کربلا میزان عشق است
کربلا میِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِـــــــــــــــــزان عشق است
کربلا میِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِـــــــــــــــــزان عشق است
هیچ کس جز آنکه دل به خدا سپرده است , رسم دوست داشتن نمیداند …
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی مسابقه ای برگزار گردید.
به همت معاونت پژوهش مدرسه الزهراء شاهین دژ مسابقه ی کتابخوانی از کتاب فتح خون سید اهل قلم شهید آوینی برگزار گردید.
این مسابقه با حمایت مدرسه و پایگاه نرجس خاتون این مدرسه ساعت 10 صبح روز شنبه 27/8/91 برگزار گردید.
تعداد 50 نفر از طلاب، اساتید و کارکنان در این مسابقه شرکت نمودند که به 6 نفر از برندگان این مسابقه جوایزی اهدا خواهد گردید.
به مناسبت آغاز ماه محرم، ماه آموزش صبر در بلاها، استقامت و مقاومت در برابر سختی ها، شجاعت و شهامت در برابر ظالمان و دشمنان، ماه حزن و اندوه برای مسلمانان بخصوص شیعیان و همچنین ایام سوگواری سید و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین علیه السلام مراسمی با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر روح الله بیگی نماینده منتخب مردم شهرستان شاهین دژ در مجلس شورای اسلامی برگزار گردید.
در این مراسم روحانی و معنوی جناب آقای بیگی ضمن عرض تسلیت در مورد فضایل و ارزشها و امتیازات والای امام حسین علیه السلام سخنانی به شرح زیر ایراد نمودند.
حجت الاسلام والمسلمین آقای بیگی فرمودند: که از ما می پرسند چرا شما برای امام حسین علیه السلام بیشتر از سایر امامان گریه و عزاداری می کنید؟
همچنین می پرسند چرا محرم و صفر اسلام را زنده نگه داشته و رمضان و شعبان و بقیه ماه ها اینطور نیست؟
و چرا نمک مجالس شما ابی عبدالله الحسین علیه السلام است؟
ایشان در ادامه به پاسخ این سوال پرداخته و چنین فرمودند: اولا ما هیچ فرقی در میان اهل بیت و 14 معصوم قایل نیستیم؛ کلهم نور واحد، در کتاب خصائص الحسینیه آقای شوشتری برای امام حسین امتیازاتی ذکر شده است که برای هیچ یک از امامان دیگر ذکر نشده است.
در ادامه افزودند که: اولین امتیاز را خداوند به ایشان عطا نموده است. نام امام حسین علیه السلام در میان 14 معصوم یک بار تکرار شده است و نام بقیه تکراری است بدین منوال که 4 نفر به نام محمد، 4 به نام علی، 2 نفر به نام حسن می باشد اما در این میان نام ایشان تک و منحصر به فرد است و پیامبر در شأن ایشان فرمودند: « حسین منی و انا من حسین » و این حدیث را در حالی بیان نمودند که حضرت علی و حضرت زهرا علیها السلام زنده بودند.
2. هنگام تولد ایشان پاک و مطهر بودند و پیامبر اکرم در این مورد به ام صفیه متذکر می گردند که خداوند او را پاک آفریده است و نیازی به طهارت دادن ایشان نیست.
3. تنها نوزادی بودند که از پستان مادر شیر نخورد و با مکیدن انگشت پیامبر رشد و نمو نمودند.
4. وارث پیراهن پیام آور توحید « ابراهیم خلیل رحمان » است. و این همان پیراهنی است که حضرت زینب در روز عاشورا به ایشان می دهند و می گویند وصیت مادرشان این بوده است که آن را بر تن نمایند.
5. وقت در جای تاریکی می نشستند پیشانی و گلوی ایشان مانند نوری می تابید.
همچنین ایشان افزودند که:
6. نام یکی از درهای بهشت به نام آقا امام حسین می باشد.
7. در بحث رجعت اولین کسی که حکومت خواهد کرد ایشان خواهد بود.
8. روز عاشورا زمین و زمان و طبیعت دگرگون شده و برای ایشان خون گریه کردند. در حالی که در عزای هیچ یک از امامان معصوم ما چنین اتفاقی رخ نداده است.
9. اگر پیامبر یارانی همچون مقداد، سلمان و ابوذر داشت؛ اگر علی یاری مانند مالک اشتر داشت. در کنار آنان امام حسین علیه السلام یاری وفادار به نام عباس داشت که هیچ یک از یاران پیامبر و علی به مانند او نمیشدند.
10. امام زمان می گویند من شب و روز بر جدم امام حسین گریه میکنم و اگر اشک چشمانم خشک شود خون گریه خواهم نمود. در حالی که در عزای هیچ معصوم دیگری چنین نفرمودند.
11. نه تنها بر امام حسین زمان حال و آینده گریسته است لازم است که بدانیم حضرت آدم در روز خلقت نیز بر عزا و مصیبت ایشان، هنگام ورود به سرزمین نینوا گریستند.
وی ادامه داد: رابطه ای که میان حضرت زینب و امام حسین علیه السلام بود در هیچ جای تاریخ چنین چیزی ثبت نشده است، طوری که لحظه ای طاقت دوری از هم را نداشتند.
لبم لبریز از جام حسین است/ عروج معرفت بام حسین است/اگر جراح قلبم را شکافد/ درون سینه ام نام حسین است
ایشان در انتهای سخنان خود روضه ای در شأن حسین بن علی علیه السلام بیان نمودند. و سپس به اقامه نماز جماعت مشغول شدند.
“اشهد ان بولایتک تقبل الاعمال و تزکی الافعال و تضاعف الحسنات و تمحی السیئات(1)”
گواهی میدهم که به واسطه ی ولایت و دوستی تو ست که اعمال بندگان پذیرفته ،
کردارشان پاک و منزه ، ثواب اعمال شایسته و نیکویشان دو چندان ، و اعمال زشت و گناهان محو و آمرزیده می شود.
خداوند متعال ابواب را برای عبادت خویش برگزیده است که چون از آنها وارد شویم امتثال امر پروردگار را نموده عبادتش را به جای آوردیم. و امروز باب پرستش پروردگار ، ولایت حضرت صاحب الامر می باشد.
ثائر به خون خواهی حسین (علیه السلام)
“این الطالب بدم المقتول بکربلاء(2)”
ثائر به فردی می گویند که بر هیچ حال آرام و قرار نمی یابد تا خون بهای خویش را بستاند.
اوست که قیام می نماید به انتقام خون حسین با شعار یا لثارات الحسین(3)
—————–
1.زیارت حضرت صاحب الامر (عج)
2.دعای ندبه
3.بحار الانوار ج52 - ص308
اباعبدالله کنیه حضرت سیدالشهدا حسین بن علی علیهالسلام است و کنیه به معنی نام بردن چیزی به کنایه و اشاره است. و اینکه اشخاص را با کنیه یا لقب ذکر میکردند به علت احترام و بزرگداشت طرف بود چون گفتن اسم باعث کوچک کردن اشخاص میگردید.
● نامگذاری اباعبدالله
کنیه حضرت سیدالشهدا را جد بزرگوارشان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای آن حضرت قرار داد چون آن حضرت مطابق آیه «و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی»، هرچه بگوید وحی از طرف خداست میتوان گفت که این کنیه هم از طرف خداست. شیخ طوسی از امام رضا علیهالسلام نقل کرده که چون حضرت حسین علیهالسلام متولد شد رسول خدا (صلی الله علیه و آۀه و سلم) به اسماء بنت عمیس فرمود بچه مرا بیاور. اسماء آن حضرت را در جامه سپیدی پیچیده خدمت رسول خدا آورد حضرتش او را در دامن گذاشت اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ او فرمود، در همان هنگام جبرائیل نازل شده گفته: حق تعالی تو را سلام میرساند و میفرماید که چون علی نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است پس او را به اسم پسر کوچک هارون که شبیر است نام کن و چون لغت تو عربی است او را حسین بخوان پس حضرت رسول او را بوسید و گریست و فرمود که تو را مصیبتی عظیم در پیش است خداوند کشنده تو را لعنت کند و آن گاه فرمود اسماء این خبر را به فاطمه (سلام الله علیها) نگو.
اسماء میگوید چون روز هفتم شد پیغمبر فرمودند فرزند مرا بیاور چون او را نزد آن حضرت بردم گوسفند سفید و سیاهی برای او عقیقه کرد، یک رانش را به قابله داد و سرش را تراشید و به وزن موی سرش نقره تصدق کرد و خلوق بر سرش مالید و او را در دامان خود گذاشت و فرمود:ای اباعبدالله کشته شدن تو برای من بسیار گران است و آن گاه گریست. گفتم پدر و مادرم فدای تو باد این چه خبری است که از روز اول ولادت گفتی و امروز نیز میفرمایی؟ حضرت فرمود که بر این فرزند دلبند خود میگریم که گروهی از بنی امیه او را خواهند کشت خداوند شفاعت من را برایشان نرساند. مردی او را میکشد که رخنه در دین خواهد کرد و به خدای بزرگ کافر خواهد شد. آن گاه فرمود: خداوندا تو دوستدار ایشان باش و دوست بدار هر که ایشان را دوست میدارد و لعنت کن هر که ایشان را دشمن میدارد و لعنتی که زمین و آسمان پر شود. پس دانستیم که اسم و کنیه امام حسین (علیه السلام) از طرف خدا بوده و هر دو آنها در اول تولد نهاده شده است.
● علل نامگذاری اباعبدالله
اباعبدالله به معنای پدر بندگان خدا است و علت این که آن حضرت پدر بندگان خدا شد چند چیز است:
▪ علت اول
این مسلم است که اول چیزی که خدا خلق کرد نور وجود پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که خودش فرمود: «اول ماخلق الله نوری»، پس به طور قطع میتوان گفت اول خلقت عالم امکان نور مبارک آن حضرت بوده است و این مطلب در روایات بسیاری آمده است از جمله روایتی از علامه مجلسی که از امیر مؤمنان نقل میکند که خدا بود و هیچ نبود پس اول چیزی که خلق کرد نور حبیب خود محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، او را آفرید قبل از آن که آب،عرش،کرسی و آسمانها، زمین، لوح، قلم، بهشت، جهنم، ملائکه و آدم را بیافریند.
پس چون نور محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را خلق کرد هزار سال نزد پروردگار خویش ایستاد و او را به پاکی یاد میکرد و حمد و ثنای او را مینمود و حق تعالی نظر رحمت به سوی او داشت و به او فرمود: مراد من از خلق عالم تویی، اراده کننده خیر و سعادت تویی، برگزیده خلق من تویی. حال که معلوم شد اولین خلقت خداوند چیست با بیانی از مرحوم شیخ جعفر شوشتری که در کتاب وسائل المحبین دارد میگوییم: حسین (علیه السلام) نیز اول ما خلق الله است چرا که پیامبر فرمود: «حسین منی وانا من حسین» و در روایت دیگر است که فرمود: «انا من حسین و حسین منی».
پس وقتی که حسین(علیه السلام) از پیامبر و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از حسین(علیه السلام) شد باید هر زمان که پیامبر بوده حسین (علیه السلام) نیز بوده باشد. اگر بگویی که مراد از حسین منی این است که پیغمبرمیفرماید حسین از نسل من است و از من به وجود آمده است.
میگوییم این گفته خصوصی نباید باشد بلکه در مورد امام حسن (علیه السلام) نیز گفته شده باشد و بفرماید: حسن و حسین منی و انا من حسن و حسین، حال آن که این جمله فقط در مورد امام حسین(علیه السلام) گفته شده است نه در باره امام حسن (علیه السلام). با این بیان میگوییم اگر خداوند همه موجودات عالم را به واسطه نور پیامبر(ص) خلق نموده است باید به واسطه امام حسین (علیه السلام) هم خلق شده باشد زیرا که حسین (علیه السلام) از پیامبر است و پیامبر از ایشان، پس حسین پدر همه موجودات عالم است و باید به او اباعبدالله گفته شود. البته این مسلم است که پیامبر خدا فرمود: «انا و علی ابوا هذه الامه» من و علی (علیه السلام) پدران این امت هستیم. در این روایت قید این امت آمده است و شامل سایر امم نمیشود ولی اباعبدالله پدر همه بندگان خدا است چه آن که شهادت آن حضرت برای همه عالم بشریت سودمند بود نه فقط عالم اسلام بلکه تمام موجودات علاقه خاصی به آن حضرت دارند و برای ایشان میگریند.
▪ علت دوم
دومین جهتی که امام حسین (علیه السلام) اباعبدالله شد برای قیامش بود چون اگر آن حضرت قیام نمیکرد با نقشههایی که بنی امیه کشیده بود یک نفر گوینده لاالهالاالله باقی نمیماند و گروه گروه از دین و آئین محمدی بر میگشتند و در نتیجه اسلام آخرین لحظات عمر خود را تسلیم مظالم دولت اموی میکرد. امام حسین (علیه السلام) دید اگر قیام نکند ارکان اسلام از جا کنده شده و مقدسات آن دستخوش هوی و هوس بنیامیه واقع میشود و میلیونها جمعیت که با خون دل و فداکاریهای گران از ضلالت و بت پرستی نجات یافتهاند و به شاهراه سعادت ابدی رسیدهاند اینک در اثر دلخواه معاویه و یزید فــــوج فوج از دیـن خارج شده بلکه از جاده بشریت و آدمیت نیز بیرون میروند. عزت آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) که ناموس الهی است مورد ایذاء و اذیت واقع شده و هزاران مسلمان تحت نفوذ ظالمانه بنی امیه دچار شکنجه و عذاب اند.
پس امام حسین (علیه السلام) پدر تمام بندگان خدا خواهد بود، پدر تمامی افرادی که بعد از او ایمان آوردند چرا که همه آنها دین و ایمان خود را مدیون اویند و او مانند پدری مهربان و دلسوز از خود گذشت تا همه فرزندان او در مسیر اسلام و دیانت باقی بمانند و از صراط مستقیم منحرف نشوند.
منابع :
شفاء الصدور فی شرح زیارت العاشورا، چاپ اول، ص 102
تبیان
کرب و بلا
موعود
چه زیباست که کسانی وارد هیئت ها شوند و زنجیر بزنند که اول زنجیر غفلت و جهل را از دست و پای خویش وا کرده باشند.
کسانی سینه بزنند که سینه ی خود را از هر چه غیر از خدا و اهل بیت رسول است خالی نموده باشند. از هر چه بدی و مشکلات دنیوی است رهانیده باشند.
دست مظلومی را گرفته باشند و سینه ای را از غم رهانده باشند.
دست کودک یتیمی را بگیرند و نگذارد که جای خالی بابا را حس کند.
کسی اشک بریزد که اشک چشمی را پاک نموده باشد.
نگذارد کسی به خاطر نداری، و مشکلات زندگی اشکی بریزد.
اشکی که ما می ریزیم خیلی ارزشمند است در این ماه عزیز، اشک ما موجب رهایی ما از آتش دوزخ خواهد بود، ایا واقعا هر اشکی که بریزد چنین حکمی خواهد داشت؟
فقط آن اشکی باارزش است که فقط برای حسین و مصیبتهای زینبش باشد، برای رفع مشکل و گره ای از زندگی مسلمی باشد.
اشکی باارزش است که اشکی را پاک کند و چشمی را نگریاند.
نگذاریم که دنیا و خواسته هایش بر ما غلبه کند و یادمان برود چرا زندگی میکنیم؟
یادمان برود چرا حسین علیه السلام شهید گشت؟
یادمان نرود در دشت بلا، در اوج مصیبت، در اسیری شام، در خرابه ی شام، زینب نگذاشت نامحرمی ناله ی او را بشنود، مبادا در گورستان وقتی عزیزی را از دست دادیم نوای وامصیبتاه ما را نامحرمی بشنود؟
مبادا حجابی که بخاطرش هزاران هزار شهید دادیم، از یاد ببریم؟
مبادا یادمان برود مادرمان زهرا که بود؟
مبادا!
پس بیایید با دلی سرشار از عشق حسین، قلبی خالی از جهل، عقلی وافر از علم و حکمت، دستی پر از خیر و برکت، چشمی پر از اشک برای حسین، و اعمالی سرشار از رضایت مردم قدم در هیئت های حسینی بگذاریم.
یا حسین
به قلم: نادم