دلنوشته: چگونگی قدم نهادن در هیئت های عزاداری
چگونگی قدم نهادن در هیئت های عزاداری
چه زیباست که کسانی وارد هیئت ها شوند و زنجیر بزنند که اول زنجیر غفلت و جهل را از دست و پای خویش وا کرده باشند.
کسانی سینه بزنند که سینه ی خود را از هر چه غیر از خدا و اهل بیت رسول است خالی نموده باشند. از هر چه بدی و مشکلات دنیوی است رهانیده باشند.
دست مظلومی را گرفته باشند و سینه ای را از غم رهانده باشند.
دست کودک یتیمی را بگیرند و نگذارد که جای خالی بابا را حس کند.
کسی اشک بریزد که اشک چشمی را پاک نموده باشد.
نگذارد کسی به خاطر نداری، و مشکلات زندگی اشکی بریزد.
اشکی که ما می ریزیم خیلی ارزشمند است در این ماه عزیز، اشک ما موجب رهایی ما از آتش دوزخ خواهد بود، ایا واقعا هر اشکی که بریزد چنین حکمی خواهد داشت؟
فقط آن اشکی باارزش است که فقط برای حسین و مصیبتهای زینبش باشد، برای رفع مشکل و گره ای از زندگی مسلمی باشد.
اشکی باارزش است که اشکی را پاک کند و چشمی را نگریاند.
نگذاریم که دنیا و خواسته هایش بر ما غلبه کند و یادمان برود چرا زندگی میکنیم؟
یادمان برود چرا حسین علیه السلام شهید گشت؟
یادمان نرود در دشت بلا، در اوج مصیبت، در اسیری شام، در خرابه ی شام، زینب نگذاشت نامحرمی ناله ی او را بشنود، مبادا در گورستان وقتی عزیزی را از دست دادیم نوای وامصیبتاه ما را نامحرمی بشنود؟
مبادا حجابی که بخاطرش هزاران هزار شهید دادیم، از یاد ببریم؟
مبادا یادمان برود مادرمان زهرا که بود؟
مبادا!
پس بیایید با دلی سرشار از عشق حسین، قلبی خالی از جهل، عقلی وافر از علم و حکمت، دستی پر از خیر و برکت، چشمی پر از اشک برای حسین، و اعمالی سرشار از رضایت مردم قدم در هیئت های حسینی بگذاریم.
یا حسین
به قلم: نادم