فرار شاه
ویژگی های رفتاری دربار
ب: ویژگیهای رفتاری دربار:
یکی از عوامل بروز نارضایتی گسترده ی مردم از رژیم، ویژگیهای رفتاری ناپسندی بود که در ساختار سیاسی کشور نهادینه شده بود. بروز و ظهور چنین ویژگیهایی از سوی مسئولین حکومتی در صحنه ی سیاسی _ اجتماعی کشور، موجبات جدایی هرچه بیشتر حکومت از بدنه ی اجتماع را فراهم میکرد.
ذیلا به مظاهری از این ویژگیهای رفتاری که میتوان از آنها با عنوان «فساد رفتاری» یاد کرد، در یکی از نهادهای مهم ساختار حکومت پهلوی یعنی «نهاد دربار» پرداخته خواهد شد.
1. اشرافیت و بی اعتنایی به مردم:
خصلت اشرافیت و اشرافی ری یکی از ویژگیهای عمده ای بود که در ساختار سیاسی کشور به صورت امری کاملا پسندیده نهادینه شده بود. اشرافیگری بیماری عمومی دربار بود. خود شاه بیشتر از همه به این بیماری مبتلا بود. او از خود چنان اسطوره ای میساخت که گویی دستگاه آفرینش او را برای رهبری و مدیریت مردم آفریده است. در سایه ي خصلت اشرافیت دربار بود که دیگر ویژگیهای رفتاری نظیر «بی اعتنایی» و «تحقیر مردم» بروز پیدا میکرد.
شاه در اثر بی اعتنایی به مردم ایران حاضر نبود حتی در ساده ترین کارها به آنها اعتماد کند. به عنوان نمونه وی در بیماریهای پیش پا افتاده ای نظیر دندان درد از پزشکان ایرانی استفاده نمیکرد، بلکه از یک دندانپزشک سوییسی در دربار استفاده میکرد.(10) شاه معتقد بود که اگر آثار تمدنی در مردم ایران دیده میشود از برکت خاندان پهلوی است. او میگفت: «مردم ایران از معدود ملل عقب افتادهي جهان بودند که حتی عادت به شست و شوی دست و صورت خود را نداشتند و این پدرش رضاخان بود که مردم را به شستن دست و صورت و نظافت شخصی عادت داد.»(11) چنین نگاهی به مردم اختصاص به شاه نداشت بلکه دربار عموما چنین نظری نسبت به مردم ایران داشتند و از ابراز آن نیز ابائی نداشتند. به عنوان نمونه مادر شاه، مردم ایران را مردمی «حسود» (12) و «مذبذب» میدانست که حتی حکومت کردن بر آنها افتخار به حساب نمیآید. (13) و یا اینکه فرح در یک اظهارنظری نسبت به مردم جنوب تهران آنها را «کمتر از حیوان میدانست.»(14)
2. چاپلوسی و تملق:
خصلت دیگری که بر حوزه ی رفتاری دربار سایه انداخته بود و سقوط رژیم را شدت بیشتری میبخشید چاپلوسی و تملق بود. گاهی وقتها چاپلوسی در دربار چنان شدت میگرفت که هر کدام از اطرافیان سعی میکرد از رقیب خود سبقت بگیرد. چاپلوسی چنان تبدیل به یک ارزش شده بود که گاه از شخص شاه میگذشت و نسبت به نزدیکان شاه، ملکه، ملکه مادر، بچهها و حتی سگ شاه هم میرسید. فرهنگ چاپلوسی حلقه ای از تملقگویانی را تربیت میکرد که تنها مطالب مورد پسند را طرح میکردند نه واقعیتها را.
3. فساد اخلاقی دربار:
فساد اخلاقی یکی از خصوصیتهای رفتاری دربار بود که علیرغم ضدیت کامل با فرهنگ عمومی جامعه، به صورت آزاد در عرصهي جامعه از سوی دربار به نمایش گذاشته میشد و حد و مرزی نمیشناخت. (15) رفتار جنونآمیز درباریان، مادر، خواهران و زن شاه در حوزهی فساد اخلاقی صفحات زیادی از تاریخ دورهی پهلوی را به خود اختصاص داده است.
پی نوشت:
* مدنی، جلالالدین؛ تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، انتشارات اسلامی (وابسته به جامعهي مدرسین حوزهي علمیهي قم)، 1387، ج 2، چ پانزدهم، صص 427-429
1. طاهری، ابوالقاسم؛ اصول علم سیاست (رشتهي علوم اجتماعی)، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، 1386، چ هفدهم، ص 118
2. شريعتمداري، علی؛ روانشناسي تربيتي, اصفهان، انتشارات مشعل، 1364، چ اول، ص216
3. فراهانی، حسن؛ روانشناسی شخصیت شاه، (گردآوری شده در مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی)، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، چ اول، ص 691
4. همان، ص 697
5. همان، ص 701
6. همان، ص 691
7. پهلوی، تاجالملوک؛ خاطرات ملکه پهلوی، تهران، انتشارات به آفرین، 1380، چ اول، ص 364
(رفتار جنونآمیز جنسی محمدرضا شاه بیتاثیر از مادرش نبود. زیرا مادرش به او سفارش میکرد «از قدیم و ندیم گفتهاند به هر چمن که رسیدی گلی بچین و برو) همین منبع.
8. علم، امیراسدالله؛ گفتوگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیراسدالله علم)، تهران، طرح نو، 1371، ج2، چ اول، ص 683. (علم میگوید شمس و اشرف که از نقطه ضعف شاه آگاهی داشتند دختران زیبا را به او معرفی میکردند و به کاخ میآوردند.)
9. فردوست، حسین؛ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، تهران، انتشارات اطلاعات، 1370، ج1، ص 209
10. علم، امیراسدالله؛ پیشین، ص 108
11. دیبا، فریده؛ دخترم فرح، ترجمهي الهه رئیس فیروز، تهران، نشر به آفرین، چ اول، ص 338
12. .پهلوی، تاجالملوک؛ پیشین، ص 392
13. همان، ص 332.
14. شهبازی، علی؛ محافظ شاه (خاطرات علی شهبازی)، تهران، اهل قلم، 1377، چ اول، ص 234.
15. مدنی، جلال الدین؛ پیشین، ص 157.