شب یلدا
سابقه ي تاريخي يلدا و كريسمس
ميتراييسم يا مهرپرستي يكي از آيين هاي مذهبي ايران قديم بود و مهمترين جشن آن (يلدا) تولد مهر در اولين شب زمستان (درازترين شب سال) برگزار مي شد. با برقراري آيين زرتشت گرچه در متون مذهبي از مهر به عنوان يكي از ايزدان (فرشتگان) ياد مي شد ولي ميتراييسم اهميت خود را در ايران به عنوان يك مذهب مستقل از دست داد. بعدها طرفدارانش دوباره آن را در منطقه فريفته ي آسياي صغير احياء كردند.
متعاقب جهانگشايي هاي امپراطوري رم در سده ي اول قبل از ميلاد اين آيين توسط اسيران جنگي به رم رفت و به تدريج در آن جا ريشه دوانيد و در سده ي نخستين بعد از ميلاد گسترش يافت و علاوه بر برخي از امپراطوران، طرفداران زيادي بين تجار و لشكريان پيدا كرد به طوري كه در آغاز سده ي چهارم بيش از 300 معبد ميترايي «مهرابه» در ايتاليا وجود داشت و قاطبه ي مردم شب يلدا را جشن مي گرفتند.
در ضمن، اين آيين توسط لژيونرهاي رومي به مناطق تحت نفوذ امپراطوري از جمله آلمان، اتريش و انگلستان انتقال يافت و مهرابه هاي متعددي در آن كشورها ساخته شد. بقاياي يك مهرابه در سال 1954 هنگام بازسازي در زير Walbrook House لندن كشف و پس از مدتي در كنار خيابان Queen Victoria Street بازسازي شد.
امپراطور كنستانتين اول - كه به نام پدر كليسا مشهور است و سال ها بعد پايتخت روم شرقي را بنا كرد و به نام خود قسطنطنيه ناميد - در سال 312 ايتاليا و رم را تسخير و به خاطر علاقه اش به دين مسيح در سال 313 فرماني را در ميلان براي آزادي و برابري مذاهب صادر كرد. سپس براي جلوگيري از نفوذ و شيوع آيين ميترا و برپايي جشن يلدا در امپراطوري رم دستو ر داد كه چون مسيحيان نيز حضرت عيسي را مظهر نور مي دانند يلدا را به عنوان روز تولد مسيح جشن بگيرند.
اين موضوع را مسيحيان متعصب نپذيرفتند زيرا آن ها برپايي جشن تولد و به خصوص يلدا را جزء آيين كافران و مشركان Pagans مي دانستند. از پيروان اين گروه هنوز هم طرفداران بخشي از كليساي ارتدكس و از جمله ارامنه كريسمس روز 25 دسامبر را جشن نمي گيرند. در ضمن روز مذهبي هفته از روز شنبه Sabbath كه يادآور آيين يهود بود به روز يكشنبه Sunday (مهرشيد - روز مهر) تغيير داده شد و به اين ترتيب آخرين رشته اي را هم كه بين دو مذهب مسيح و موسي وجود داشت از بين بردند.
مدتي بعد كه جشن كريسمس به اندازه ي كافي جا افتاد، مسيحيت در امپراطوري رم به عنوان مذهب رسمي اعلام گرديد. در سال 331 تمام اموال معابد ميترايي را به نفع كليسا مصادره كردند. حتي الامكان به جاي معابد ميترايي كليسا ساخته شد و در جايي كه مهرابه ها زيرزمين بودند كليسا بر بالاي آن ها بنا شد. مهمترين نمونه ي اين ابنيه كليساي San Clemente رم است كه هنوز هم داير و در زير آن بقاياي مهرابه و كليساي اوليه اي هم كه روي آن ساخته شده بود قابل بازديد مي باشد.
در سال 390 تمام مذاهب غير از مسيحيت ممنوع شدند و عملا به مسيحيان افراطي اختيار داده شد كه بقيه ي مهرابه ها را خراب كرده پيروان ميترا را قتل عام كنند. اين كار ميترايي زدايي چنان با شدت و دقت انجام گرفت كه اكنون به عنوان نمونه ظاهرا حتي يك كتاب از مراسم و آيين هاي اين مذهب قديمي باقي نمانده است.
علت عدم انطباق تاريخ كنوني كريسمي (25 دسامبر) و يلدا (21 دسامبر):
گاهشماري در اروپا از صدها سال پيش از ميلاد متداول بود ولي تقويم دقيقي وجود نداشت. در سال 46 قبل از ميلاد كه به آخرين سال اغتشاش تقويمي مشهور است (Last year of confusion) به دستور جوليوس سزار، منجم اسكندريه اي به نام Sosigenes تقويمي بر اساس گاهشماري شمسي مصري ها تهيه كرد.
بر مبناي اين تقويم كه در آن سال 365 روز و شش ساعت فرض مي شد، 25 مارس روز اول بهار به حساب مي آمد. به اين ترتيب هنگام اعلام برابري مذاهب و آغاز برگزاري جشن كريسمس اول زمستان با روز 25 دسامبر مطابق بود. و طبيعتا جشن كريسمس و يلدا نيز در شب 25 دسامبر برگزار شد.
در اولين كنفرانس جهاني مسيحيت كه به توصيه ي كنستانتين در سال 325 در Nicaea نزديك قسطنطنيه برپا گرديد با اين عنوان كه به علت دقيق نبودن چهار تاخير در تقويم به وجود آمده است آن را تغيير دادند و 21 مارس را اول بهار اعلام كردند. در نتيجه اول زمستان با روز 21 دسامبر منطبق شد ولي ضرورتي نبود كه تغييري در تاريخ كريسمس داده شود و احتمالا ترجيح داده مي شد كه كاملا خاطره ي شب يلدا از اذهان زدوده شود. امروزه در كمتر منبعي به ريشه و تاريخ واقعي روز كريسمس اشاره مي شود.
تغيير و تصحيح تقويم بار ديگر در قرن شانزدهم انجام گرفت. در سال 1582 به دستور پاپ گرگوري سيزدهم روز بعد از چهارم اكتبر، روز 15 اكتبر اعلام شد. پس از گذشتن متجاوز از چهار قرن اين فرمان و دستورات ديگر از جمله قرار دادن اول ژانويه به عنوان اولين روز سال به صورت كلي مورد قبول مردم واقع شده است ولي هنوز هم قسمت هايي از كليساي ارتدكس اين تقويم و پيشنهادهاي كنفرانس (نيسه آ) را قبول ندارند و تاريخ هاي مذهبي را بر مبناي تقويم (جولين) حساب مي كنند.
در ايران پس از گذشت چند هزار سال هنوز هم شب يلدا به عنوان يك سنت و آيين قديمي و بدون توجه به سابقه ي اصلي آن جشن گرفته ميشود.