علی بود ....
علی بود ….
تا صورت پیوند جهان بود، علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، علی بود
آن قلعه گشایی که در قلعهی خیبر
برکند به یک حمله و بگشود، علی بود
آن مرد سرافراز که اند ره اسلام
تا کار نشد راست نیاسود، علی بود
آن شیر دلاور که برای طمع نفس
بر خوان جهان پنجه نیالود، علی بود
شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود
سلطان سخا و کرم و جود، علی بود
هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داوود، علی بود
هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم ایوب
هم یوسف و هم یونس و هم هود، علی بود
مسجود ملائک که شد آدم، ز علی شد
آدم چو یکی قبله و مسجود، علی بود
آن عارف سجاد که خاک درش از قدر
بر کنگرهی عرش بیفزود، علی بود
ان لحمک لحمی، بشنو تا که بدانی
آن یار که او نفس نبی بود، علی بود
آن شاه سر افراز که اندر شب معراج
با احمد مختار یکی بود، علی بود
آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود، علی بود