اسما و صفات فاطمه زهراسلام الله علیها
1 . كوثر
«إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ * إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (5)
زمانى كه پيامبر اكرمصلی الله علیه وآله دو تن از فرزندان پسر خود (عبدالله ـ قاسم) را از دست داد، دشمنان او لب به كنايه و شماتت گشودند. از جمله «عاص بن وائل»، (6)(7)
امام فخر رازى مفسّر بزرگ و متعصّب اهل سنّت نيز می نويسد: «مراد از كوثر، فرزندان پيامبر صلی الله علیه وآله است؛ چون اين سوره در رد كسى كه بر پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله طعن زد و گفت: او فرزند ندارد، نازل شد. پس معناى كوثر آن است كه خداوند نسلى به او عطا كرد كه در گذر زمان باقى می ماند…» (8)
2 . مطهَّره
«إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً» (9)
ام سلمه، همسر گرامى پيامبر صلی الله علیه وآله می گويد: «روزى فاطمه سلام الله علیها در حالى كه ظرف سفالى در دست داشت و حسن و حسين علیهما السلام در كنارش بودند، نزد پيامبر صلی الله علیه وآله آمد. حضرت فرمود: پسر عمويت را نيز صدا كن! على علیه السلام نيز آمد. پيامبر امام حسن علیه السلام را روى زانوى راست و امام حسين علیه السلام را روى زانوى چپ نشاند. على و فاطمه هم يكى در پشت سر و ديگرى در جلو نشستند. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: بار الها! اينها اهلبيت من هستند. تمام پليدیها را از اينها برطرف كن و آنان را پاكيزه كن.» (10)
در منابع اهل سنت نيز به طرق مختلف از ام سلمه (با تفاوتهايى در متن حديث) روايت شده است كه اين آيه در خانۀ او نازل شده است. (11) اين مضمون در بيش از هفتاد روايت كه در ميان آنها راويان اهل سنت بيش از شيعه هستند، نقل شده است. فخر رازى نيز می نويسد: «در جريان مباهلۀ پيامبر صلی الله علیه وآله با علماى نجران، رسول اكرم صلی الله علیه وآله بعد از بازگشت از مباهله، آيۀ تطهير را در حق على، فاطمه، حسن و حسين علیهم السلام تلاوت فرمود.» (12)
3 . محبوبه
«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُور»؛ (13)
ابن عباس می گويد: «چون اسلام پس از هجرت به مدينه استحكام يافت، انصار گفتند نزد پيامبر صلی الله علیه وآله برويم وبگوييم در گرفتاريهايى كه پيش می آيد، اموال ما در اختيار تو است و می توانى استفاده كنى. آيۀ شريفه نازل شد كه: بگو من جز مودت و دوستى خويشاوندانم اجر و پاداشى از شما نمی خواهم و هر كه كار نيكو كند، ما بر نيكويى او می افزاييم كه خدا بسيار آمرزنده و پذيرندۀ شكر بندگان است.»
محى الدين عربى در تفسير اين آيه می نويسد: «معناى آيه به طور كلى نفى پاداش خواستن است؛ زيرا ثمرۀ دوستى و محبت اهلبيت نصيب دوستداران آنان است. روشن است كه محبت اقتضاى تناسب روحانى بين محب و محبوب دارد و سبب حشر آنان با يكديگر است… بنابراين دوستدار آنان جز كسى كه خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند، نيست؛ چرا كه اگر محبوب خدا نبودند، رسول الله صلی الله علیه وآله هم آنان را دوست نمی داشت. مراد از اهلبيت همان چهار نفرى هستند كه در روايت ذكر شدهاند.» (14) سپس روايت ابن عباس را ذكر می كند كه: از رسول خدا صلی الله علیه وآله پرسيديم: «قربى» كه دوست داشتنشان بر ما واجب شده است چه كسانى هستند؟ فرمود: «على، فاطمه و دو فرزندش علیهم السلام.» (15)
علامۀ طبرسى نيز می نويسد: «رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: خداوند پيامبران را از درختان مختلفى آفريد و من و على از يك درخت آفريده شديم. من ساقۀ درختم و على شاخۀ آن، فاطمه شكوفه، حسن و حسين علیهما السلام ميوههاى آن و پيروان ما برگهاى آن، هركس به شاخهاى از شاخههاى آن دست گيرد، نجات می يابد و آنكه انحراف يابد، سقوط خواهد كرد؛ حتى اگر بندهاى هزار سال عبادت كند و هزار سال ديگر و هزار سال ديگر هم عبادت كند، چنانكه چون مشك كهنه شود؛ ولى ما را دوست نداشته باشد، خداوند او را با سر در آتش می افكند سپس آيۀ مودّت را تلاوت فرمود.» (16)
برزخ ميان آن دو مهر و محبتى است كه از بين رفتنى نيست. بعضى ديگر از روايات «بحرين» را دو درياى علم على علیه السلام و حلم فاطمه سلام الله علیها دانستهاند. |
4 . برّ (نيكوكار)
«إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجيراً يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً»؛ (17)
ابن عباس می گويد: «حسن وحسين علیهما السلام مريض شدند. پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله همراه تعدادى از ياران به عيادت آنان آمده، خطاب به على علیه السلام فرمود: خوب بود براى شفاى فرزندان خود نذر می كردى!
على، فاطمه (بنابر قولى حسن و حسين علیهما السلام) و فضه نذر كردند كه اگر آن دو شفا يابند، سه روز روزه بگيرند. چندى نگذشت كه آن دو شفا يافتند. خانواده نيز به نذر خود عمل كردند و چون در منزل چيزى نبود، على علیه السلام سه مَن جو قرض كرد. فاطمه سلام الله علیها يك سوم آن را آسياب كرد و به تعداد اعضاى خانواده نان پخت؛ امّا لحظۀ افطار مسكينى آمد و تقاضاى نان كرد. آنها نيز نان خود را به او دادند. روز دوم يتيم و روز سوم نيز اسيرى آمد و آنان باز طعام خود را به آنها دادند و خود با آب افطار كردند. روز بعد على علیه السلام دست فرزندانش را گرفت و نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله رفت. پيامبر صلی الله علیه وآله مشاهده كرد كه آنان از شدت گرسنگى بر خود می لرزند. فرمود: چقدر ناراحت شدم كه شما را اين گونه ديدم. آن گاه برخاست و به همراه آنان به خانۀ دخترش فاطمه سلام الله علیها آمد. فاطمه سلام الله علیها را ديد كه از شدت گرسنگى شكمش به پشت چسبيده؛ ولى با اين حال در محراب عبادت است. در اين لحظه جبرييل نازل شد و گفت: بگير اى محمد! خداوند تو را دربارۀ خاندانت تبريك می گويد و آن گاه حضرت را به خواندن آياتى از سوره دهر واداشت. (18)
5 . بحر
«مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ * بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيان» (19)
علامۀ بحرانى می نويسد: «مراد از بحرين على و فاطمه علیهما السلام هستند كه هيچ گاه بر يكديگر سركشى نمی كنند.» (20)
ابن عباس معتقد است: «برزخ ميان آن دو مهر و محبتى است كه از بين رفتنى نيست. بعضى ديگر از روايات «بحرين» را دو درياى علم على علیه السلام و حلم فاطمه سلام الله علیها دانستهاند.» (21)
6 . مشكوة
«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ * الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ * الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ…» (22)
طبق روايت امام صادق علیه السلام «مشكوة» بر فاطمه سلام الله علیها تطبيق شده است و او را ستارۀ درخشان در آسمان زنان دنيا، زنان بهشت و زنان دو عالم و «كوكبٌ درىٌ بين نساءِ العالَمين» شمردهاند. (23)
7 . ذريه
«وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» (24)
ابوسعيد خدرى به نقل از پيامبر صلی الله علیه وآله در معناى اين آيه می نويسد: «منظور از «أَزْواجِنا» خديجه، «ذُرِّيَّاتِنا» فاطمه و «قُرَّةَ أَعْيُنٍ» حسنين و (امام) على است.» (25)
8 . سيدة نساء العالمين
«فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ» (26)
شأن نزول اين آيه چنين است كه: مسيحيان نجران كه عيسى را فرزند خدا می دانستند و تولّد فرزند را بدون پدر باور نمی كردند، به سخنان پيامبر صلی الله علیه وآله دربارۀ تولّد حضرت عيسى علیه السلام ايراد می گرفتند. پس از لجاجت آنها دستور مباهله نازل شد.
پيامبر صلی الله علیه وآله فرمود: طرفين دست به سوى آسمان بلند كنيم و از خدا بخواهيم حق را پيروز و باطل را ريشه كن كند. پس از قرار مباهله، اسقف نجران به نمايندگانش رو كرد و گفت: اگر ديديد محمد تنها با فرزندان و اهلبيت خود آمد، مباهله نكنيد. همين طور هم شد و روز موعود آنها پيامبر صلی الله علیه وآله را به همراه فاطمه، على، حسن و حسينعلیهم السلام ديدند. پيامبر فرمود: «اللهم هؤلاء اهلى.»
سپس حضرت به آنها فرمود: «وقتى دعا كردم، آمين بگوييد!» وقتي رئيس گروه
نجرانيها آنها را شناخت، به همراهانش گفت: «اى جماعت نصارى! صورتهايى را می بينم كه اگر از خدا بخواهند، كوهى را از زمين بركند و به دعاى آنان اين كار را می كند. با اينان مباهله نكنيد كه هلاك خواهيد شد و تا روز قيامت ديگر هيچ نصرانى روى زمين نخواهد ماند.» (27)
مفسران شيعه و سنى در اينكه مراد از «انفسنا» على علیه السلام و «ابناءنا» حسن و حسين و «نساءنا» فقط فاطمه سلام الله علیها است، اتفاق نظر دارند. (28)
نكتi ظريف اين است كه دعوت آيۀ شريفه شامل تمام فرزندان، زنان و جانها می شود (29) و در عين حال پيامبر صلی الله علیه وآله فقط اين چهار نفر را آورد و اين دليل برترى آنها بر همi فرزندان، زنان و جانهاى ديگر است. و البته در مواردى ديگر پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرموده بود: «ابْنَتِي فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ؛ دخترم فاطمه سلام الله علیها بانوى زنان عالم است.» (30)
9. صديقه
صديقه به كسى ميگويند كه هرگز دروغ نگويد و سخنش را با عمل خود تصديق كند، می گويند. (31)
عايشه می گفت: «كسى را از فاطمه سلام الله علیها راستگوتر، جز پدرش، نديدم.» هرگاه بين فاطمه سلام الله علیها و عايشه مطلبى رخ می داد، عايشه می گفت: «اى رسول خدا! از فاطمه سلام الله علیها سؤال كن. او دروغ نمی گويد.» (32)
رسول خدا صلی الله علیه وآله به على علیه السلام فرمود: «سه چيز به تو داده شده است كه به هيچ كس؛ حتى به من داده نشده:
اول، تو داماد رسول خدا صلی الله علیه وآله هستى و من داماد كسى نيستم كه پدرزنم مانند پدر زن تو باشد.
دوم، همسرى صديقه مانند دختر من دارى كه من چنين همسرى ندارم.
و سوم، فرزندانى مانند حسن و حسين دارى كه من ندارم. با اين وصف شما از من و من از شما هستم، (33)
«علّت اينكه فاطمه سلام الله علیها را على علیه السلام غسل داد، اين بود كه فاطمه سلام الله علیها صديقه بود و صديقه را جز صديق نبايد غسل دهد. همان طور كه مريم را حضرت عيسى علیه السلام غسل داد.» (34)
10. محدثه
ابن بابويه از امام صادق علیه السلام نقل كرده است: «حضرت فاطمه سلام الله علیها را به اين سبب محدثه می گفتند كه ملائكه از آسمان فرود می آمدند و او را ندا می دادند، همان طور كه مريم سلام الله علیها دختر عمران را ندا می دادند، سپس می گفتند: خداوند عالميان تو را برگزيده و مطهر و معصوم گردانيده است و تو را اختيار كرده است بر زنان عالميان. اى فاطمه! عبادت كن و براى پروردگار خود خاضع شو. و سجود و ركوع كن با ركوع كنندگان. پس او با ملائكه سخن می گفت و ملائكه با او سخن می گفتند. پس شبى به ملائكه گفت: آيا كسى مثل مريم، دختر عمران برگزيدi زنان عالميان نيست؟ ايشان گفتند: مريم سلام الله علیها بهترين زنان زمان خود بود؛ اما خداى تعالى تو را بهترين زنان زمان خود و زمان مريم و بهترين زنان اولين و آخرين قرار داد.» (35)
1) بحارالانوار، ج43، ص10.
2) همان، ص65.
3) همان، ص16.
4) همان، ص16.
5) کوثر /1 ـ 3.
6) الدر المنثور، ج6، ص402.
7) الميزان، ج7، ص370.
8) تفسير كبير، ج32، ص122.
9) احزاب/ 33.
10) بحار الانوار، ج17، ص359.
11) البرهان، ج3، ص38.
12) تفسير كبير، ج8، ص85.
13) شورى/ 23.
14) تفسير القرآن الكريم، ج2، ص433.
15) كشاف، ج4، ص219.
16) مجمع البيان، ج5، ص29.
17) دهر/ 5 ـ 8.
18) الغدير، ج3، ص107 به بعد، كه علامه امينى نام 34 نفر از اهل سنت را كه با تفاوتهاى اندك اين شأن نزول را نقل كردهاند، می نويسد.
19) الرحمن/19 و 20.
20) تفسير البرهان، ج4، ص265.
21) همان.
22) نور/35.
23) تفسير برهان، ج3،ص 136.
24) فرقان/ 74؛ شواهد التنزيل، ج1، ص539.
25) تأويل الآيات الظاهرة، ص381.
26) آل عمران/ 61.
27) تفسير كبير، ج8، ص85.
28) نور الثقلين، ج1، ص349، ح163.
29) كلمه جمع (ابناء، نساء، انفس) اگر اضافه شود (به ضمير نا اضافه شدهاند) شامل تمامى افراد می شود.
30) بحار الانوار، ج43، ص22.
31) لسان العرب.
32) چهل حديث در فضايل محمد، ص44.
33) فاطمه زهرا سلام الله علیها من المهد الى اللحد، ص59.
34) علل الشرايع، باب 148، ص22.
35) همان، ص182.
منبع: کتاب حضرت زهرا(سلام الله علیها) / معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه قم/ چاپ اول-1390
صفحات: 1· 2