امشب
04 شهریور 1391 توسط معاونت فرهنگی
امشب
امشب دوباره دلم پر به سوي خدا مي كشد
تصوير بي كسيم؛ اشك، روبروي خدا مي كشد
امشب دوباره دستم خدا گرفته و بغضي عجيب
غم را به دل؛ وآهي به گفت وگوي خدا مي كشد
امشب ز عشق خسته؛ سر روبروي آسمان
آري مشام دست و پا شكسته بوي خدا مي كشد
امشب دوباره تقدير سرخ ميشود نوحا ببين
كشتي به دل نشسته و لنگر به كوي خدا مي كشد
امشب ميان كوچه هاي پراز گلايه علي
تب ميكند غزل؛ قابي نهاده و روي خدا مي كشد
امشب به ياد سرهاي مانده بر صحن بلا
غوغا كنان قلم؛ يادي به كورسوي خدا مي كشد
امشب دوباره خبري نيست ز پيراهن يوسف
اما بدان كه انتظار راهي به جستجوي خدا مي كشد
به قلم: رقيه فكري(بهونه)، طلبه پايه چهارم