شبهه ای پیرامون لعن های زیارتنامه عاشورا
13 دی 1391 توسط معاونت فرهنگی
امامان شیعه(ع)همواره به پیروان خود توصیه نموده اند در تشخیص درستی یا نادرستی هر سخنی که به آنها نسبت داده میشود، آن سخن را بر قرآن و سنت قطعی پیامبر(ص) عرضه نمائید ، چنانچه آن سخن با قرآن یا سنت قطعی پیامبر موافق بود آن را بپذیرید در غیر این صورت با ملاکهای دیگری که فرموده اند که در دانش اصول فقه وعلم درایه الحدیث آمده است به رد یا قبول آن بپردازند.
بر همین اساس در این بخش به بررسی لعن از نگاه قرآن پرداخته و آنگاه، لعن در زیارتنامه عاشورا را بر قرآن عرضه میکنیم تا به انطباق یا عدم انطباق آن با قرآن پی ببریم.
واژه لعن یکی از واژههای پر کاربرد در قرآن است که همین نکته بر کلیدی بودن این بحث از منظر قرآن دلالت دارد.این واژه و مشتقات آن چهل و یک بار در هفده سوره قرآن آمده است که توزیع آن بر اساس سوره ها به شکل زیر میباشد:
1-سوره بقره آیات-159 89 288-
سوره آل عمران آیات-61 87 3-
سوره نساء آیات-18 93 52 47 46 4-
سوره مائده آیات-78 64 60 13 5-
سوره اعراف آیات-44 38 6-
سوره توبه آیه-68 7-
سوره هود آیات-99 60 18 8-
سوره رعد آیه 25 9-
سوره حجر آیه-35 10-
سوره اسراء آیه 1160-
سوره نور آیات-23 27 1
سوره قصص آیه-42 13-
سوره احزاب آیات-68 64 61 57 14-
سوره ص آیه 78 15-
سوره غافر آیه 52 16-
سوره محمد(ص)آیه 23 17
سوره فتح آیه 6
البته در بعضی آیات، این واژه یا مشتقات آن، چند بار تکرار شده است. در این آیات هم سخن از کسانی شده است که لعن میکنند و هم به کسانی که مورد لعن قرار میگیرند چه به صورت مصداقی و چه به صورت کلی تصریح شده است و هم دلیل لعن و هم نحوه لعن بیان گردیده است .
واژهشناسان و مفسران اتفاق نظر دارند که واژه لعن به معنی«طرد»(به فارسی راندن) و ابعاد (به فارسی دور کردن) از روی خشم میباشد. بنابر این وقتی کسی دیگری را لعن میکند در واقع او رانده با خشم است.
راغب اصفهانی در کتاب مفردات خود در معنای واژه « لعن » می نویسد :
« لعن به معنای راندن و دور ساختن از روی خشم و غضب است . لعن خدا در آخرت به صورت عقوبت و کیفر نمایان می شود و در دنیا به معنی بریدن از رحمت و توفیق خداوند است و اگر لعنت از ناحیه ی مردم باشد به معنای نفرین به یکدیگر است . » (4)
اما آیه ای که مصداق بارز آن ، لعن های زیارت عاشوراست ، آیه 159 از سوره مبارکه بقره است که می فرماید:
«إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ »
کسانی که دلال روشن و وسیله هدایتی را که نازل کرده ایم بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان ساختیم کتمان می کنند خدا آنها را لعنت می کند و همه لعنت کنندگان نیز آنها را لعن می نمایند.
فعل یکتمون بنابر تفاسیر وارده دلالت بر استمرار دارد و تمام کتمان کنندگان تاریخ را شامل می شود که ظالمین به اهل بیت و انکار کنندگان مقام ایشان در ولایت پس از پیامبراکرم(ص) از آن جمله اند
ابن حجر حنبلی در کتاب «الصواعق» می نویسد:
«از امام احمد حنبل در مورد لعن یزید سؤال شد، او در پاسخ گفت: چگونه لعنت نشود کسی که خداوند او را در قرآن لعن نموده است؛ آنجا که می فرماید:
«فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِن تَوَلَّيْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ * أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ » (5)؛ و چه گناه و قطع رحمی بالاتر از آنچه که یزید انجام داد.»
علاّمه تفتازانی حنفی نیز با صراحت به یزید لعن می فرستد و در کتاب «شرح العقاید» می نویسد:
«حقیقت این است که رضایت یزید به قتل حسین علیه السلام و شاد شدن او بدان خبر و اهانت کردن وی به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از اخباری است که در معنا متواتر است؛ هرچند که تفاصیل آنها تک تک است، ولی توافقی درباره مقام یزید بلکه درباره ایمان او ـ که لعنت خدا بر او و یارانش بادـ نداریم.»
امام شوکانی، دانشمند سنّی مذهب، صریح تر از علاّمه تفتازانی به تشریح فجایع خونبار عاشورا می پردازد و در کتاب «نیل الاوطار» می گوید:
«به تحقیق عده ای از اهل علم افراط کردند و حکم نمودند که حسین، نوه پیامبر، نافرمانی یک آدم شرابخوار و دائم الخمر را نموده است و حرمت شریعت یزید بن معاویه را هتک کرده است. خدا لعنتشان کند، چه سخنان عجیبی که از شنیدن آنها مو بر بدن انسان راست می شود.»
جالب توجه آنکه ابن خلدون ـ اندیشمند بزرگ اهل سنّت ـ در کتاب «مقدمه» و ابن عماد، فقیه حنبلی در «شذرات الذهب» و ابن جوزی حنبلی، با نگاهی شایسته به شخصیّت امام حسین علیه السلام نگریسته اند و با شفافیّت بسیار، یزید را فردی دائم الخمر و قمارباز و قاتل فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دانسته اند که سزاوار لعن و نفرین است.
1. ابن قولویه قمی،ابو القاسم جعفر بن محمد:کامل الزیارات،باب هفتاد-یکم،صص 7-193. آرامگاه صاحب کامل الزیارات در کاظمیه، کنار قبر شیخ مفید میباشد.
2. خوئی،آیت الله العظمی سید ابو القاسم:معجم رجال الحدیث،ج 1،ص 50،البته همانطور که آن مرحوم در ادامه سخن خود مینویسد :چنین توثیقاتی تا وقتی معتبر است که با دلیلی معارض مواجه نشود.
3. طهرانی،حاج میرزا ابو الفضل؛شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور به تحقیق سید علی موحد ابطحی،ج اول ص 72-69
4. راغب اصفهانی،ابو القاسم حسین بن محمد؛المفردات فی غریب القرآن صض 450
5. سوقه محمد، آیات 22 و 23.
بر همین اساس در این بخش به بررسی لعن از نگاه قرآن پرداخته و آنگاه، لعن در زیارتنامه عاشورا را بر قرآن عرضه میکنیم تا به انطباق یا عدم انطباق آن با قرآن پی ببریم.
واژه لعن یکی از واژههای پر کاربرد در قرآن است که همین نکته بر کلیدی بودن این بحث از منظر قرآن دلالت دارد.این واژه و مشتقات آن چهل و یک بار در هفده سوره قرآن آمده است که توزیع آن بر اساس سوره ها به شکل زیر میباشد:
1-سوره بقره آیات-159 89 288-
سوره آل عمران آیات-61 87 3-
سوره نساء آیات-18 93 52 47 46 4-
سوره مائده آیات-78 64 60 13 5-
سوره اعراف آیات-44 38 6-
سوره توبه آیه-68 7-
سوره هود آیات-99 60 18 8-
سوره رعد آیه 25 9-
سوره حجر آیه-35 10-
سوره اسراء آیه 1160-
سوره نور آیات-23 27 1
سوره قصص آیه-42 13-
سوره احزاب آیات-68 64 61 57 14-
سوره ص آیه 78 15-
سوره غافر آیه 52 16-
سوره محمد(ص)آیه 23 17
سوره فتح آیه 6
البته در بعضی آیات، این واژه یا مشتقات آن، چند بار تکرار شده است. در این آیات هم سخن از کسانی شده است که لعن میکنند و هم به کسانی که مورد لعن قرار میگیرند چه به صورت مصداقی و چه به صورت کلی تصریح شده است و هم دلیل لعن و هم نحوه لعن بیان گردیده است .
واژهشناسان و مفسران اتفاق نظر دارند که واژه لعن به معنی«طرد»(به فارسی راندن) و ابعاد (به فارسی دور کردن) از روی خشم میباشد. بنابر این وقتی کسی دیگری را لعن میکند در واقع او رانده با خشم است.
راغب اصفهانی در کتاب مفردات خود در معنای واژه « لعن » می نویسد :
« لعن به معنای راندن و دور ساختن از روی خشم و غضب است . لعن خدا در آخرت به صورت عقوبت و کیفر نمایان می شود و در دنیا به معنی بریدن از رحمت و توفیق خداوند است و اگر لعنت از ناحیه ی مردم باشد به معنای نفرین به یکدیگر است . » (4)
اما آیه ای که مصداق بارز آن ، لعن های زیارت عاشوراست ، آیه 159 از سوره مبارکه بقره است که می فرماید:
«إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ »
کسانی که دلال روشن و وسیله هدایتی را که نازل کرده ایم بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان ساختیم کتمان می کنند خدا آنها را لعنت می کند و همه لعنت کنندگان نیز آنها را لعن می نمایند.
فعل یکتمون بنابر تفاسیر وارده دلالت بر استمرار دارد و تمام کتمان کنندگان تاریخ را شامل می شود که ظالمین به اهل بیت و انکار کنندگان مقام ایشان در ولایت پس از پیامبراکرم(ص) از آن جمله اند
ابن حجر حنبلی در کتاب «الصواعق» می نویسد:
«از امام احمد حنبل در مورد لعن یزید سؤال شد، او در پاسخ گفت: چگونه لعنت نشود کسی که خداوند او را در قرآن لعن نموده است؛ آنجا که می فرماید:
«فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِن تَوَلَّيْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ * أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ » (5)؛ و چه گناه و قطع رحمی بالاتر از آنچه که یزید انجام داد.»
علاّمه تفتازانی حنفی نیز با صراحت به یزید لعن می فرستد و در کتاب «شرح العقاید» می نویسد:
«حقیقت این است که رضایت یزید به قتل حسین علیه السلام و شاد شدن او بدان خبر و اهانت کردن وی به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از اخباری است که در معنا متواتر است؛ هرچند که تفاصیل آنها تک تک است، ولی توافقی درباره مقام یزید بلکه درباره ایمان او ـ که لعنت خدا بر او و یارانش بادـ نداریم.»
امام شوکانی، دانشمند سنّی مذهب، صریح تر از علاّمه تفتازانی به تشریح فجایع خونبار عاشورا می پردازد و در کتاب «نیل الاوطار» می گوید:
«به تحقیق عده ای از اهل علم افراط کردند و حکم نمودند که حسین، نوه پیامبر، نافرمانی یک آدم شرابخوار و دائم الخمر را نموده است و حرمت شریعت یزید بن معاویه را هتک کرده است. خدا لعنتشان کند، چه سخنان عجیبی که از شنیدن آنها مو بر بدن انسان راست می شود.»
جالب توجه آنکه ابن خلدون ـ اندیشمند بزرگ اهل سنّت ـ در کتاب «مقدمه» و ابن عماد، فقیه حنبلی در «شذرات الذهب» و ابن جوزی حنبلی، با نگاهی شایسته به شخصیّت امام حسین علیه السلام نگریسته اند و با شفافیّت بسیار، یزید را فردی دائم الخمر و قمارباز و قاتل فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دانسته اند که سزاوار لعن و نفرین است.
1. ابن قولویه قمی،ابو القاسم جعفر بن محمد:کامل الزیارات،باب هفتاد-یکم،صص 7-193. آرامگاه صاحب کامل الزیارات در کاظمیه، کنار قبر شیخ مفید میباشد.
2. خوئی،آیت الله العظمی سید ابو القاسم:معجم رجال الحدیث،ج 1،ص 50،البته همانطور که آن مرحوم در ادامه سخن خود مینویسد :چنین توثیقاتی تا وقتی معتبر است که با دلیلی معارض مواجه نشود.
3. طهرانی،حاج میرزا ابو الفضل؛شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور به تحقیق سید علی موحد ابطحی،ج اول ص 72-69
4. راغب اصفهانی،ابو القاسم حسین بن محمد؛المفردات فی غریب القرآن صض 450
5. سوقه محمد، آیات 22 و 23.
از یادداشت های روزانه حجت لااسلام والمسلمین بحرینی، محرم ۲۰۱۱
صفحات: 1· 2