حکایاتی از امام علی النقی علیه السلام
السلام علیک
احترام پرندگان به امام هادي عليه السلام
ابوهاشم جعفري ميگويد:
متوکل تالار آفتابگيري درست کرده بود که پنجرههاي مشبک داشت و داخل آن پرندگان خوش آواز را رها ساخته بود. روزهايي که سران حکومت براي سلام رسمي و تبريک نزد او ميآمدند، متوکل درون همين تالار مينشست اما بر اثر سر و صداي پرندگان، نه حرف ديگران را ميشنيد و نه ديگران حرفش را ميشنيدند.
فقط وقتي که امام هادي عليه السلام وارد ميشدند تمام پرندگان ساکت و آرام ميشدند و تا وقتي امام هادي از آنجا خارج نميشد سر و صدايي شنيده نميشد. (بحارالانوار، جلد 50، ص 148، ح 34)
امام هادی علیه السلام و شفای نابینا
هاشم بن زید می گوید:
با چشمان خود دیدم که کوری را نزد امام هادی علیه السلام آوردند و امام او را بینا کرد. و نیز دیدم که با گل، پرنده ای درست کرد و در آن دمید، و پرنده جان گرفت و به پرواز درآمد.
به امام گفتم: « میان شما و حضرت عیسی علیه السلام تفاوتی نیست.»
امام فرمود: « انا مِنهُ و هو منّی »؛ من از او هستم و او از من هست. (بحارالانوار، ج50، ص 185//شماره 63 از کتاب عیون المعجزات.)