به خاطر كودكان معصوم برگرد.....
مولاي غريب، غربت غيبتت راكدام چشم مي تواند نظاره گر باشد و كدام دل توان ادراكش را…!
.
·
تنهاي تنها؛ خدايت تو را و بي كسيت را ميفهمد والا اين زمانه و اين زمانگران چه مي دانند كه هستي واجد وجودت بوده است.
عده اي همچون كبك سر به برفند؛ كه زمين وزمان را فاقد حضورت مي پندارند، عده اي هم شعله هاي كلامشان تو را
به زبانه مي كشد اما دلهايشان انگار كه خبري از تو ندارند «والله يشهدان المنافقين لكاذبون»،(1منافقون) ميدانم هستند
اندكي بسيار ناچيز كه تو را باور دارند سرعهد خود با تو ماندگار«والذين هم لاماناتهم وعهدهم راعون»(8مومنون) اما چه ازدستشان بر ميآيد
چرا كه روحشان را احساس بي تو بودن به صليب مي كشد و ديگر هيچ….
مولايم بيا و برگرد نه به خاطر جسم هاي پر از رذيلت بيا و به خاطرروح پرفضيلت عارفان برگرد؛ بيا
و به خاطر آينده كودكان معصوم برگرد…برگرد.
به قلم: رقیه فکری(بهانه)، طلبه پایه چهارم