ریشه های عقیدتی انقلاب اسلامی
ریشههای عقیدتی انقلاب
ریشه عقیدتی انقلاب اسلامی بدین معناست که برای مشروعیت قیام مردم علیه رژیم پهلوی به متون و منابع و اصول مشروع و مفاهیم دینی متوسل شویم و سعی کنیم مبانی جواز قیام علیه حاکم ظالم و حق خروج بر نظام را از این منابع استخراج کنیم، زیرا وقتی بحث از اسلامی بودن انقلاب میکنیم، مستقیما معطوف به این معنی هستیم که محرک انقلاب اسلامی، از متن اعتقادات مردم بود و مردم برای توجیه حرکت خود به اسلام استناد کردند و به عنوان یک وظیفه و تکلیف شرعی وارد مبارزه علیه رژیم شاه شدند. از آنجا که جامعه و اعمال دیگران در سرنوشت انسان دخیل است، انسان مسلمان همواره باید ناظر و مراقب اوضاع و احوال اطراف خود باشد و در همین راستا، قرآن امر به معروف و نهی از منکر را جزو فرایض اجتماعی مسلمانان قرار داده و مستقیما آنها را به ورود در فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی به عنوان جزیی از زندگی انسان دعوت میکند. از آنجا که انسان از دیدگاه قرآن، خلیفه خدا در زمین و مسئول استقرار حاکمیت الهی در زمین است باید زمینه و شرایط لازم برای این حاکمیت را فراهم کند. در راستای رسیدن به این هدف باید امکانات و لوازم مقتضی را فراهم آورند و در این راستا قرآن مبارزه با باطل و طرفداری از حق، مبارزه با دشمن خدا، جهاد در راه خدا، مبارزه برای استکبارزدایی و نفی سلطه و استبداد را متذکر شده و دعوت به قیام و انقلاب جزو اصول قرآنی است که در تاریخ سیاسی مسلمین نقش ایفای کرده است.[1]
1. نجفی، موسی، تاملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی (مجموعه مقالات)، شماره 34، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ص 296ـ287