می نویسم با دلی شکسته ... (3)
می نویسم با دلی شکسته …
وقتی حضرت زینب سلام الله علیها به دربار یزید آمد، یزید خطاب به او جمله ای گفت که دیدی چگونه خداوند تمام عزیزانت را از تو گرفت و این به چه معناست و ….
جواب حضرت خیلی زیبا و فصیح بود. ایشان فرمودند به خدا سوگند من چیزی جز زیبایی ندیدم.
دقت کنید: کسی که تمام عزیزانش را، جگر گوشه گان خودش را از دست داده بود، کسی که اکنون در سرای کفر و نیرنگ به عنوان اسیر آمده بود، چه می گوید؟
می گوید: جز زیبایی ندیدم!!!
یعنی چه؟
آیا شهید شدن امام حسین علیه السلام، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام، پسران حسنین علیهم السلام، پسران خودش، و تمام عزیزانی که در این نبرد شهید شدند، یا به عبارتی شهادت 72 پروانه آن هم به نحو ناجوانمردانه زیبا است؟
منظور حضرت چه بود؟
آری او دختر شخصی بود که از نظر فصاحت و بلاغت معروف و زبانزد بود، به طوری که در همان صحنه گفتند: حقا که این دختر علی بن ابی طالب علیه السلام است و انگار که خود علی سخن می گوید.
زیبایی شهادت این 72 شمع فروزان جاودان در کجا بود؟
آری درست فرمودید: در اطاعت امر الهی، در فریادرسی به مظلوم، در طبق اخلاص نهادن جان، در تسلیم نمودن جسم خاکی به معبود واقعی و در رشادت ها و شجاعت های این مردان بزرگ تاریخ.
زینب سلام الله علیها زیبا فرمود، اما این را نیز بدانیم که ایشان شخصی بودند که قیام عاشورا را با طنین روشنش زنده و جاودان ساختند. امام حسین علیه السلام و یارانشان جان را به جانان تسلیم نمودند، در راه حق و حقیقت از تمام خواسته ها و امیال خود گذشتند، آخرت را ترجیح به دنیا دادند، فردای آباد را به امروز ویران و دیروز فراموش شده ترجیح دادند؛ آنها بعد از شهادتشان اگر زینب را نداشتند تمام مردانگی ها و شرافتشان شاید به فراموشی تاریخ نگاران سپرده می شد.
اما تقدیر الهی بر این تعلق می گیرد که دختری از نسل محمد صلی الله علیه و آله و سلم و فرزند بیماری که گردنش از زخم طناب او را آزار می داد؛ پیام آوران صحنه عاشورا و یادآور ظلم و ستم حکومت وقت به مردم دنیا باشد.
پیامی که آن عقیله ی بنی هاشم برای ما داد ثمره اش این بود که قرنهای متمادی عزادار و سوگوار صحنه ی عاشورا باشیم.
مبلغ آزادی و آزادمردی، مبلغ زندگی باعزت و سراسر شرافت و مطیع خدا باشیم. و اینها فقط در سایه ی سخنان حضرت زینب سلام الله علیها در پی رسوا ساختن هیئت حاکمه و جاودان نمودن عاشورا ست.
زیبایی که آن حضرت به چشمان خود دید را با صبر و حوصله و شکیب فراوانش به حکومت وقت نشان داد. با سرپرستی یتیمان، و رسیدگی به بیماران و مجروحان آن قیام عظیم نشان داد.
زیبا است اگر در راه معبود جان را فدا کنی.
زینب کبری زن صبور تاریخ، زن داغدار و دل شکسته ی تاریخ، زن مصیبت دیده و حافظ آرامش خود در مقابل حکومت ظلم و جور بود.
زینب کبری: زنی از تبار نور، از جنس آفتاب، سلاله ی پاک نبوی و سرآمد زنان روزگار خود و مابعد خود می باشد.
خدایا تو را قسم به داغهای دل زینب کبری، گره از مشکلات همه ی مسلمانان بگشای.
آمین.
به قلم: نادم حیران