحظه می کنید:

نفر سمت راست:

«باری اوزبورن»، تهیه کننده فیلم توهین آمیز به ساحت پیامبر اکرم

نفر وسط:

یوسف قرضاوی مفتی مقیم قطر

به به ناظر فیلم موهن هم که آشنا درآمدند

در انتها:

به راستی حکم کسانی که در برابر توهین به رسول الله سکوت کرده اند و حتی در این مسئله حمایت کرده اند چیست؟

آیا می شود آنها را مومن یا حتی مسلم خواند؟

اینجاست که به یاد سخن حضرت آیت الله مکارم شیرازی افتادم:

من نمی دانم سکوت علما و مفتی های وهابی حجاز چه معنایی دارد و آیا علمای وهابی اعتقادی به پیامبر اسلام ندارند، چرا خاموش نشسته‌اند و هیچ گونه حرکت و فتوایی صادر نمی‌کنند

نظر شما چیست؟

منبع: مصطفی جوادی نسب، سایت گفتگوی آرام بین شیعه و سنی (مطالب این سایت با اجازه رسمی از طرف مدیریت سایت در این وبلاگ ثبت می‌گردد.)

 3 نظر

بیداری اسلامی در کلام مقام معظم رهبری

27 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم

بیداری اسلامی در کلام مقام معظم رهبری

این رفتارهای نامعقول و کینه توزانه بر ملتهای مسلمان حجت را تمام کرده و به بیداری اسلامی کمک رسانده است.

 

امروز چه بخواهند و چه نخواهند حرکتی عمیق و ریشه دار در دنیای اسلام آغاز شده است و همین حرکت

 

است که در زمان متناسب خود به استقلال و عزت و حیات دوباره‌ی امت اسلامی خواهد انجامید.


                                                                                                             (مقام معظم رهبری)

 نظر دهید »

اعلام برائت بازیگران از بازی در فیلم موهن به ساحت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

25 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی

آنچه باید از فیلم موهن دانست

کارگردانی با سابقه زندان به جرم مواد ‌مخدر

خبرگزاری فارس: کارگردان فیلم ضداسلامی «بی‌گناهی مسلمانان» - که به ساحت مقدس پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) توهین می‌کند - به جرم تولید و حمل مواد مخدر 21 ماه در زندان به سر می‌برده و هم‌اکنون نیز به دلیل جرائم مالی، آزادی مشروط دارد.

به گزارش خبرگزاری فارس، فیلم ضداسلامی «بی‌گناهی مسلمانان» که خشم جهان اسلام را برانگیخته است، پیش از این قرار بود «برائت از بن‌ لادن» نامیده شود. گوشه‌هایی از این فیلم در یوتیوب نیز با نام «زندگی حقیقی [حضرت] محمد» به نمایش گذاشته شده است.

این فیلم که حتی بازیگران آن از بازی در آن اعلام برائت کرده‌اند، سراسر ابهام است؛ از نام آن گرفته تا بودجه و حتی سازندگان آن.

* بودجه فیلم

به گفته «سَم باسیل» کارگردان فیلم موهن، این فیلم با بودجه‌ای بالغ بر 50 میلیون دلار ساخته شده، که این بودجه مبلغی اهدایی از سوی 100 یهودی اسرائیلی است؛ البته با توجه به ساختار بسیار ضعیف فیلم از فیلمنامه و کارگردانی تا بازی و گریم و صحنه‌آرایی، به نظر نمی‌رسد چنین بودجه‌ای صرف ساخت این فیلم شده باشد!

* کارگردان و تهیه‌کننده فیلم

 ـ تعداد عوامل فیلم

برخی منابع خبری از جمله CNN مجموع عوامل این فیلم را 80 نفر اعلام کرده‌اند ولی «تیم داکس»، یکی از بازیگرانی که در این فیلم نقش شخصی به نام سیمپسون را بازی کرده، در بخشی از مصاحبه‌های خود گفته است: «یک هفته و نیم 72 نفر به صورت شبانه‌روزی برای ساخت این فیلم کار کردند.»

ـ تهیه‌کنندگان فیلم

فهرست دقیقی از اسامی تهیه‌‌کننده یا تهیه‌کنندگان این فیلم وجود ندارد ولی علاوه بر ادعای کارگردان فیلم مبنی بر حمایت مالی 100 یهودی از این فیلم، «تری جونز» کشیش ضداسلامی که به خاطر قرآن‌سوزی و اهانت‌های خود به دین مبین اسلام شهرت دارد، یکی از حامیان اصلی این فیلم است که تمام تلاش خود را برای تبلیغ و اکران این فیلم کرده است.

ـ کارگردان فیلم

در ابتدای انتشار خبر ساخت این فیلم، نام کارگردان فیلم «آلن رابرتز» اعلام شد ولی پس از مدتی رسانه‌های خبری او را شخصی به نام «سم باسیل» عنوان کردند که به گفته خود این رسانه شخص چندان خوش‌نامی نیست.

کارگردان فیلم به جرم تولید و حمل مواد مخدر 21 ماه در زندان بود

«سم باسیل» که برخی منابع سن او را 56 سال، وال استریت ژورنال 52 سال و بی‌بی‌سی 55 ساله اعلام کرده است، در دهه 90 دو بار به جرم تولید و حمل مواد مخدر به مدت 21 ماه زندانی شده و اخیرا نیز به خاطر جرائم مالی در زندان به سر می‌برده و هم‌اکنون نیز دوران آزادی مشروط خود را پشت سر می‌گذارد که یکی از شرایط آزادی‌اش، عدم استفاده از اینترنت به مدت 5 سال بوده است.

رسانه‌های غربی از جمله بی‌بی‌سی، او را اصالتا از ارتدکس‌های قبطی مصر می‌دانند که به آمریکا مهاجرت کرده و هم‌اکنون در کالیفرنیا زندگی می‌کند.

خود او مدعی است فیلمنامه «برائت از مسلمانان» را زمانی که در زندان بوده با همکاری پسرش «آبوناب» نوشته است.

برخی رسانه‌ها او را «ونگوک» بعدی نامیده‌اند؛ کارگردان نژاد‌پرست و اسلام‌ستیز سینمای هلند که در پی ساخت فیلم ضداسلامی «تسلیم» کشته شد.

* دفعات اکران فیلم

این فیلم 2 ساعته که آگوست 2011 مجوز ساخت گرفته است، اولین بار 23 ژوئن 2012 در سالن «واین» برای کمتر از 10 نفر نمایش داده شده است.

«تری جونز» - کشیش نژاد‌پرست آمریکایی - قرار بود 13 دقیقه از صحنه‌های برگزیده این فیلم را 11 سپتامبر، همزمان با سالروز حادثه 11 سپتامبر در کلیسایی در فلوریدا به نمایش درآورد که به علت دامنه گسترده اعتراضات، موفق به انجام این کار نشد.

نسخه کامل این فیلم هنوز در جایی قرار نگرفته است ولی قسمت‌هایی از آن در سایت یوتیوب موجود است.

* اعلام برائت بازیگران از بازی در فیلم موهن به ساحت پیامبر(ص)

ما همگی فریب خوردیم 

«سیندی لی گارسیا» یکی از بازیگران اصلی این فیلم در مصاحبه با رسانه‌های مختلف گفته‌ است: به ما نگفته بودند که قرار است فیلمی با چنین رویکردی ساخته شود. عملا تمام عوامل را فریب دادند، تمام صحنه‌هایی که بازی کرده بودیم، مجددا صداگذاری شده بود.

کارگردان فیلم برای کاری که کرده، باید به خدا جواب دهد.

سیندی لی گارسیا

«تیم داکس»، بازیگر جوانی که برای بازی در فیلم‌های ضد‌اخلاقی هالیوود شهرت دارد و در این فیلم نقش شخصی به نام «سیمپسون» را بازی می‌کند، درباره بازی در این فیلم گفته است: من هر روز سر صحنه فیلمبرداری حاضر می‌شدم، بدون آنکه هرگز فیلمنامه‌ای دیده باشم.

 

 

وی می‌گوید: تمام فیلم در خانه شخص کارگردان که گفته می‌شد «سم» نام دارد، فیلمبرداری می‌شد و فضای نه چندان جالبی که بر آنجا حاکم بود باعث می‌شد که سوالات زیادی برایم به وجود بیاید ولی دائما جوابی که به ما داده می‌شد این بود که هر آنچه را که به شما گفته می‌شود، انجام دهید.

«داکس» در ادامه می‌افزاید: زمانی که برای اولین بار قسمتی از فیلم را دیدم، فورا متوجه شدم که این صدای من نیست و تمام صحنه‌ها به طرز ماهرانه‌ای دوبله شده بود؛ همه آن چیزی که می‌توانم بگویم این است که من یک ضدمسلمان نیستم.

بازیگران فیلم ادعا کرده‌اند به آن‌ها گفته شده نام فیلم «سلحشور بیابان» یا «طوفان بیابان» است.

* واکنش‌ها به فیلم

اگرچه اعتراض‌ها به ساخت این فیلم، از چند ماه پیش به صورت جسته و گریخته وجود داشت ولی در پی نمایش فیلم ضداسلامی «برائت از مسلمانان» در شبکه وهابی «الناس» مصر، مسلمانان مصر دست به اعتراض‌ گسترده زدند که پس از آن این اعتراض‌ها به لیبی و یمن، بحرین، ایران و دیگر کشورهای مسلمان نیز کشیده شد.

 

سفارتخانه‌های آمریکا در «قاهره» و «بنغازی» مورد حمله مسلمانان قرار گرفت و در این میان عده‌ای از جمله سفیر آمریکا در لیبی کشته شد.

خشم مردم مسلمان جهان در کشورهای مختلف روز به روز بیشتر می‌شود و مسلمانان خواستار برخورد دولت آمریکا با عوامل تهیه و تولید این فیلم هستند.

سایت خبرگزاری فارس؛ گزارش: نرگس محمدی

 نظر دهید »

مانكن‌هاي مغازه‌ها هرروز بي‌حياتر ميشوند!

24 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی

مانکن های مغازه هر روز بی حیاتر می شوند!


مانكن‌هاي پشت ويترين مغازه‌ها هر روز بي‌حياتر از روز گذشته مي‌شوند؛ اين روزها بايد با شرم و حيا به ويترين مغازه‌ها نگاه كرد!

با گذشتن از خيابان‌هايي كه مغازه‌هاي بوتيك و فروش لباس در آنجا فعاليت دارند، متوجه كسي يا كساني مي‌شويم كه از پشت ويترين نگاهمان مي‌كنند! روي كه برمي‌گردانيم با مانكني بي‌جان مواجه مي‌شويم با لباس‌هاي رنگارنگ و مدل‌هاي ظاهري و پوششي عجيب و غريب و ژست‌هاي نابهنجار!

 

مانكن‌هايي با شباهت بسيار به برخي از شهروندان؛ برخي با لباس‌ها و آرايشي كوركننده كه در بازار رقابت، وسيله‌اي شده‌اند براي جذب هر چه بيشتر مشتريان و رهگذران كه با ديدن ويترين‌ها و مانكن‌ها به خريدن لباس تشويق مي‌شوند. لباس‌هايي كه در تن ما آدم‌ها هم معقول و مطابق عرف نيستند ولي تا وقتي در تن مانكن‌ها هستند ظاهراً اشكالي بر آنها وارد نيست! مانكن‌هايي كه الگويي براي نوع پوشش ما هستند.

مانكن‌هاي پشت ويترين‌ها در بيشتر شهرهاي كشور به ويژه كلانشهرها و در صدر همه در تهران، اين روزها وقيح و بي‌حياتر از هميشه شده‌اند تا به اين طريق، هم پول بيشتري نصيب فروشنده كنند و هم خواسته يا ناخواسته، بدپوششي و عرياني را ترويج كنند. ژست برخي از اين مانكن‌ها و حالت‌هايي كه ساخته شده يا قرار گرفته‌اند به اندازه‌اي نامتعارف و زشت است كه حتي به تنهايي هم نمي‌شود ايستاد و به آن نگاه كرد چه رسد به همراه خانواده!

مانكنيسم براي تغيير سبك زندگي


دكتر مجيد ابهري، آسيب‌شناس اجتماعي درباره پيوند مانكنيسم و بي‌حيايي در ويترين مغازه‌ها به گزارشگر اجتماعي «جوان» مي‌گويد: « نهادهاي اقتصادي و توليدي براي فروش هر چه بيشتر و سودآوري كلان هر روز شيوه جديد و نويني را ابداع كرده و به جامعه عرضه مي‌كنند. در زمينه پوشاك از آنجا كه كشورهاي غربي الگوي جهانيان قرار گرفته‌اند و آمار مصرف پوشاك غربي همواره پيشتاز پوشاك كشورهاي ديگر بوده است، كشور ما نيز متأسفانه در تهاجم ناتوي فرهنگي و جنگ نرم با هدف تغيير سبك زندگي در اين مسير قرار گرفته است. در تغيير سبك زندگي، پوشاك، پيرايش و آرايش وحتي سبك غذا خوردن در فيلم وسريال و در واقعيت مورد هجوم قرار مي‌گيرد و تغييرات اساسي در شيوه‌هاي زيستن مورد توجه تهاجم جنگ نرم فرهنگي است.

اين آسيب‌شناس مي‌افزايد: « تغيير سليقه فرهنگي در انتخاب پوشاك و مصرف آن است؛ براي موفقيت در اين هدف شوم عرضه پوشاك غربي همانگونه كه امروز در جامعه ما اتفاق مي‌افتد يعني ورشكستگي توليدكنندگان و صنايع پوشاك داخل. هجوم لباس‌ها و پوشاك ترك و چيني باعث شده بازار پوشاك كشور ما در انحصار
مانكن‌هاي جاندار با آرايش غليظ و نيز لباس‌هاي جلف و ضد فرهنگي، مأموريت مانكن‌هاي بي‌جان را تكميل مي‌كنند. ديگر اينكه تماشاي اين گونه مانكن‌ها در پشت ويترين‌ها نه تنها در زمينه اقتصادي مفيد نيست بلكه در زمينه تحريكات جنسي به ويژه براي كساني كه از اطراف به شهرهاي بزرگ مي‌آيند منشأ بروز بسياري از ناهنجاري‌هاي رفتاري است. بعد از ۳۰سال پژوهش‌هاي ميداني در آسيب‌هاي اجتماعي نمي‌دانم چه سازمان و نهادي مسئول مقابله با اين وضعيت است!


از منظر رفتارشناسي، براي موفقيت در تغيير سليقه پوشاك، مانكن‌هاي فروشگاهي براي جلب توجه عابرين يكي از ابزارهاي كار فرهنگي و اقتصادي به سبك غربي هستند. امروزه در اكثر شهرهاي بزرگ مثل تهران، اصفهان و شيراز ملاحظه مي‌كنيم در پشت ويترين‌هاي فروشگاهي مانكن‌هايي قرار مي‌گيرند كه با وضعيت جسمي زنان و مردان تفاوت چنداني ندارند؛ برجستگي‌هاي بدني اين مانكن‌ها وشيوه قرار گرفتن لباس روي آنها باعث مي‌شود كه ناهنجاري‌هاي رفتاري و انحرافات اخلاقي به ويژه در نسل جوان بيدار شود.

بلوغ زودرس با مانكن‌هاي فروشگاهي

دكتر ابهري در ادامه آسيب‌شناسي اين پديده نامتعارف مي‌گويد: « از تبعات افزايش و مد شدن مانكنيسم فروشگاهي، مي‌توان به بلوغ زودرس و تحريك جنسي پسران و دختران كه از مقابل اين مانكن‌ها عبور مي‌كنند اشاره كرد. اين در حالي است كه در كنار مانكن‌هاي بي‌جان و مجسمه‌اي، مانكن‌هاي زنده كه با گرفتن حقوق و مواجب از مراكز ضد فرهنگي اروپايي مخصوصاً انگلستان، امريكا و اسرائيل با وضعيت تحريك‌كننده و غيرمتعارف و غيرمنطقي در خيابان‌ها ظاهر مي‌شوند و روش‌هاي مانكن‌هاي ويتريني را تكميل مي‌كنند.

اتحاد بي‌جان‌ها با جاندارها

گروهي از پسران و دختران بدپوشش به صورت سازماندهي شده و با هدف ترويج عرياني و كمرنگ كردن ارزش‌هاي اسلامي در سطح شهرها حاضر مي‌شوند. بنا به گفته دكتر مجيد ابهري، مانكن‌هاي جاندار و زنده با آرايش غليظ و غيرمتعارف و نيز لباس‌هاي جلف و ضد فرهنگي، مأموريت مانكن‌هاي بي‌جان را تكميل مي‌كنند. ديگر اينكه تماشاي اين گونه مانكن‌ها در پشت ويترين‌ها نه تنها در زمينه اقتصادي مفيد نيست بلكه در زمينه تحريكات جنسي به ويژه براي كساني كه از اطراف به شهرهاي بزرگ مي‌آيند منشأ بروز بسياري از ناهنجاري‌هاي رفتاري است. متأسفانه بعد از ۳۰ سال پژوهش‌هاي ميداني در آسيب‌هاي اجتماعي نمي‌دانم چه سازمان و نهادي مسئول مقابله با اين وضعيت است!

اتحاديه صنوف و اداره اماكن بايد با اين وضعيت نابسامان و نابهنجار برخورد قانوني و فرهنگي كنند و اجازه ندهند الفباي تحريك جنسي در جامعه شروع به ظهور كند چراكه بعد از ظهور اين‌گونه مانكن‌ها نوبت به مانكن‌هاي جاندار مي‌رسد.


عادي‌سازي عرياني


اين آسيب‌شناس در پاسخ به اين پرسش كه اين مانكن‌ها چگونه مي‌توانند قباحت عرياني را ازبين ببرند، اظهار مي‌دارد: «روش‌هاي قرار دادن و پوشانيدن پوشاك يا روسري به اين مانكن‌ها يكي از اقدامات اساسي در زمينه قبح‌زدايي از بدحجابي در جامعه است چراكه با تماشاي موهاي پريشان از زير شال يا روسري يك مانكن، فرد ناظر به ويژه كودكان و نوجوانان چنين آموزش مي‌بينند كه اين الگوي درست پوشش است. وقتي عابرين با چنين مناظري مواجه مي‌شوند، الگوي منفي رفتاري دريافت مي‌كنند و كم كم اين مناظر براي آنها عادي مي‌شود و افراد جاندار هم به خود اجازه مي‌دهند با همان ظاهر در خيابان‌ها ظاهر شوند كه اين همان عادي‌سازي زشتي‌ها در جامعه است.
وي در پاسخ به اين سؤال هم كه وجود اين‌گونه مانكن‌ها چه اثري بر جوانان دارد، مي‌گويد: « وقتي دستگاه قضايي و انتظامي كشور با وضعيت نامتعارف پوشش بعضي از جوان‌ها برخورد مي‌كند و آن جوان همان نوع پوشش را در عرصه تماشاي عموم در تن مانكن‌ها مشاهده مي‌كند، اين تضاد در جوانان و نوجوانان آغاز بروز ناهنجاري‌هاي رفتاري وايجاد مقاومت در برابر قانون و عرف جامعه مي‌شود.”

تقليد كوركورانه


دكتر محمود نصري، استاد رشته هنر نيز در اين باره به “جوان” میگوید:

 « بسياري از اين مانكن‌ها در ويترين طوري قرار گرفته‌اند كه به چشم نمي‌آيند ولي برخي ديگر با توجه به نوع چيدمان ويترين‌ها كاملاً بر جلوه‌هاي فيزيكي مانكن در جلب مشتري تأكيد دارند و نوعي تقليد كوركورانه را در نوع پوشش در جامعه سبب مي‌شوند كه بايد با كار فرهنگي و ارائه مد و لباس‌هاي مطابق با فرهنگ و جغرافيا و راحتي مردم، راه را بر اين گونه تقليدهاي مضر بست و از فرهنگ و اقتصاد پاسداري نمود چرا كه اقدامات تنبيهي و پليسي در اينگونه موارد معمولاً منجر به بازار مخفي و زير زميني مي‌شود.» اين استاد دانشگاه اميدوار است روزي برسد كه به جاي افتخار فروشندگان به خارجي بودن كالايشان با بهره برداري از مانكن‌هاي مروج عرياني، لباس‌هايي مطابق فرهنگ و كاملاً ايراني افتخار فروشندگان باشد.

منبع: جوان آنلاین

 1 نظر

حجاب ظاهری، حجاب درونی

24 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی

حجاب ظاهری، حجاب درونی

برای نوشتن نمیدانستم چطوروازچه بنویسم به همین دلیل به سراغ تقویم رفتم وازاومددی خواستم واوهم میلاد خواهری زینب گونه ومعصومانه ای را بمن نشان دادوروز میلادحضرت معصومه(س)راتبریک گفت.بعلاوه نشان دادکه امروزرابه احترام این حضرت روزدخترنامیده اند.

بعدازکمی تحمل برآن شدم تا چندسطری رادرمورد حجاب ودخترامروزی بنویسم.پس بانام ویاد اوبسم الله…

حجاب تنهاسنگری است که دختران وزنان وحتی مردان برای حفظ ونلغزیدن خودبایدازان بهترین استفاده رابکنند ودرجامعه امروزی حجاب مسله ای نیست که بتوان به همین راحتی ازان گذرکردمسله ای که نه تنها با ایمان وانقلاب ماکاردارد بلکه به درون انسان هم برمیگردد.

امروزه حجاب ودختران یکی ازمسائلی هستندکه همواره در هدف گیری دشمنان دیرینه اسلام بوده اندتا باهدف شوم دشمنان هوای نفس مردان رابه لغزش بیاندازندو به این صورت بتوانندضربه نهایی خودرابمابزنند.ضربه ای که میتوان گفت پیکره اسلام را ازبین خواهدبرد؛وچیزی ازان باقی نمیگذارد.

حجاب رابطور کلی میتوان به دودسته تقسیم کردکه این دودسته ازمهمترین تقسیم بندی های حجاب هستند.

1-حجاب ظاهری

حجاب ظاهری که مشتعمل بر پوشاندن ظواهریک شخص میشود دلالت دارد.وان اهم از چادر؛روسری؛ولباسهای مناسب یک دختروزن مسلمان است برای پوشاندن خود.

حجاب ظاهری رامیتوان گفت جزیکی ازمهمترین تقسیم بندی های حجاب است چون که بیانگرپایبندی به اصول وارزش های یک شخص رانشان میدهدوباعث تقویت ایمان وحجاب درونی آن شخص میشود.

وحال دشمنان هدف اصلی خود را درمرحله دوم ضربه زدن به حجاب؛ اصل حجاب ظاهری رامیدانند که بتواندان رابصورت غربی دربیاورد تابنیان خانواده ایرانی واسلامی را ازهم دورکند.

2-حجاب دورنی:

حجاب درونی حجابی است که به درون یک انسان برمیگردد وبطورکلی میتوان همان نفس را نام برد که هدف اصلی درمرحله اول مقابله دشمنان بامااست؛حجاب درونی دراسلام انقدردارای اهمیت بوده است که درروایتی پیامبراکرم(ص)فرموده اند:جهاداکبر(جهادبانفس)واجب است برجهاداصغر؛واین نشانگران است که تمامی تمایلات یک انسان به نفس ان انسان بستگی دارد ووقتی انسانی درمرحله اول حجاب خودموفق نباشد درمرحله بعدی یعنی حجاب ظاهری موفق نخواهدبود…

منبع:وبلاگ شهدای گمنام

 2 نظر

تصاویر زیبا در مورد پیام آور عشق حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم

22 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی

چند تصویر زیبا در مورد پیام آور عشق

 

 

امام على عليه السلام :

فى صِفَةِ النَّبىِّ صلى الله عليه و آله طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد أَحكَمَ مَراهِمَهُ وَأَحمى (أمضى) مَواسِمَهُ يَضَعُ ذلِكَ حَيثُ الحاجَةُ إِلَيهِ مِن قُلوبٍ عُمىٍ وَآذانٍ صُمٍّ وَأَلسِنَةٍ بُكمٍ، مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ وَمَواطِنَ الحَيرَةِ… ؛

در توصيف پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: پزشكى است كه با دانش خود، همواره ميان مردم مى گردند، مرهمهايش را به خوبى فراهم و ابزار كارش را آماده كرده و آنها را هر جا كه لازم باشد، از دلهاى كور و گوشهاى كر و زبانهاى گنگ به كار مى برد. غفلت گاه ها و جايگاه هاى حيرت را جستجو و با داروى خود آنها را درمان مى كند.

نهج البلاغه، خطبه 108

 

 1 نظر

مناجانی با خدا به زبان انگلیسی با ترجمه فارسی

14 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی

مناجاتی با خدا به زبان انگلیسی با ترجمه فارسی


مناجاتی با خدا به زبان انگلیسی با ترجمه فارسی

I Am Thankful
I can see the beauty all around me.
There are those whose world is always dark


خدا را سپاس
من میتونم تمام زيبايي های پیرامونم را ببینم
کسانی هستند که دنیا یشان همیشه تاریک و سیاه هست


I am Thankful…
I can walk.
There are those who have never taken their first step.


خدا را سپاس
من میتونم راه برم … کسانی هستند که هیچوقت نتونسته اند. حتی یک قدم بردارند


I Am Thankful …
My heart can be broken.
There are those who are so hardened they cannot be touched


خدا را سپاس
که دل رئوف و شکننده ای دارم
کسانی هستند که این قدر دلشون سنگ شده که هیچ محبت و
احساسی رو درک نمیکنن


I Am Thankful …
For the opportunity to help others.
There are those who have not been so abundantly blessed as I.


خدا را سپاس
به من این شانس رو دادی که بتونم به دیگران کمک کنم
کسانی هستند که از این نعمت و برکت وافری که به
من داده ای بی بهره اند


I Am Thankful …
I can work.
There are those who have to depend on others for even their most basic needs


من میتونم کار کنم. کسانی هستند که برای رفع کوچکترین
نیازهای روزمره شون هم به دیگران محتاجند

 
I Am Thankful …
I have been loved.
There are those for whom no one has ever cared.


خدا را سپاس
که کسی هست که منو دوست داره
کسانی هستند که بود و نبودشون واسه هیچکس مهم نیست.

 1 نظر

خدا هست....

08 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی

خدا هست …

پشت هر کوه بلند،


     سبزه زاری است پرازیاد خدا


         و در آن باغ کسی می خواند


                که خدا هست ، دگر غصه چرا؟!


 نظر دهید »

اجلاس سران جنبش عدم تعهد

05 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی

اجلاس سران جنبش عدم تعهد

مهمان‌پرست در پاسخ به فارس:

حضور 27رئیس جمهور، 2پادشاه و 7نخست وزیر در اجلاس تهران/ابتکار ایران درباره سوریه

خبرگزاری فارس: سخنگوی شانزدهمین نشست سران «نم» در تهران از حضور 27 رئیس جمهور، 2 پادشاه، 7 نخست وزیر، 9 معاون رئیس جمهور، 2 رئیس مجلس و 5 نماینده ویژه در این نشست خبر داد و گفت: ابتکار ایران درباره سوریه در این نشست بررسی می‌شود.

به شرح اخبار در سايت مراجعه فرماييد.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910604000843

*************************************

 نظر دهید »

سال شمار زندگاني شهيد رجايي

04 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی
سال شمار زندگانی شهید رجایی

1312 تولد در قزوین
1319 ورود به دبستان
1327 اخذ مدرک ششم ابتدایی، کار در بازار قزوین
1328 عزیمت به تهران، شاگردی در بازار، دستفروشی در سبزه میدان
1330 استخدام در نیروی هوایی
1334 اخذ مدرک دیپلم، استعفا از نیروی هوایی، تدریس در شهرستان بیجار
1335 ورود به دانشسرای عالی تربیت معلم
1338 اخذ لیسانس ریاضی از دانشسرای عالی، تدریس در شهرستان خوانسار
1339 بازگشت به تهران، تدریس در مدرسه‌ی کمال
1341 ازدواج با خانم عاتقه صدیقی (رجایی)
1342 دستگیری توسط ساواک، آزادی پس از 50 روز، تدریس در مدارس مختلف تهران
1346 همکاری با جمعیت هیئت‌های مؤتلفه
1350 مسافرت به فرانسه، ترکیه و سوریه
1353 دستگیری توسط ساواک
1357 آزادی از زندان پس از چهار سال اسارت، پیوستن به صفوف مبارزان
1358 تصدی کفالت آموزش و پرورش و سپس وزارت آموزش و پرورش
1359 انتخاب به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران
1360 انتخاب شدن از سوی مردم ایران به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران
8/6/1360 شهادت بر اثر انفجار بمبی که توسط منافقین در ساختمان نخست‌وزیری کارگذاشته شده بود (به همراه حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد باهنر، نخست وزیر)

 نظر دهید »

نامه رجايي از زندان انفرادي مزدوران آمريكا به دخترش

04 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی
نامه رجايي از زندان انفرادي مزدوران آمريكا به دخترش

نام وشهرت فرستنده:محمد علي رجايي ، نام پدر:عبدالصمد

بنام خدا بنام الله كه ما هم از اوئيم و بازگشت ما نيز بسوي اوست.

درود به پيامبر گرامي و فرزندان شايسته اش امامان وپيشوايان ما و با افتخار به قرآن مجيد عاليترين دستور و راهنمايي براي زندگي انسانهاي حق طلب.

سلام بر حميده دختر عزيزم - سلامتي وشادكامي تو و خواهر مهربانت جميله و برادر عزيزت كمال را در سايه هدايت و ارشاد مادر گراميتان را از خداوند متعال خواهانم . حال من هم به ياري خداوند و همت والاي شما بحمدالله بسيار خوب است.

به اميد  اينكه به كمك همديگر بتوانيم در مقابل خداوند انساني شايسته  و بنده اي صالح باشيم.

ساعت 10:30 بعد از ظهر است . همه كسانيكه در آنجا هستند در رختخواب رفته و آماده خوابيدن شده اند و من در محل خوابم  نشسته ام و به تو فكر مي كنم . به تو دختر عزيزم  دختري كه اميدها به او دارم و ازخداوند ميخواهم كه به او سلامت عطا كند تا اين اميدها را به واقعيت تبديل كند . شب با تمام شكوه و ابهتش فرا رسيده و همراه خود تاريكي و سكوت را به ارمغان آورده است.

 

در سكوتش هوشياران به خود مي آيند و حساب روز را مي كنند كه چگونه گذرانده اند و چه كاري انجام داده اند و تا چه اندازه توانسته اند در مسير تكاملي خود گام بردارند . چه فضيلت اخلاقي تازه اي را شناخته اند و كدام كرامت اخلاقي را در وجود خود پرورش داده اند؟   و در تاريكيش به آدم فرصت پنهان كردن آنچه را كه آشكار بودنش ايشان را رنج مي داده؛ داده است.

مي داني كه از خصوصيات شب شدت يافتن امراض،  آرام شدن كشمكشها ، خاموشي بيهوده گويان و راز و نياز مومنان  با خدا  … است.

شب نعمت است همچنان كه روز نعمت مي باشد.

حميده دختر عزيزم سال اول راهنمايي نسبتا درسهايش مفصل است، ولي كوشش و جديت هر سنگيني  را سبك و هر مشكلي را آسان مي كند. بخصوص توصيه مي كنم كه با جميله همكاري كن كه هم براي تو مفيد است و هم براي او . تو مي تواني براي كمال مشاور خوب و برای جميله همفكر مناسبي باشي.

مبادا غفلت كني كه فرصت از دست مي رود. دختر مهربانم ! ساعات بيكاري را مطالعه و بازي و كمك به مامان در انجام كارهاي خانه و حفظ آيات و احاديثي كه مامان صلاح مي داند و اشعاري كه خودت دوست ميداري تقسيم كن. حميده عزيز! از صفات جالبي كه تو و جميله داشته ايد و خاطرم مانده اينست كه علاقمند بوديد كه دوستاني داشته باشيد.

اينكار بسيار خوبست، دخترانم! خواهشمندم كه به همه دوستان من كه آنها را مي شناسيد در موقع مناسب سلام برسانيد . بخصوص به مامان بزرگ و آقا جان سلام مخصوص برسانيد و دستشان را عوض من ببوسيد و برايشان آرزوي سعادت بيشتر و سلامت بنمائيد.

با آرزوي بهترين موفقيتها براي شما

9/28 امضا -  محمد علي رجايي

نقل از هفته نامه جوانان

 نظر دهید »

ده سوالی که خدا از تو سوال نمی پرسد!!

02 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی

ده سوالی که خدا از تو سوال نمی پرسد!!

۱- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود
بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟

۲- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس‌هایی در کمد داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟

۳- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟

۴- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می‌کردی
بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟

۵- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟

۶- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟

۷- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن را به بهترین نحو انجام دادی؟

۸- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار می‌شدی
بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟

۹- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی
بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های خواهد، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.

۱۰- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی
بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی می‌کردی؟

 نظر دهید »

عکس شهدا را می بینیم و عکس شهدا عمل می کنیم ...

02 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی

عکس شهدا را می بینیم و عکس شهدا عمل می کنیم …


کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم!

نکند عکس شهدا را ببینیم و عکس آنها عمل کنیم…

منبع: http://atasheentezar.blogfa.com

 3 نظر

نردبانت را به کدام دیوار تکیه داده‌ ای؟؟

31 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

نردبانت را به کدام دیوار تکیه داده‌ای؟؟

آدم هاي موفق، پيش از اين که راه بيفتند، مقصدشان را شناسايي کنند و خوب فکر مي کنند که واقعا ميخواهند برسند به کجا، به چه مقصدي؛

نردبان را با احتياط به ديوار تکيه مي دهي و پله هايش را يک، دو سه، … مي شماري و مي روي بالا تا مي رسي به پله آخر. يک گام ديگر هم برمي داري و با تعجب مي بيني که پيش از تو، خيلي هاي ديگر هم رسيده اند به همين بام. زود مي فهمي که اين بام، آن جايي نيست که تو مي خواستي برسي و البته خودت خوب مي داني که نردبان، بي تقصير است. مقصر تويي که از همان اول، نردبان ات را به ديوار اشتباهي تکيه داده بودي، مثل خيلي هاي ديگر که پيش از تو…

اول در ذهن، دوم در عمل
 
نجارها اصطلاحي دارند که: «دوبار اندازه بگير و يک بار ببر.» آدم هاي موفق، بهتر و بيشتر از هر کس ديگري، به اين توصيه نجارها گوش مي کنند. مي دانيد چرا؟ چون آن ها مي دانند که همه چيز توي اين دنيا دوبار آفريده مي شود. يک بار در ذهن و يک بار در عين. يک بار در درون و يک بار در بيرون.

کتابي که مي خوانيم، پيش از آن که نويسنده اش شروع به نوشتن کند، چيزي براي نوشتن در ذهن داشته است. ساختماني که در آن زندگي مي کنيم، پيش از آن که آجرهايش را روي هم بچينند، صاحب نقشه اي بوده که در آن نقشه، جايگاه هر يک از قسمت هاي ساختمان معين شده است و البته اگر چنين نبود، پس از بناي ساختمان بايد هزينه هنگفتي را صرف اصلاح آن مي کرديم.
آدم هاي موفق، پيش از اين که راه بيفتند، مقصدشان را شناسايي کنند و خوب فکر مي کنند که واقعا مي خواهند برسند به کجا، به چه مقصدي، وقتي مقصدشان روشن شد، آن وقت برنامه ريزي مي کنند که چگونه و طي چه مدتي مي شود- و بايد- به آن مقصد رسيد. توصيه آدم هاي موفق به تمام ما اين است که: ذهنا از پايان آغاز کنيد. درست مثل ناظر ساختماني که هر روز صبح، نقشه ساختمان را در دستش مي گيرد و مي رود سر ساختمان تا بر چگونگي ساخت و ساز بنا نظارت کند. او هر روز، پايان کار را در نقشه اش مي بيند و ارزيابي مي کند که تا چه حد به آن هدف نهايي نزديک شده و چقدر از اين مسير، باقي مانده است.

او هرروز با استفاده از آن نقشه، درباره جزئيات کار روزانه اش برنامه ريزي مي کند و تصميم مي گيرد که قدم بعد را چگونه و به چه سمتي بردارد.

اول: رهبري، دوم: مديريت
 
اگر قبول کنيم که هر چيزي توي اين دنيا دوبار آفريده مي شود، بايد تصديق کنيم که رهبري، همان آفرينش اول است و مديريت، آفرينش دوم. مديريت با رهبري فرق دارد. رهبري يعني پاسخ به اين پرسش که چه اموري را مي خواهيم (و بايد)به انجام برسانيم؟ اما مديريت، به اين پرسش، پاسخ مي دهد که آن امور معين را بهتر است (و بايد) چگونه انجام داد؟ پس مديران موفق، هميشه پشت سررهبران گام برمي دارند.

در زندگي شخصي اغلبمان نيز فقدان رهبري، بيشتر احساس مي شود تا فقدان مديريت. ما معمولا قبل از اين که اصول و ارزش هاي اصلي زندگي مان را مشخص کنيم، به سمت هدف هاي نسنجيده مان راه مي افتيم. بسياري از روان شناسان مي گويند که راه حل بيشتر مشکلات زندگي زناشويي نيز رهبري بيشتر و مديريت کمتر است. البته از اهميت مديريت هم نبايد غافل شد، چراکه پس از تعيين امور درست، بايد آن امور را به درستي انجام بدهيم. اين، مهم ترين وظيفه مديريت است.

يک، دو، سه، حرکت!
 از زندگي چه مي خواهيد؟ دنبال چه مي گرديد؟ هدفتان چيست؟ يک تکه کاغذ برداريد و هدف هاي دور و نزديکتان را رويش بنويسيد. با خودتان صادق باشيد. کارشناسان علم موفقيت، اعتقاد دارند آن هايي که افکار و اهدافشان را روي کاغذ مي آورند، لااقل يک قدم به موفقيت نزديک تر مي شوند. براي اين کار مي توانيد از مشورت دوستان، نزديکان و يا هرکسي که حرفش را قبول داريد، بهره مند شويد. اين قدم اول است.
وقتي قدم اول را برداشتيد، آن وقت بايد براي هر کدام از اهدافتان مهلت تعيين کنيد. تا وقتي اين کار را نکرده ايد، هيچ فوريتي براي رسيدن به هدف ها وجود ندارد. بعد از اين مرحله بايد ليست اهدافتان را اولويت بندي کنيد. مثلا مي خواهيد تا يک سال ديگر وارد دانشگاه شويد، تا دو سال ديگر، شغل مناسبي براي خودتان دست و پا کنيد و …
براي رسيدن به هر کدام از هدف هايتان چه راه هايي پيش رو داريد؟ از تمام کارهايي که فکر مي کنيد شما را يک قدم به هدفتان نزديک تر مي کند، فهرستي تهيه کنيد. هر بار هم که چيز جديدي به ذهنتان مي رسد يا حرف جديدي از کسي مي شنويد که مي تواند شما را به هدفتان نزديک تر کند- با اضافه کردن آن به ليست قبلي- فهرستتان را تکميل کنيد. پس از تکميل اين فهرست کاري، بايد ليست فعاليت هايتان را هم اولويت بندي کنيد. چه کاري بايد قبل از همه و چه کارهايي بايد بعد از آن انجام شود؟ احتمال موفق شدن شما در اين مرحله، بسيار بيشتر است از احتمال موفق شدن نابغه اي که هدف ها و برنامه هايش را در ذهنش نگه مي دارد و با خودش حمل مي کند.
وقتي برنامه ريزي مکتوبتان تمام شد، شروع کنيد به کار کردن. هر روز لااقل يک قدم به سمت هدفتان برداريد. حرکت کنيد. توقف ممنوع است. آن چه شما را موفق مي کند، همين استواري و ثبات قدم است.

نويسنده: محمد کياسالار
منبع: هفته نامه همشهري جوان شماره 46

 1 نظر

مجموعه ی وصیت نامه های شهدا درباره ی حجاب

31 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی
مجموعه‌ی وصیت نامه‌های شهدا درباره‌ی حجاب

1) « خواهران ما در حالى كه چادر خود را محكم برگرفته ‏اند و خود را هم چون فاطمه و زینب حفظ می ‏كنند… هدف‏دار در جامعه حاضرشده ‏اند.»(رییس جمهور شهید محمد على رجایى)     

2) «اى خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهى چادر تو می ‏ترسد تاسرخى خون من.» (شهید محمد حسن جعفرزاده)

3) «مادرم… من با حجاب و عزت نفس و فداكارى شما رشد پیدا كردم.» (شهید غلامرضا عسگرى)

4) «شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوى‏معنویت و صفا مى‏كشاند.»(شهید على رضائیان)

5) «از خواهران گرامى خواهشمندم كه حجاب خود را حفظ كنند، زیرا كه‏حجاب خون‏بهاى شهیدان است.»(شهید على روحى نجفى)

6) «و تو اى خواهر دینى‏ام: چادر سیاهى كه تو را احاطه كرده است ازخون سرخ من كوبنده تر است.»(شهید عبدالله محمودى) 

7) «خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان: بى‏اعتنایى شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.»(شهید على اصغر پور فرح آبادى)

8) «به پهلوى شكسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم كه، حجاب را حجاب ‏را، حجاب را، رعایت كنید.».(شهید حمید رستمى)

9) «خواهرم: حجاب تو مشت محكمى بر دهان منافقین و دشمنان اسلام مى زند.»(شهید بهرام یادگارى)    

10)«یك دختر نجیب باید باحجاب باشد.»(شهید صادق مهدى پور)      

11) «از تمامى خواهرانم مى‏خواهم كه حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»(شهید سید محمد تقى میرغفوریان)    

12) «خواهرم: از بى حجابى است اگر عمر گل كم است نهفته باش و همیشه گل باش.»(شهید حمید رضا نظام)     

13) «حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست»(شهید محمد كریم غفرانى)    

14) «خواهرم: محجوب باش و باتقوا، كه شمایید كه دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان مىكشید.»
 «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بینى و دشمن تو را نمى بیند.»(سردار شهید رحیم آنجفى)    

         

[مجموعه‌ی وصیت نامه‌های شهدا درباره‌ی حجاب]

برگرفته از سایت http://www.sabokbalan.com

 1 نظر

سفید کردن دندان ها با چند روش طبیعی

30 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

سفید کردن دندان ها با چند روش طبیعی

اکثر ما وقتی تبلیغات تلویزیونی و مجلات را در مورد روش های سفید کردن دندانها می بینیم به فکر می‌افتیم که در این زمینه اقدامی بکنیم و در نتیجه لبخندی زیبا داشته باشیم اما گاهی نگران اثرات سوء این روش‌ها هستیم.

در این مقاله که در سایت تخصصی ارگانیک به چاپ رسیده چند روش طبیعی و غیر شیمیایی برای سفید کردن دندان‌ها ارائه شده که در عین حال این گونه اثرات سوء را نیز ندارند. این روش‌ها عبارتند از:

-‌ خوردن کرفس و سیب؛
این دو خوردنی حاوی سلولزهای رشته‌ای هستند که مانند یک مسواک طبیعی می‌توانند به آرامی و بدون ضرر، دندان‌ها را تمیز و سفید کنند. این خوردنی‌ها اثر رنگدانه‌های ناشی از مواد غذایی را از روی دندان‌ها پاک می‌کنند.


- استفاده از پراکسید هیدروژن (یا آب اکسیژنه)؛
این ماده کاملا طبیعی و غیرسمی که ترکیبی از مولکول‌های اکسیژن و آب است و می‌تواند به شیوه‌ای بی‌خطر دندان‌ها را پاکسازی کند و برای بهداشت و سلامت کلی دندان‌ها نیز مفید است. روش استفاده از آب اکسیژنه این است که پودر 3 درصد آن را در آب شیر به مقیاس 50-50 حل کرده و هر شب قبل از خواب دندان‌هایتان را با این محلول بشوئید. پس از چند هفته متوجه خواهید شد که دندان‌هایتان سفیدتر و روشن‌تر شده‌اند.

-‌ توت فرنگی بخورید؛
این میوه خوشمزه و پرطرفدار تابستانی به دلیل اینکه حاوی ماده‌ای موسوم به اسید مالیک است درسفید کردن دندان‌ها نقش موثری دارد. برای بهره‌مند شدن بیشتر از این خاصیت توت‌فرنگی هفته‌ای یک بار دستورالعمل زیر را انجام دهید:

-‌ ابتدا یک عدد توت‌فرنگی را با یک قاشق غذاخوری جوش شیرین ترکیب کنید تا یک خمیر قرمز رنگ حاصل شود. این خمیر را روی مسواک قرار داده و آن را مدت 5 دقیقه روی دندان‌هایتان بگذارید.

- برای جلوگیری از پوسیدگی دندان‌ها پس از 5 دقیقه با یک مسواک استاندارد، دندان‌هایتان را بشویید تا هرگونه قند طبیعی از روی دندان‌هایتان پاک شود.

- استفاده از پوست پرتقال و برگهای درخت برگ بو؛
این دو سفید کننده طبیعی دندان‌ها که غیر معمول‌تر از بقیه موارد هستند می‌توانند رسوبات روی دندان‌ها را تاحد زیادی برطرف کرده و دندان‌ها را درخشان‌تر کنند شما می‌توانید به نوبت هر یک از آنها را به طور خشک یا به صورت پودر ترکیبی با یکدیگر روی دندان‌ها بگذارید.

- و بالاخره می‌توانید از جوش‌شیرین استفاده کنید؛

 برای این منظور می‌توانید 6 قاشق غذاخوری جوش‌شیرین را با 1/3 قاشق غذاخوری نمک، 4 قاشق چای‌خوری گلیسیرین و 15 قطره روغن نعنا یا دیگر روغن‌های گیاهی تازه کننده بازدم ترکیب کنید این ترکیب را به مقادیر کم هر وقت که می‌خواهید دندان‌هایتان سفیدتر شوند روی آنها بگذارید و بعد از مدتی دهانتان را بشوئید.

منبع : Isna.ir

 نظر دهید »

مقرراتی برای نه گفتن

30 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

مقرراتی برای نه گفتن

در این حالت فردی که تمایلات و خواسته های خود را ترجیح می‌دهد، ناچار است در مقابل خواسته‌های دیگران مقاومت کند.

براستی چگونه می‌توان این کار را انجام داد؟ …

پژوهش ها نشان داده است برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی ، ایجاد رفتار قاطعانه از اهمیت خاصی برخوردار است. به نظر می رسد خیلی از افراد قاطعیت را با رفتارهای پرخاشگرانه و تند اشتباه می گیرند، قاطعیت به معنای پرخاشگری، عصبانیت و حمله کردن به طرف مقابل نیست،

قاطعیت به معنای ایستادن روی خواسته های خود، نشان دادن مخالفت و عدم موافقت با پدیده ای و ماندن روی نیازهای خود بصورت واضح و مشخص است.

انواع نه گفتن

اگر بخواهیم انواع مواردی که ما در آنها ناچار به استفاده از این مهارت هستیم را دسته بندی کنیم، به دو طبقه کلی می‌رسیم؛ نه گفتن به خود و نه گفتن به دیگران.

نه گفتن به خود

هر فرد برای خود اهدافی در نظر می‌گیرد و بر این اساس تصمیماتی اتخاذ می‌کند. بر این اساس و برای عملی ساختن تصمیمات خود لازم است با هر آنچه که در ارتباط با خود و مانع عملی شدن تصمیمات او می‌شود، مبارزه کند. در چنین حالتی فرد باید به خواسته‌های خود نه بگوید تا بتواند به اهداف خود برسد. تصور کنید فردی را که تصمیم گرفته است با اجرای یک رژیم غذایی مناسب تعدادی از وزن خود را کاهش دهد. کاهش دادن وزن هدف اساس اوست که برای رسیدن به آن باید دست از برخی رفتارهای خوردن بردارد. مثلا از خوردن ، شیرینجات خودداری کنید.

زمانی که فرد در مقابل و وسوسه خوردن یک تکه شیرینی خوشمزه مقاومت می‌کند، در واقع به خواسته‌های خود جواب نه می‌دهد. خواسته‌هایی که با خواسته‌های اساسی‌تر او منافات دارد.

نه گفتن به دیگران

زمانی که خواسته‌های فرد و تمایلات فرد با خواسته‌های دیگران منافات پیدا می‌کند. در این حالت فردی که تمایلات و خواسته‌های خود را ترجیح می‌دهد، ناچار است در مقابل خواسته‌های دیگران مقاومت کند. چگونه می‌تواند این کار را انجام دهد؟ تصور کنید دانش آموزی که کتاب درسی خود را برای مطالعه خودش لازم دارد در مقابل درخواست دوستش که کتاب او را شب امتحان به امانت می‌خواهد، چه عکس العملی باید داشته باشد. در چنین مواردی معمولا مهارت نه گفتن احساس می‌شود.

فردی که تمایلات و خواسته‌های خود را ترجیح می‌دهد، ناچار است در مقابل خواسته‌های دیگران مقاومت کند

در چه مواردی نه می‌گوییم؟

آیا در همه موارد باید از این مهارت استفاده کرد؟ آیا همیشه در مقابل خواسته‌های دیگران مقاومت کرد و با جدیت جواب رد به آنها داد؟ مسلم است که باید طبقه بندی مناسبی روی موارد و موضوعاتی که نه گفتن در آنها لازم به نظر می‌رسد، داشته باشیم. زمانی که قبول درخواستها خطرات و مشکلات جدی برای فرد به همراه دارد لازم است فرد با قاطعیت رفتار کند. مثل درخواست فردی مبنی بر استفاده از سیگار ، یا رساندن تقلب سر جلسه امتحان.

اینها مواردی هستند که نتایج وخیم و جدی برای فرد به بار می‌آورند و لازم است فرد ، حتما مهارت لازم برای ابراز قاطعیت در این موارد را داشته باشد. در موارد دیگری چون امانت دادن کتاب به دوستی که خودمان آنرا نیاز داریم یا موارد مشابه دیگری می‌توان در ابتدا به دنبال راهکارهای دیگر بود در صورت عدم وجود این راهکارها از این مهارتها استفاده کرد.

برای اینکه یاد بگیرید چگونه به مردم و خواسته های‌ نامعقولشان «نه» بگویید، مواردی که در زیر عنوان شده را بخوانید و از آنها به درستی و با دقت استفاده کنید:

به آرامی شروع کنید: شما می‌توانید مانند هر مهارت دیگری در زندگی بیاموزید که به دیگران «نه» بگویید. آموختن این مهارت می‌تواند کسب‌کردنی و قابل توسعه و بسط باشد و به مرور زمان می‌توانید بیاموزید که به راحتی به دیگران «نه» بگویید و بدانید که چگونه کاری که دوست ندارید انجام دهید را به‌صورت کاملا مودبانه نپذیرید و رد کنید. آن دسته از افرادی که معمولا به دیگران بله می‌گویند و خواسته‌هایشان را می‌پذیرند، استرس و فشار بیشتری را نسبت به افراد دیگر متحمل می‌شوند.

از موقعیت‌تان مطمئن باشید: شما باید به موقعیتی که در آن قرار دارید، اطمینان داشته باشید. اگر مطمئن نباشید، به‌صورت کاملا آشکار و واضحی در بدن، زبان، صدا و رفتار و کردار شما مشخص خواهد بود و این عدم‌اطمینان باعث ایجاد ضعف و سستی در رفتار و کردارتان خواهد شد.

بر احساس افسوس و تأسف‌تان غلبه کنید: ممکن است شما از دیگران بترسید و این افراد باعث ایجاد عصبانیت در شما شوند، زیرا کاری که از شما خواسته‌اند تا آن را انجام دهید، نپذیرفته‌اید و جواب رد به آنها داده‌اید. نه گفتن الزاما به این معنا نیست که اشخاص دیگر از دست شما ناراحت و عصبانی می‌شوند، بلکه بسیاری از مردم مسئولیت‌هایی که در زندگی بر عهده شماست را درک می‌کنند و می‌فهمند و به همین دلیل است که بسیاری از افراد، پذیرفته نشدن خواسته‌شان از طرف شما را به دل نمی‌گیرند و ناراحت نمی‌شوند. فراموش نکنید که اول از همه شما باید از خودتان مراقبت کنید زیرا اگر شما نتوانید از خودتان مراقبت کنید و نیازهای‌تان را برآورده‌سازید، چگونه می‌توانید از فرد دیگری نگهداری کنید؟

به خوشبختی و سعادت خودتان فکر کنید: سعی نکنید با خرج کردن از سعادت و خوشحالی خودتان، دیگران را خوشحال کنید. ممکن است در زندگی‌تان در مواقعی، بعضی کارهایی را که دوست ندارید انجام دهید، فقط و فقط برای اینکه دیگران را خوشحال کنید، انجام دهید. اگر شما همیشه سعی کنید به جای اینکه خودتان را خوشحال کنید، دیگران را شاد‌سازید، آسیب و صدمه جدی‌ای به‌خودتان وارد خواهید کرد.

از رویارویی و برخورد کردن با دیگران نهراسید: بسیاری از مردم که با گفتن «نه» به دیگران مشکل دارند، توانایی رویارویی و برخورد با دیگران را ندارند و می‌خواهند از استرسی که ناشی از نپذیرفتن خواسته دیگران است، دوری گزینند. شجاع و باشهامت باشید و در مواقع ضروری به خواسته‌های دیگران جواب «نه» بدهید.

آن دسته از افرادی که معمولا به دیگران بله می‌گویند و خواسته‌هایشان را می‌پذیرند، استرس و فشار بیشتری را نسبت به افراد دیگر متحمل می‌شوند

موضوع بحث را عوض کنید: اگر شخصی برای اینکه شما خواسته‌‌اش را انجام دهید، اصرار و پافشاری کرد و با سماجت خواسته‌‌اش را با شما در میان گذاشت، به سادگی برای مدت کوتاهی سکوت کنید تا زمانی که او احساس کند شما از سماجت و پافشاری او به تنگ آمده و خسته شده‌اید، سپس موضوع بحث را کاملا عوض کنید و در رابطه با موضوع دیگری که هیچ ربطی به خواسته او ندارد، صحبت کنید. بعد از آن می‌توانید سریعا مکالمه‌تان را قبل از اینکه خشم و غضب‌تان از بین برود و خواسته او را قبول کنید، به پایان برسانید.

بخش خانواده ایرانی تبیان

منابع:  همشهری آنلاین، متن آموزشی بهداشت روان و مهارتهای زندگی برای زنان ویژه کارشناسان بهداشت روان,اداره سلامت روان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی,دفتر امور زنان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی

 نظر دهید »

پنج درس ارزنده و آموزنده

30 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

پنج درس ارزنده و آموزنده

۱ - روزى معاویه، امام حسن مجتبى علیه السلام را مورد خطاب قرار داد و گفت: من از تو بهتر و برتر هستم.

حضرت فرمود: آیا دلیل و شاهدى بر مدّعاى خود دارى؟

معاویه پاسخ داد: بلى؛ چون اکثریّت مردم موافق با من هستند و اطراف من رفت و آمد دارند، در حالى که هیچ کسى با تو نیست مگر افرادى اندک و ناچیز.
امام مجتبى علیه السلام اظهار داشت: افرادى هم که اطراف تو قرار گرفته اند، دو دسته اند:
یک دسته فرمان بر و مطیع، و دسته اى ناچار و مضطرّ مى باشند.
پس آنهائى که از روى میل و رغبت پیرو تو مى باشند، همانا مخالف خدا و رسول و معصیت کار هستند؛ و آنهائى که از روى ناچارى با تو مى باشند، در پیشگاه خدا معذور خواهند بود.
سپس افزود: اى معاویه! من نمى گویم از تو بهترم، زیرا فضایل پسندیده‌اى در تو وجود ندارد، همان طورى که خداوند تو را به جهت کارهایت از فضائل و معنویت پاک گردانده است؛ و مرا از زشتی‌ها و رذائل پاک و منزّه ساخته است .( بحارالا نوار: ج ۴۴، ص ۱۰۴، ح ۱۲)

۲ - در روایات متعدّدى وارد شده است:
هرگاه امام حسن علیه السلام مى خواست وضوء بگیرد و آماده نماز شود، رنگ چهره‌اش دگرگون و زرد می‌گشت و لرزه بر اندامش می‌افتاد، و چون علّت آن را پرسیدند؟
فرمود: در حقیقت هر که بخواهد به درگاه خداوند متعال برود و با او سخن و راز و نیاز گوید باید چنین حالتى برایش پیدا شود.( بحارالا نوار: ج ۴۳، ص ۳۳۹، ح ۱۳)


۳ - روزى حضرت امام مجتبى علیه السلام مشغول خوردن غذا بود، که سگى نزدیک آن حضرت آمد، حضرت یک لقمه خود تناول می‌نمود و یک لقمه نیز جلوى سگ مى انداخت.
اصحاب گفتند: یابن رسول اللّه! سگ حیوانى کثیف و نجس است، اجازه فرما آن را از این جا دور کنیم؟
امام علیه السلام فرمود: آزادش بگذارید، این سگ گرسنه است و من از خدا شرم دارم که غذا بخورم و حیوانى گرسنه به من نگاه ملتمسانه کند و محروم بماند.( بحار الا نوار: ج ۴۳، ص ۳۵۲، ح ۲۹)

۴ - به نقل از زید بن ارقم آورده اند:
روزى پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم در مجلسى هفت عدد سنگ ریزه در دست خود گرفت؛ و در دست حضرت تسبیح گفتند.
آن گاه امام حسن مجتبى علیه السلام، نیز آن سنگ ریزه‌ها را در دست گرفت و نیز تسبیح خدا گفتند.
پس بعضى افراد حاضر در مجلس، همان ریگ‌ها را در دست گرفتند؛ ولى هیچ کلمه‌اى و حرفى از آنها شنیده نشد، هنگامى که علّت آن را سؤ ال کردند؟ حضرت فرمود: این سنگ ریزه‌ها تسبیح خدا نمی‌گویند، مگر آن که در دست پیامبر و یا وصىّ او باشد؛ و اراده تسبیح نماید(اثبات الهداه،ج ۲، ص ۵۶۰، ح ۲۰)


۵ - بسیارى از مورّخین و محدّثین حکایت کرده‌اند:
روزى امام حسن مجتبى صلوات اللّه علیه در میان جمعى از اصحاب، مارهائى را به نزد خود فرا خواند.
و آنها را یکى پس از دیگرى می‌گرفت و بر اطراف مچ دست و گردن خود می‌پیچید؛ و سپس رهایشان می‌نمود تا بروند.
همین بین شخصى از خانواده عمر بن خطّاب - که در آن مجلس - حضور داشت، گفت: این که هنر نیست، من هم می‌توانم چنین کارى را انجام دهم؛ و یکى از مارها را گرفت و چون خواست بر دست خود بپیچد؛ ناگهان مار، نیشى به او زد و در همان حالت آن شخص عمرى به هلاکت رسید.( اثبات الهداه، ج ۲، ص ۵۶۳، ح ۳۳۲، مدینه المعاجز، ج ۳، ص ۲۴۰، ح ۸۶۲)

 1 نظر

فرشته ها شاهد باشید

28 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

فرشته ها شاهد باشید


پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

« یَقُولُ لِمَلائِکَتِهِ یَومَ العیدِ: ما جَزاء الأَجیرِ اِذا عَمِلَ عَمَلَهُ، فَیَقُولُونَ: یا رَبَّنا جَزاؤُهُ اَن تُوَفّ،ی اَجرَهُ، فَیَقُولُ: اِشهَدُوا مَلائِکَتی اِنّی غَفَرتُ لَهُم.»

خداوند متعال در روز عید به فرشته‌هایش می‌فرماید:

پاداش عامل و کارگری که امروز اعمال روز را انجام می‌دهد، چیست؟ فرشته‌ها عرض می‌کنند: ای پرودگار ما! پاداش او این است که به کار و عملش ارزش دهی.

خداوند غفور می‌فرماید: ای فرشته‌هایم شاهد باشید! من آنها را آمرزیدم. (روضة الواعظین، ج2، ص 354)

 1 نظر

حجاب در گفتار

28 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

حجاب در گفتار

 1 نظر

انواع حجاب در دنیا

28 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

انواع حجاب در دنیا

 نظر دهید »

ازدواج از دیدگاه امام خامنه ای(5)

28 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

ازدواج از دیدگاه امام خامنه ای (5)


از مراسم عروسی آغاز کنید


در همه‌ی امور زندگی‌تان سادگی را رعایت کنید. اولش هم از همین مراسم ازدواج است، از اینجا شروع می‌شود.

اگر ساده برگزار کردید قدم بعدی‌اش هم می‌شود ساده و الا شما که رفتید آن مجلس کذاییِ مثل اعیان و اشراف‌های طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمی‌توانید بروید توی خانه‌ی کوچکی مثلا با وسایل مختصری زندگی کنید.

این جور نمی‌شود دیگر. چون خراب شده و از دست رفته است.

از اول، زندگی را پایه‌اش را براساس سادگی و ساده‌زیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه ان‌شالله آسان شود.خطبه عقد ۷۴/۰۶/۱۳


عزت دختر به اخلاق است نه به جهیزیه


جهیزیه برای دختر مایه عزت نیست. عزت دختر به اخلاق او به رفتار و شخصیت خود اوست.

بعضی از خانواده‌های عروس، خودشان را اذیت می‌کنند و به زحمت می‌اندازند و اگر پول هم ندارند به زور پول تهیه می‌کنند.

اگر پول دارند زیادی خرج می‌کنند، برای این‌که یک جهیزیه پر زرق و برقی را مثلا در اختیار دخترشان بگذارند.خطبه عقد ۷۷/۱۲/۲۸

مهریه و جهیزیه زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمی‌کنند و هیچ خانواده‌ای را به آرامش و سکون و اعتماد لازم نمی‌رساند.

این‌ها زوایای زندگی است. فضول زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمات و اسباب مشکل فایده‌ای ندارد.خطبه عقد ۷۵/۰۹/۱۸

مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانواده‌تان را به زحمت بیندازید.

مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیه‌اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. نه این سرشکستگی نیست.خطبه عقد ۸۱/۰۳/۲۹


چشم و هم‌چشمی و معضل جهیزیه


خانواده‌ها روی چشم و هم چشمی، جهیزیه را برای خودشان یک معضل می‌کنند. بعد که این معضل را خودشان به یک نحوی تحمل کردند، تازه نوبت دیگران است که رنج این معضل را ببرند. برای خاطر این که وقتی شما درجهیزیه دخترتان این همه وسایل درست کردید، بعد کسانی که دیدند، تکلیف آنها چیست؟ این چشم و هم‌چشمی‌ها آخر به کجا خواهد رسید؟ این همان مشکلاتی است که درست خواهد شد. اسلام می‌خواهد این‌ها نباشد.

خطبه عقد ۷۳/۰۳/۱۶


جهیزیۀ بهترین عروس عالم


شما نگاه کنید به دختر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله بهترین دخترهای عالم، فاطمه زهرا علیها السلام بود. بهترین زن‌های اولین و آخرین، فاطمه زهرا علیها السلام بود. هرگز دختری به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است همه‌ی زن‌های عالم از اول تا آخر در مقابل او مثل خدمتکارهایی هستند‌. مثل ذراتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز. شوهرش هم امیر المؤمنین علیه السلام، بهترین مردان عالم. اگرچه همۀ فضائل و مکارم‌شان را جمع کنیم. همه مردان عالم به یک ناخن او هم نمی رسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با هم دیگر ازدواج کردند.

جهیزیه شان همان چند قلم ارزان قیمتی بود که در کتاب ها نوشته اند. ضبط کرده اند: یک تکه حصیر، یک تکه لیف خرما، یک دست رختخواب و یک دستاس، یک کوزه، یک کاسه. همه‌اش را اگر چنانچه به پول امروز روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست که چند هزار تومان بیشتر بشود.

همان مهریه را از امیر المؤمنین علیه السلام گرفتند و پولش را دادند جهیزیۀ مختصری را فراهم کردند و بردند خانۀ شوهر. حالا ما نمی‌گوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا علیها السلام جهیزیه بگیرند. نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ما ها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیر المؤمنان علیه السلام شوهر فاطمه زهرایند. ما کجا آنها کجا؟! از زمین تا آسمان با هم فرق داریم، اما معلوم می‌شود راه، آن راه است.

جهت، آن جهت است. جهیزیه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نکنید، خرج زیادی نکنید. کار را برای انسان که ندارند مشکل نکنید.خطبه عقد ۷۲/۰۱/۰۵

جهیزیۀ فاطمه زهرا علیها السلام به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست می‌توانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار این‌هاست. ارزش این هاست. آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نمی‌توانستند یک جهیزیه مفصل تشکیل دهند؟

اگر پیامبر صلی الله علیه واله اشاره‌ای می‌کردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضی‌هایشان هم آدم‌های متمکنی بودند، پول هم داشتند ازخدا می‌خواستند که بیایند و یک هدیه‌ای بدهند، کمکی بکند، نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم.

و الا بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایده ای دارد؟ استفاده‌اش را نمی بریم‌. نسخۀ طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهره‌اش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایده‌اش را ببرید. این‌ها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحت جامعه است. صحت خانواده است باید عمل شود. ساده بر گذار کنید.خطبه عقد ۷۵/۰۹/۰۵


عروس خانم‌ها! شما نگذارید


نگذارید جهیزیه‌ها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروس‌ها، شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر می‌خواهند شما نگذارید.

این همه جنس گران را می‌خواهید چه کنید؟خطبه عقد ۷۳/۰۹/۲۳

مادرهای عروس‌ها در تهیه جهیزیه دست نگه دارند، خیلی افراط یا اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است دلش می‌شکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمی‌خواهند. ما بیخود نباید دل آن‌ها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و … حتماً باید برایش تهیه شود.خطبه عقد ۷۹/۱۱/۱۶

این دختر خانم‌ها که می‌خواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیه، توی این دکان‌های گران قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات گران‌قیمت که معروف است - نمی‌خواهم البته اسم بیاورم - من می‌شناسم که کجاهاست که دکان‌هایش معروف است به جنس گران‌، اصلا ًطرف آن‌ها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این طور نباشد که داماد بیچاره را دنبال‌شان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها می‌کنند.خطبه عقد۷۲/۰۳/۱۹

پست آخر. والسلام علیکم

 نظر دهید »

پیمان خدا با یهود چه بود؟

28 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

پیمان خدا با یهود چه بود؟

آنها سر انجام همه این پیمان ها را زیر پا گذاردند و -هنوز هم به پیمان شکنى خویش ادامه می دهند- در نتیجه پراکنده و در به در شدند و تا این پیمان‏شکنی ها ادامه دارد، این وضع نیز ادامه خواهد یافت،

یاد نعمت هاى خدا

یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ (بقره، آیه 40)اى فرزندان اسرائیل! نعمت‏هایم را که به شما ارزانى داشتم، به خاطر بیاورید و به پیمانم (که بسته‌‏اید) وفا کنید، تا من (نیز) به پیمان شما وفا کنم و تنها از من پروا داشته باشید.

داستان خلافت آدم در زمین و بزرگداشت او از سوى فرشتگان، و سپس فراموش کردن پیمان الهى و خارج شدن او از بهشت و همچنین توبه او را در آیات گذشته بحث کردیم، و از این ماجرا این اصل اساسى روشن شد که در این جهان، همواره دو نیروى مختلف حق و باطل در برابر هم قرار دارند و مشغول مبارزه‏‌اند، آن کس که تابع شیطان شود، راه باطل را انتخاب کند، سرانجامش دور شدن از بهشت و سعادت و گرفتارى در رنج و درد است، و به دنبال آن پشیمانى.به عکس، آنها که خط فرمان پروردگار را بدون اعتنا به وسوسه‏‌هاى شیاطین و باطل‏گرایان ادامه دهند، پاک و آسوده از درد و رنج خواهند زیست.

و از آنجا که داستان نجات بنى اسرائیل از چنگال فرعونیان و خلافت آنها در زمین، سپس فراموش کردن پیمان الهى و گرفتار شدن آنها در چنگال رنج و بدبختى، شباهت زیادى به داستان آدم دارد، بلکه فرعى از آن اصل کلى محسوب مى‏شود، خداوند در آیه مورد بحث و ده ها آیه بعد از آن، فرازهاى مختلفى از زندگى بنى اسرائیل و سرنوشت آنها را بیان مى‏کند، تا آن درس تربیتى که با ذکر سرنوشت آدم، آغاز شد در این مباحث تکمیل گردد.

اسرائیل، نام دیگر حضرت یعقوب است که از دو کلمه‏ى «اسر» و «ئیل» ترکیب یافته است. «اسر» به معناى بنده و «ئیل» به معناى خداوند است. بنا بر این اسرائیل در لغت به معناى بنده‏ى خداست.

تاریخ بنى اسرائیل و اسارت آنان به دست فرعونیان و نجات آنها به دست حضرت موسى علیه السلام و بهانه‏‌گیرى و ارتداد آنان، یک سرنوشت و تاریخ ویژه‏‌اى براى این قوم به وجود آورده است. این تاریخ براى مسلمانان نیز آموزنده و پندآموز است که اگر به هوش نباشند، به گفته روایات به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.

در حقیقت سه دستور ذکر شده در این آیه (یادآورى نعمت هاى بزرگ خدا، وفاى به عهد پروردگار، و ترس از نافرمانى او) اساس تمام برنامه‏‌هاى الهى را تشکیل مى‏دهد.یاد نعمت‌هاى او انسان را به معرفت او دعوت مى‏کند، و حس شکرگزارى را در انسان بر مى‏انگیزد، سپس توجه به این نکته که این نعمت‌ها بى قید و شرط نیست و در کنار آن خدا عهد و پیمانى گرفته، انسان را متوجه تکالیف و مسئولیت‌هایش مى‏کند، و بعد از آن نترسیدن از هیچ کس و هیچ مقام در راه انجام وظیفه سبب مى‏شود که انسان همه موانع را در این راه از پیش پاى خود بر دارد و به مسئولیت‌ها و تعهدهایش وفا کند، چرا که یکى از موانع مهم این راه ترس‌هاى بى دلیل از این و آن است، به خصوص در مورد بنى اسرائیل، که سال‌ها زیر سیطره فرعونیان قرار داشتند و ترس جزء بافت وجود آنها شده بود.

دوازده پیمان خدا با یهود چه بود؟

آن گونه که از آیات قرآن استفاده مى‏شود این پیمان همان پرستش خداوند یگانه، نیکى به پدر و مادر، بستگان، یتیمان، و مستمندان، و خوشرفتارى با مردم، بر پا داشتن نماز، اداى زکات، دورى از اذیت و آزار، و خونریزى بوده است.

شاهد این سخن آیه 83 و 84 همین سوره است:وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکِینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ … وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ.

در حقیقت این دو آیه اشاره به ده پیمان مختلف است که خدا از یهود گرفته بود، و با ضمیمه کردن آیه 12 سوره مائده (وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ … وَ قالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَکُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَیْتُمُ الزَّکاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِی وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ …) که دو پیمان دیگر دائر به ایمان به انبیاء و تقویت آنان از آن استفاده مى‏شود، روشن مى‏گردد که آنها در برابر آن نعمت هاى بزرگ الهى و تعهدهاى فراوانى کرده بودند و به آنها وعده داده شده بود، که اگر به این ها وفادار بمانید در باغ هایى از بهشت جاى خواهید گرفت که نهرها از زیر قصرها و درختانش جارى است (لَأُدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ)

اما متأسفانه آنها سر انجام همه این پیمان ها را زیر پا گذاردند و  -هنوز هم به پیمان شکنى خویش ادامه می دهند- در نتیجه پراکنده و در به در شدند و تا این پیمان‏شکنی ها ادامه دارد، این وضع نیز ادامه خواهد یافت، و اگر مى‏بینیم چند روزى در پناه دیگران سر و صدایى دارند هرگز دلیل بر پیروزیشان نیست، و ما به خوبى مى‏بینیم روزى را که فرزندان غیور اسلام، دور از گرایش هاى نژادى و قومى تنها در سایه قرآن بپاخیزند و به این سر و صداها خاتمه دهند.

خدا نیز به عهدش وفا مى‏کند!

نعمت هاى خدا هیچگاه بى قید و شرط نیست، در کنار هر نعمتى مسئولیتى قرار دارد و شرطى نهفته است. در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مى‏خوانیم که منظور از” أُوفِ بِعَهْدِکُمْ” این است که من به عهد خودم وفا خواهم کرد و شما را به بهشت خواهم برد.”(نور الثقلین، ج 1، ص 72)

در قسمتى از این حدیث ایمان به ولایت على (علیه السلام) بخشى از این پیمان ذکر شده که البته جاى تعجب نیست، زیرا یکى از مواد پیمان بنى اسرائیل قبول رسالت پیامبران الهى و تقویت آنها بود، و مى‏دانیم قبول جانشینان آنها نیز دنباله همان مساله رهبرى و ولایت است که در هر زمان متناسب با آن عصر باید تحقق یابد، در زمان موسى عهده‏دار این منصب او بود و در عصر پیامبر، پیامبر و در زمانهاى بعد على(علیه السلام).

به طور کلی پیمان‏هاى الهى، شامل احکام کتاب‏هاى آسمانى و پیمان‏هاى فطرى که خداوند از همه گرفته است، مى‏شود. در قرآن به مسئله امامت، عهد گفته شده است: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»(بقره، 124) یعنى‏ پیمان من «مقام امامت» به افراد ظالم نمى‏رسد.پس وفاى به عهد یعنى وفاى به امام و رهبر آسمانى و اطاعت از او. ضمناً در روایات مى‏خوانیم: نماز عهد الهى است. (وسائل، ج 4، ص 110)

نکته پایانی:

جمله” إِیَّایَ فَارْهَبُونِ” (تنها از مجازات من بترسید) تاکیدى است بر این مطلب که در راه وفاى به عهدهاى الهى و اطاعت فرمانش از هیچ چیز و هیچ کس نباید ترس و وحشت داشت، این انحصار را از کلمه” ایاى” که مقدم بر جمله” فارهبون” است استفاده مى‏کنیم.

پیام‏های آیه:

1 ـ یاد نعمت‏هاى پروردگار، سبب محبّت و اطاعت اوست. «اذْکُرُوا» ،«أَوْفُوا» به هنگام دعوت به سوى خداوند، از الطاف او یاد کنید تا زمینه‏ى پذیرش پیدا شود. «اذْکُرُوا»

2ـ یاد و ذکر نعمت‏ها، واجب است. «اذْکُرُوا»

3ـ نعمت‏هایى که به نیاکان داده شده، به منزله‏‌ى نعمتى است که به خود انسان داده شود. با اینکه نعمت‏ها به اجداد یهودِ زمان پیامبر داده شده بود، امّا خداوند به نسل آنان مى‏گوید فراموش نکنند. «اذْکُرُوا»

4ـ وفا به پیمان‏هاى الهى، واجب است.«بِعَهْدِی»

5ـ بهره‏‌گیرى از الطاف خداوند، مشروط به گام برداشتن در مسیر تکالیف الهى است. «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ» آرى، اگر مطیع خدا بودیم، خداوند نیز دعاهاى ما را مستجاب خواهد کرد. «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ»

6ـ در انجام تکالیف الهى، از هیچ قدرتى نترسیم و ملاحظه‏‌ى کسى را نکنیم.

7-تبلیغات سوء دشمن، ملامت‏ها، تهدیدها و توطئه‏‌ها مهم نیست، قهر خدا از همه مهمتر است. «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ»

آمنه اسفندیاری

منبع: تبیان

 نظر دهید »

تنها ساختمان استوار در روستای زلزله

26 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

تنها ساختمان استوار در روستای زلزله

یکی از روستاییان می‌گوید: همه چیز ویران شده است اما ساختمان مدرسه سالم است؛ کاش منزل مردم نیز مثل ساختمان مدرسه بود و خراب نمی‌شد.

 نظر دهید »

برای سلامتی اون دختری که تو گرمای تابستان چادرش را بر نمی داره

25 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

برای سلامتی اون دختری که در گرمای تابستان چادرش را بر نمی‌داره

 نظر دهید »

همانند آب و آتش

25 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

همانند آب و آتش

 نظر دهید »

اظهار همدردي با مردم زلزله زده آذربايجان

24 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

اظهار همدردي با مردم زلزله زده آذربايجان

انا لله و انا الیه راجعون « و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید»
مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و این، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـت

کاش آن شب را نمی آمد سحر

کاش گم در راه پیک بد خبر

ای عجب کان شب سحر اما به ما

تیره روزی آمد و شام دگر

دیده پر خون از غم هجران و او

با لب خندان چه آسان بر سفر

ای دریغ از مهربانی های او

دست پر مهر آن کلام پرشکر

غصه ها پنهان به دل بودش ولی

شاد و خرم چهره اش بر رهگذر

در ارزان زان ما بود ای دریغ

گنج پنهان شد به خاک و بی ثمر

تا پدر رفت آن سحر از پیش رو

بی نشان را خاک تیره شد به سر

برادران و خواهران بزرگوار و غيور آذربايجان تسليت ما را به خاطر درگذشت عزيزانتان پذيرا باشيد.

از خداوند متعال براي آنها طلب مغفرت و آمرزش و براي شما عزيزان طلب صبر جميل مسئلت داريم.

 1 نظر

تو می توانی خوش باشی!

20 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

تو می توانی خوش باشی!

تو می توانی روسری نصفه نیمه ات را ، هی برداری و دوباره بذاری.

می توانی گاهی بادبزنش کنی.

می توانی مانتوی سفید کوتاه نازک چسبان بپوشی تا گرمت نشود.

می توانی شلواری بپوشی که دمپایش تا صندل ات 20 سانتیمتر فاصله داشته باشد.

می توانی جوراب هم نپوشی.

لاک هم لابد خنک کننده است.

بستنی هم لیس بزن روی نیمکت پارک.

بوی ادکلنت هم می تواند تا ده متر پشت سرت تعقیبت کند.

فرض کن اینها بلد نیستند مثل تو باشند.

فرض کن اینها عادت کرده اند به این پارچه ی سیاه در این گرما.

فرض کن گرمشان نمیشود.

فرض کن تو روشنفکری و اینها امل.

آخر تو چه می دانی چادر ترنم عطر یاس در فضای غبار آلود دنیاست؟

آخر تو چه می دانی حجاب خنکا و زیبایی به وجود هر دختر می نشاند؟

تو می توانی خوش باشی به عرق نکردن در دنیا

خنکای بهشت گوارایتان ، دختران چادری

دیروز با دوستم ملیحه خانم ، در مورد این ضرب المثل صحبت می کردم که قدیمی ها می گن یک در دنیا ، هزار در آخرت یا می گویند صد در دنیا ، هزار در آخرت

ولی بالاخره در وبلاگ جنگ نرم به قلم آقای ابراهیمی نوشته شده :

من نمی دانم

ملائک چطور می خواهند حساب کنند ثواب چادری های رمضان مرداد را

آلاله : ما وظیفه ای که خداوند به ما محول کرده ، عمل می کنبم این توفیقی است از جانب خداوند که انشالله نصیب همه بشه.

منبع:گوهرکمال،حجاب برتر

 1 نظر

تنهاي تنها

18 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

تنهاي تنها

 

علی،  دل خسته و رنجور، تنهای  تنها، در مسجد است. و چه دلتنگی  عظیمی است، دوری علی  و پسر عمش، محمد مصطفی. مسجد شلوغ است . ولی اینان کجا می فهمند، سرخی داغ فراق علی را، به محراب می رود. دستها را بالا می آورد و طلب  صبر میکند.

از بیرون مسجد، صدائی به گوش می رسد و این چه صدائی است که اینگونه علی را بی تاب کرده است. این صدای گریه حسنین است. سراسیمه از مسجد بیرون می اید و آن دو دردانه زهرا را به آغوش می کشد.

علی، می خواهد علت گریه و هراسشان را بپرسد، اما نوای مادر مادر حسنین، آنچنان قرار از دل علی می رباید، که گوئی روحش از اسارت فقس تن رها می شود. از حال می رود و روی زمین می افتد.

آرزو می کند که حتی یک لحظه، بی فاطمه،  در این دنیای پر فتنه، نفس نکشد. ولی او باید بماند. تنهای تنها  با این همه غربت و درد. و نه تنها بماند، بلکه سالها سکوت کند و دم بر نیاورد.

زیرا که سکوت، سفارش پیامبر  بود به علی و چه سخت است سکوت، دیدن و گذشتن، برای فاتح خیبر و شیر خدا، و چه درد آور است استخوان در گلو نگه داشتن و درد دل  با چاههای صبور مدینه، گفتن.

و حال، سالها گذشته است  و ما هنوز به انتظار گرفتن انتقام خون  یاس کبود مدینه، آمدن فرزند زهرا را آرزو می کنیم.


 3 نظر
آبان 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30

معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهراء شاهین دژ

با سلام با توکل به خداوند یگانه و توسل به پاره ی تن رسول الله « حضرت زهرا سلام الله علیها » شفیعه ی روز جزا کار خود را در وبلاگ شروع نمودیم باشد که در پناه ایزد منان موفق باشیم. پس ورود شما عزیزان را به وبلاگ مدرسه علمیه الزهراء شهرستان شاهین دژ خوش آمد میگوییم.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • معاونت پژوهش
    • اخبار پژوهشی
    • فرآورده های پژوهشی
    • همایش ها و فراخوان های مقالات
    • معرفی سایت
    • سوالات پژوهشی
  • پيامك هاي مناسبتي
  • مناسبت های قمری
    • ماه مبارک رمضان
    • ماه شوال
    • شهادت امام صادق علیه السلام
  • معارف اسلامي
    • بزرگان ـ علما ـ فقها
    • صحيفه سجاديه
    • قرآن
    • نهج البلاغه
  • بخش اساتيد
  • دلنوشته هاي طلاب
  • دانستنی ها
  • مطالب آزاد
    • عمومی، مسائل روز
    • حجاب
  • فرهنگی
    • تربیت فرزند
    • خانواده
    • بهداشت و درمان
    • روایت عشق
    • وصیت نامه شهداء
    • خاطرات شهداء
  • هفته دولت
  • مناسبات ماه شمسي
  • پیامبر و اهل بیت علیهم السلام
    • لطایف و شنیدنی
    • امام زمان، انتظار
  • سوگواره روایت عشق(ماه محرم و صفر)
  • انقلاب اسلامی ایران
  • فاطمیه
  • دانلود نرم افزارها
  • احادیث طلاب
  • ماه شعبان
  • اخبار فرهنگی
  • ماه رجب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار بازديد از وبلاگ

وصیت نامه شهداء

احادیث موضوعی

ختم صلوات

ابزار و قالب وبلاگبیست تولزکد صلوات شمار برای وبلاگ
Online User
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فلش نوحه


دريافت کد :: صداياب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس