معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهراء شاهین دژ

ذخیره ای برای آخرت، خدمتی برای طلاب مدرسه ی علمیه الزهراء شاهین دژ
  • خانه 
  • خانه 
  • جزئیات صاحب وبلاگ 

متن و ترجمه زیارت اربعین

13 دی 1391 توسط معاونت فرهنگی

متن و ترجمه زيارت اربعيين از كتاب مفاتيح الجنان

زیارت اربعین در «مصباح المتهجد» شیخ طوسی و نیز «تهذیب الاحکام» وی به نقل از صفوان بن مهران جمال آمده است. وی گفت که مولایم حضرت صادق علیه السلام فرمود: زیارت اربعین که باید وقت برآمدن روز خوانده شود، چنین است:[1]


بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

اَلسَّلامُ عَلی وَلِی اللَّهِ وَ حَبیبِهِ

سلام بر ولی خدا و دوست او

اَلسَّلامُ عَلی خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ

سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او

اَلسَّلامُ عَلی صَفِی اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ

سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش

اَلسَّلامُ عَلی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ

سلام بر حسین مظلوم و شهید

اَلسَّلامُ علی اَسیرِ الْکرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ

سلام بر آن بزرگواری که به گرفتاری ها اسیر بود و کشته اشک روان گردید

اَللّهُمَّ اِنّی اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّک وَابْنُ وَلِیِّک وَ صَفِیُّک وَابْنُ صَفِیِّک الْفاَّئِزُ

خدایا من به راستی گواهی دهم که آن حضرت ولی (و نماینده) تو و فرزند ولی تو بود و برگزیده ات و فرزند برگزیده ات بود که کامیاب شد

بِکرامَتِک اَکرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ

به بزرگداشت تو، گرامیش کردی به وسیله شهادت و مخصوصش داشتی به سعادت و برگزیدی او را به پاکزادی

وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ

و قرارش دادی یکی از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو و یکی از کسانی که از حق دفاع کردند

وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلی خَلْقِک مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ

و میراث های پیمبران را به او دادی و از اوصیائی که حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادی

فَاَعْذَرَ فی الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیک

او نیز در دعوت مردم جای عذر و بهانه ای (برای کسی) نگذارد و بی دریغ خیرخواهی کرد و جان خود را در راه تو داد.

لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَک مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاْدْنی؛

تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانی و سرگردانی (در وادی) گمراهی و چنان شد که همدست شدند بر علیه آن حضرت کسانی که دنیا فریبشان داد.

وَ شَری آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاْوْکسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّی فی هَواهُ

و فروختند بهره (کامل و سعادت خود را) به بهای پست ناچیزی و بداد آخرتش را در مقابل بهائی اندک و بی مقدار و بزرگی کردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون کردند،

وَاَسْخَطَک وَاَسْخَطَ نَبِیَّک

و تو و پیامبرت را به خشم آوردند

وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِک اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاْوْزارِ

و پیروی کردند از میان بندگانت آنانی را که اهل دو دستگی و نفاق بودند و کسانی را که بارهای سنگین گناه به دوش می کشیدند

الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیک صابِراً مُحْتَسِباً حَتّی سُفِک فی طاعَتِک دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ

و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (که چنان دید) با شکیبائی و پاداش جوئی با آنها جهاد کرد تا خونش در راه پیروی تو ریخت و حریم مقدسش شکسته شد

اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً

خدایا آنان را لعنت کن به لعنتی وبال دار و عذابشان کن به عذابی دردناک

اَلسَّلامُ عَلَیْک یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْک یَابْنَ سَیِّدِ الاْوْصِیاَّءِ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند آقای اوصیاء

اَشْهَدُ اَنَّک اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیْتَ

گواهی دهم که به راستی تو امانتدار خدا و فرزند امانت دار اویی سعادتمند زیستی و ستوده از دنیا رفتی

حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَک

و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتی و نیز گواهی دهم که خدا به راستی وفا کند بدان وعده ای که به تو داده،

وَ مُهْلِک مَنْ خَذَلَک وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَک وَ اَشْهَدُ اَنَّک وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ

و به هلاکت رساند هر که را که دست از یاریت برداشت و عذاب کند کسی که تو را کشت و گواهی دهم که تو به خوبی وفا کردی به عهد خدا،

وَ جاهَدْتَ فی سَبیلِهِ حَتّی اَتیک الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَک،

و جهاد کردی در راه او تا مرگت فرا رسید خدا لعنت کند کسی که تو را کشت

وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَک وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِک فَرَضِیَتْ بِهِ

و خدا لعنت کند کسی که به تو ستم کرد و خدا لعنت کند مردمی که شنیدند جریان کشتن و ستم تو را و بدان راضی بودند،

اَللّهُمَّ اِنّی اُشْهِدُک اَنّی وَلِی لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ.

خدایا من تو را گواه می گیرم که من دوست دارم هر که او را دوست دارد و دشمنم با هر که او را دشمن دارد پدرم و مادرم به فدایت ای فرزند رسول خدا.

اَشْهَدُ اَنَّک کنْتَ نُوراً فی الاْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ،

گواهی دهم که تو به راستی نوری بودی در پشت پدرانی بلند مرتبه و رحم هایی پاکیزه

لَمْ تُنَجِّسْک الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْک الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها،

که آلوده ات نکرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگی هایش و در برت نکرد از لباس های چرکینش

وَ اَشْهَدُ اَنَّک مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ،

و گواهی دهم که به راستی تو از پایه های دین و ستون های محکم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ایمان هستی

وَ اَشْهَدُ اَنَّک الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّکی الْهادِی الْمَهْدِی،

و گواهی دهم که تو به راستی پیشوای نیکوکار با تقوا و پسندیده و پاکیزه و راهنمای راه یافته ای

وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِک کلِمَةُ التَّقْوی وَ اَعْلامُ الْهُدی

و گواهی دهم که همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوا و نشانه های هدایت

وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقی وَالْحُجَّةُ علی اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّی بِکمْ مُؤْمِنٌ

و رشته های محکم (حق و فضیلت) و حجت هایی بر مردم دنیا هستند و گواهی دهم که من به شما ایمان دارم

وَ بِاِیابِکمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینی وَ خَواتیمِ عَمَلی وَ قَلْبی لِقَلْبِکمْ سِلْمٌ،

و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب کردارم و دلم تسلیم دل شما است

وَ اَمْری لاِمْرِکمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتی لَکمْ مُعَدَّةٌ حَتّی یَاْذَنَ اللَّهُ لَکمْ،

و کارم پیرو کار شما است و یاریم برایتان آماده است تا آن که خدا در ظهورتان اجازه دهد

فَمَعَکمْ مَعَکمْ لامَعَ عَدُوِّکمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکمْ وَ علی اَرْواحِکمْ،

پس با شمایم نه با دشمنان شما، درودهای خدا بر شما و بر روان های شما

وَ اَجْسادِکمْ وَ شاهِدِکمْ وَ غاَّئِبِکمْ وَ ظاهِرِکمْ وَ باطِنِکمْ.

و پیکرهایتان و حاضرتان و غائبتان و آشکارتان و نهانتان.

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

آمین ای پروردگار جهانیان.


پی نوشت:
[1] شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۸۸، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۱۳، اقبال الاعمال، ج۳، ص۱۰۱، مزار مشهدی، ص۵۱۴(تحقیق قیومی)، مزار، شهید اول، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶.

 1 نظر

تسلیت اربعین حسینی

13 دی 1391 توسط معاونت فرهنگی


صد نوا خیزد ز نای نینوایت یا حسین

نغمه های عشق باشد در نوایت یا حسین

می زند آتش به قلب دوستانت دم به دم

داستان جانگداز کربلایت یا حسین

فرا رسیدن اربعین حسینی تسلیت باد

 نظر دهید »

اربعین بلوغ عاشورا

13 دی 1391 توسط معاونت فرهنگی

اربعين بلوغ عاشورا

نویسنده: محمدرضا سنگرى

در غروب عطش آلود، وقتى برق شقاوت خنجرى آبگون بر حنجره آخرين شهيد نشست. وقتى صداى شكستن استخوان در گوش سم‏ ها پيچيد و آنگاه كه خيمه‏ ها در رقص شعله‏ ها گم شدند ، جلادان همه چيز را تمام شده انگاشتند. هشتاد و چهار كودك و زن ، در ازدحام نيزه و شمشير ، از ساحل گودالى كه همه هستى ‏شان را در آغوش گرفته بود، گذشتند. تازيانه در پى تازيانه ، تحقير و توهين و قاه ‏قاهى كه با آه آه كودكان گره مى‏خورد ، گستره ميدان شعله‏ ور را مى‏پوشاند.

دشمن به جشن و سرور ايستاده است و نوازندگان ، دست افشان و پايكوبان، در كوچه‏ هاى آراسته ، به انتظار كاروانى هستند كه با هفتاد و دو داغ ، با هفتاد و دو پرچم ، با شكسته ‏ترين دل و تاول ‏زده ‏ترين پا، به ضيافت تمسخر ، طعنه، خاكستر و خنده آمده است.

زنان با تمامى زيور آلاتشان به تماشا آمده‏ اند. همه را انديشه اين است كه با فرو نشستن سرها بر نيزه، همه سرها فرو شكسته است.

اما خروش رعد گونه زينب‏ عليها السلام، آذرخش خشم سجاد عليه السلام و زمزمه حسين‏ عليه السلام بر نيزه ، همه چيز را شكست. شهر يكپارچه ضجه ، اشك و ناله شد و باران كلام زينب جان‏ها را شست و آفتاب را از پس غبارها و پرده‏ ها به ميهمانى چشمهای بسته آورد.

چهل روز گذشت. حقيقت ، عريان‏تر و زلال‏تر از هميشه از افق خون سر برآورد. كربلا به بلوغ خويش رسيد و جوشش خون شهيد ، خاشاك ستم را به بازى گرفت. خونى كه آن روز در غريبانه‏ ترين غروب ، در گمنام‏ ترين زمين ، در عطشناك‏ترين لحظه بر خاك چكه كرد ، در آوندهاى زمين جارى شد و رگ‏هاى خاك را به جنبش ، جوشش و رويش خواند. چهل روز آسمان در سوگ قربانيان كربلا گريست و هستى ، داغدار مظلوميت‏ حسين‏ عليه السلام شد. چهل روز ، ضرورت هميشه بلوغ است و مرز رسيدن به تكامل است ، مگر ما سرما و گرما را به «چله‏» نمى‏شناسيم و مگر ميعادگاه موسى در خلوت طور ، با چهل روز به كمال نرسيد.

اينك ، چهل روز است كه هر سبزه مى‏رويد ، هر گل مى‏شكفد ، هر چشمه مى‏جوشد و حتى خورشيد در طلوع و غروب ، سوگوار مظلوم قربانگاه عشق است. چهل روز است كه انقلاب از زير خاكستر قلب‏ها شراره مى‏زند. آنان كه رنج پيمان‏ شكنى بر جانشان پنجه مى‏كشيد و همه آنان كه شاهد مظلوميت كاروان تازيانه ، اشك و اندوه بودند و همه آنان وقتى به كربلا رسيدند كه تنها غبار صحنه جنگ ، بوى خون تازه و دود خيمه‏ هاى نيم سوخته را ديدند ، اينك برآشفته ‏اند ، بر خويش شوريده ‏اند. شلاق اعتراض بر قلب خويش مى‏كوبند و اسب جهاد زين مى‏كنند. چهل روز است كه يزيد جز رسوايى نديده و جز پتك استخوان كوب ، فريادى نشنيده ، چهل روز است استبداد بر خود مى‏پيچد و حق در سيماى كودكانى داغدار و ديدگانى اشكبار و زنانى سوگوار رخ نموده است. اينك ، هنگامه بلوغ ايثار است. هنگامه برداشتن بذرى است كه در تفتيده‏ ترين روز در صحراى طف در خاك حاصلخيز قتلگاه افشانده شد.

اربعين است. كاروان به مقصد رسيده است. تير عشق كارگر افتاده و قلب سياهى چاك خورده است. آفتاب از پس ابر شايعه ، دروغ و فريب سر برآورده و پشت پلك‏ هاى بسته را مى‏كوبد و دروازه ديدگان را به گشودن مى‏خواند.

اربعين است. هنگامه كمال خون ، بارورى عشق و ايثار ، فصل درويدن ، چيدن و دوباره روييدن. هنگامه ميثاق است و دوباره پيمان بستن. و كدامين دست محبت‏ آميز است تا دستى را كه چهل روز از گودال ، به اميد فشردن دستى همراه ، برآمده ، بفشارد؟ كدامين سر سوداى همراهى اين سر بريده را دارد و كدامين همت ، ذوالجناح بى ‏سوار را زين خواهد كرد؟

اربعين است. عشق با تمام قامت‏ بر قله «گودال‏» ايستاده است! دو دستى كه در ساحل علقمه كاشته شد ، بلند و استوار چونان نخل‏هاى بارور ، سر برآورده و حنجره ‏اى كوچك كه به وسعت تمامى مظلوميت فرياد مى‏كشيد ، آسمان در آسمان به جست‏وجوى هم صدا و هم نوا سير مى‏كند. راستى ، كدامين ياورى به « هم نوايى‏ » و همراهى برمى‏خيزد؟

مگر هر روز عاشورا و هر خاكی ، كربلا نيست؟ بياييد همواره همراه كربلاييان گام برداريم تا حسينى بمانيم.

منبع: مجله ديدار آشنا، شماره 23

 1 نظر

بازگشت اسرا به مدینه (ویژه اربعین)

13 دی 1391 توسط معاونت فرهنگی

پس از مدتى اسرا را به عراق بازگرداندند. بنا به درخواست اهل بيت، راهنماى قافله، آنان را از كربلا عبور داد. اسرا، عده‏اى از مردان خاندان رسالت را كه براى زيارت قبر امام به كربلا آمده بودند، ملاقات كردند و همه در كربلا ماندند چند روز به عزادارى مشغول شدند، سپس به طرف مدينه حركت كردند.

پيش از رسيدن كاروان به مدينه، شاعرى از دوستداران اهل بيت (عليهم السلام) خبر ورود آنان را بوسيله اشعار سوزناكى به مردم شهر داد. زنان مدينه با فرياد “واويلاه” از شهر خارج شدند و به استقبال كاروان شتافتند. امام سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه خطبه‏اى خواندند و مردم را از ماجراها آگاه كردند. مدينه غرق مأتم و اندوه شده بود و بذر نارضايتى از حكومت يزيد در دل آنان كاشته شد. پس از مدتى عليه يزيد قيام كردند و نبرد معروف به (حره) بين آنان و سپاه يزيد روى داده كه منجر به قتل عام مردم مدينه شد.

بيقين حضور اسرا در كوفه و شام، مؤثرترين عامل رسوايى يزيد و سردمداران حكومت غاصب بود و اگر آنان نبودند، تبليغات مسموم چندين ساله خاندان ابوسفيان كه با گوشت و خون مردم عجين شده بود و اهل بيت را مردمى كافر و خارج از دين مىدانستند، همچنان ريشه مىدوانيد و عميقتر مىشد و اگر چند نسل به همين منوال مىگذشت، اسمى از دين باقى نمىماند. ولى حضور اسرا در كوفه و شام و سخنان آنان، پرده از اعمال زشت عمال جور و ستم برداشت و مردم ناآگاهى را كه حتى باور نمىكردند على بن ابىطالب (عليه السلام) نماز خوانده باشد، از خواب غفلت بيدار كرد و آنان را از انحراف عظيمى كه پس از رحلت رسول خدا (صلى الله عليه وآله) به وجود آمده بود آگاه ساخت. به دنبال شهادت امام حسين (عليه السلام) سراسر مملكت اسلامى را قيامهاى خونين فرا گرفت كه اولين آنها قيام (توابين) بود و با حركات ديگرى همچون قيام (مختار بن ابى عبيده ثقفى)، قيام شهداى فخ، قيام (زيد بن على بن الحسين عليهم السلام) و پس از او فرزندش (يحيى بن زيد) ادامه يافت.

امام حسين (عليه السلام) در طول تاريخ، همواره به عنوان سمبل مبارزه عليه ظلم و فساد و تباهى شناخته شده‏اند. در طول دوران بنى عباس، بارها مرقد مطهر آن حضرت را تخريب و با خاك يكسان كردند و زائرانش را شكنجه مىكردند و يا به قتل مىرساندند. آنان گمان مىكردند با اين اعمال مىتوانند آرمان حسين (عليه السلام) را از دلها بيرون كنند و عشق به اسلام و خاندان رسالت را از جانها بزدايند غافل از آنكه اين نور، نور خداوند است و نور خدا هرگز خاموش نخواهد شد: (يريدون ليطفئوا نور الله بأفواههم والله متم نوره ولو كره الكافرون) كفار مىخواهند نور خدا را با دهانهايشان خاموش كنند ولى خدا نور خود را تمام و كامل نگاه خواهد داشت، اگر چه كافران اين مطلب را نپسنديد (سوره صف: آيه8).

پروردگارا! همان گونه كه ما را با معرفت خاندان رسالت گرامى داشتى و برائت و بيزارى از دشمنانشان را روزى ما كردى، ما را در دنيا و آخرت در راه آنان ثابت قدم بدار و ما را از كسانى قرار ده كه با حضور در ركاب فرزند آن شهيد مظلوم، امام زمان حجة بن الحسن العسكرى (ارواحنا فداه) انتقام خونش را مىگيرند! خداوندا! زندگانى ما را همچون زندگانى محمد و آل محمد و مرگ ما را همچون مرگ محمد و آل محمد قرار ده، آمين..

 منبع: پایگاه آیت الله شیرازی

 نظر دهید »

طینت ما شعله ای از عطش کربلاست

13 دی 1391 توسط معاونت فرهنگی

 طینت ما شعله ای از عطش کربلاست

محرم با عظمت ترین و عرشی ترین تجلی گاه صحنه عشق الهی در زمین فرشی است که تبلور اصلی اش درفوران ثارالله (خون خداست ). خدا طالب خون اوست و در حقیقت مثل این است که خون او بر زمین جاری شده است. قطعاً مراد از «ثارالله» معناي حقيقي نيست بلكه يك نوع تشبيه، كنايه و مجاز است چون مسلّم است كه خدا موجودي مادي نيست تا داراي جسم و خون باشد؛ پس اين تعبير، از باب تشبيه معقول به محسوس است و عاشق در معشوق تجلی کرده است وریختن خون عاشق مثل این است که خون معشوق ریخته شده است . در گفتار قبلی به لیلی و مجنون اشاره می کردیم که پدر لیلی همه عشاق لیلی را فرا خواند بعد از اجتماع آنها دستور داد که به اندازه عشق خویش نسبت به لیلی با بریدن دست خون جاری کنند در این میان افراد خون خود را جاری کردند وقتی که مجنون را نگاه کردند دیدند مجنون هیچ اقدامی نکرده است سئوال کردند که تو با این همه عشقی که به لیلی داشتی به بیابان ها زدی و دیوانه و مفتون شهره عام و خاص شدی و عشق ات نسبت به لیلی از همه بیشتر بود چگونه هیچ اقدامی نکردی ؟
گفت سوزن را به دست گرفتم به هر کجا که خواستم وارد کنم آنجا لیلی بود دیگر مجنونی در کار نیست همه وجودم ، هستی ام ، خونم ، لیلی است به جز لیلی نمی بینم .


به صحـرا بنگرم صحـرا تو بينم                       به دريــا بنگرم دريــا تو بينم
بهرجا بنگرم كوه و در و دشت                        نشان از قامت رعنا تو بينم


وقتی مجنون لیلی شده است خونش هم خون لیلی ، زبانش هم زبان لیلی ، قامتش هم قامت لیلی ، قدرت اش هم قدرت لیلی ، علم اش هم علم لیلی ، حکمت اش هم حکمت لیلی ، گوش اش هم گوش لیلی ، چشم او هم چشم لیلی ، نفس او هم نفس لیلی است ،

زخم گلوی حسین چشمه خون خداست
خون خدا را فقط ذات خدا خون بهاست
آن که ز خون گلو داده به قرآن حیات
کشتهٔ او را اگر کشته بخوانی خطاست
مصحف آیات نور پیکر صد چاک اوست
آینه حسن او آن سر از تن جداست
ما همه ذریّه ایم سلسله عشق را
طینت ما شعله ای از عطش کربلاست
شیعه ز باران اشک می کند ایجاد سیل
شیعه به دریای خون طالب خون خداست
شیعه حیات ابد از دم شمشیر یافت
شیعه به اوج عطش تشنهٔ جام بلاست
شور که شد با شعور، شور حسینی شود
گریهٔ با معرفت، معرفت کبریاست
بزم وصال حسین در دل دریای خون
سیر عروج حسین از سر نی تا خداست
زخم جوانان او خندهٔ فتح است و بس
خون علی اصغرش خون همه انبیاست
هر نی نیزار عشق فاش ندا می دهد
هر که حسینی بود، رگ رگ او نینواست
گریه “میثم” خورد آب ز خون حسین
فانی معراج خون، ساقی بزم بقاست
***
ای شده مجنون خدا السلام / شاهرگ خون خدا السلام
ای شده سرشار دلم از غمت / باز محرم شد و دل محرمت
هست نگاه نگران همه / سوی تو ای دسته گل فاطمه
***
اگر دل بسته اي بر عشق جانان، جاي خالي کن که اين ميخانه هرگز نيست جز مأواي بي دل‏ها
بگذر از خويش اگر عاشق دلباخته اي که ميان تو و او ، جز تو کسي حايل نيست.

از یادداشت های روزانه حجت لااسلام والمسلمین بحرینی، در آستانه محرم، نوامبر ۲۰۱۲

 نظر دهید »

شبهه ای پیرامون لعن ‏های زیارت‏نامه عاشورا

13 دی 1391 توسط معاونت فرهنگی

شبهه ای پیرامون لعن ‏های زیارت‏نامه عاشورا

 شبهه ای پیرامون لعن ‏های زیارت‏نامه عاشورا مطرح کرده اند که تقریر شبهه اینگونه است:
اسلام دین رأفت و رحمت است نه دین طرد و ابراز نفرت، دینی است که برای پیوند دل‏ها آمده‏ است - نه برای جدائی، وجود این همه لعن در این زیارت‏نامه ، ابراز این همه نفرت ، با روح پر لطافت اسلام سازگار نیست.
شبهه افکنان،برای اثبات نظریه خود،به دلائل متعددی تمسک می کنند، که البته همه دلائل آنها جواب قرآنی دارد، و به این ترتیب برآنند متن زیارت‏نامه عاشوراء را زیر سؤال ببرند، یا لااقل بخش‏هائی از آن را که دربردارنده لعن است مورد تردید قرار دهند . البته بخش وسیعی از اهل تسنن هم در لعن به قاتلین سیدالشهدا پرداخته اند که اشاراتی خواهد شد.
نخست سند زیارت‏نامه عاشورا را مورد بررسی قرار می‏دهیم که البته این بررسی سند تنها به‏ منزله تحکیم استناد صدور این زیارت‏نامه به امامان شیعه بوده و برای پیروان مکتب‏ تشیع مفید ونافع می‏باشد. آنگاه لعن را از نگاه قرآن بررسی می کنیم سرانجام این‏ شبهات را از منظر قرآن پاسخ می‏گوئیم.
زیارت نامه عاشورا را از عالمان - محدثان پیشین شیعه ابو القاسم جعفر بن قولویه(ره) در کتاب کامل الزیارات (1)و شیخ الطایفه ،محمد بن حسن طوسی(ره)در کتاب مصباح المتهجد، با اندک اختلافی در برخی عبارات متن زیارت نامه، به نقل از امام باقر(ع)آورده‏ اند.
جایگاه والای علمی-وثاقت جعفر بن محمد بن قولویه،نزد محدثان ورجال شناسان شیعه و عامه، ثابت شده و غیر قابل انکار است. شیخ طوسی در الفهرست، شیخ نجاشی در کتاب رجال‏ خود، علامه حلی به نقل از نجاشی در کتاب خلاصه الاقوال، او را به بهترین تعابیر ستوده‏ اند . نجاشی درباره او می‏نویسد:
«ابو القاسم جعفر ابن قولویه از موثق‏ترین عالمان شیعه ، از بزرگان آنها در حدیث و فقه بوده. استاد ما ابو عبد الله‏[شیخ مفید]، فقه را از او فراگرفت و مردم به هر صفتی از صفات نیک‏ و عدالت - فقاهت توصیف شوند، او از آن توصیف برتر است».
از این گذشته،در علم رجال که به بررسی حال راویان احادیث از نظر عدالت و وثاقت پرداخته‏ می‏شود، یکی از معیارهای موثق بودن ناقلان حدیث شهادت و گواهی یک راوی موثق به وثاقت‏ و عدالت راوی یا راویان دیگر دانسته شده است. بر این اساس مرحوم آیت الله العظمی خوئی که‏ سخت‏گیری او درباره رجال حدیث از مقدمه کتاب معجم رجال الحدیث او به دست‏ می‏آید هم عقیده با مرحوم شیخ حر عاملی، به وثاقت جمیع راویانی که در اسناد روایات کتاب کامل الزیارات آمده ‏اند، حکم می‏کند . (2) البته همانطور که آن مرحوم در ادامه‏ سخن خود می‏نویسد: «چنین توثیقاتی تا وقتی معتبر است که با دلیلی معارض مواجه نشود».
زیرا جعفر بن‏ محمد قولویه به عنوان یک عالم کاملا موثق مورد اعتماد متقدمان شیعه، در مقدمه کتاب خود، کامل الزیارات می‏نویسد :
«قطعا ما به تمامی آنچه از امامان معصوم(ع)چه در زمینه ‏[زیارات‏] و چه در غیر این زمینه نقل شده است،آگاهی نداریم ولی آنچه را از ناحیه عالمان موثق و مورد اعتماد ما (رحمهم الله) به دست ما رسیده است نقل می‏کنیم».
با توجه بدانچه‏ بیان شد سند زیارت عاشورا به روایت کتاب کامل الزیارات مورد قبول است و قابل‏ اعتماد است . البته مؤلف کتاب شفاء الصدور پس از بررسی احوال یکایک راویان‏ زیارت نامه عاشورا بر اساس روایت کتاب کامل الزیارات با موشکافی‏های‏ دقیق حکم به حسن سند دوم کامل الزیارات می‏کند:(3)
اشاره شد که شیخ طوسی نیز زیارت‏نامه عاشورا را در مصباح المتهجد نقل نموده است. نقل وی با نقل مؤلف کامل الزیارات؛ اندک اختلافی در سند و متن دارد؛ اما از نظر مؤلف کتاب شفاء الصدور سند زیارت نامه عاشورا بنابر روایت مصباح المتهجد،صحیح است

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

محل دفن امام حسین علیه السلام

13 دی 1391 توسط معاونت فرهنگی

محل دفن سر امام حسین(علیه السلام)

نویسنده: محسن رنجبر‏‏

در این که سر امام حسین علیه‌السلام کجا دفن شده است، منابع تاریخی شیعه و سنی گزارش‌های گوناگونی آورده‌اند تا آنجا که شش قول در این باره گفته شده است.

قول اول: سر به بدن ملحق شده است. این قول مشترک میان شیعه و سنی است. علمای شیعه، از جمله شیخ صدوق (متوفای 381 ق)، سید مرتضی (متوفای 436 ق)، فتال نیشابوری (متوفای 508 ق)، ابن نما حلی، سید ابن طاووس (متوفای 664 ق) شیخ بهایی و مجلسی این قول را بیان کرده‌اند.

شیخ صدوق و پس از او، فتال نیشابوری در این باره می‌نویسند: علی بن حسین علیه السلام همراه زنان (از شام) خارج شد و سر حسین علیه‌السلام را به کربلا باز گرداند. (1)

سید مرتضی در این باره می‌گوید: روایت کرده‌اند که سر امام حسین علیه‌السلام با جسد در کربلا دفن شد. (2)

ابن شهر آشوب بعد از نقل سخن فوق از سید مرتضی، از قول شیخ طوسی نقل کرده است که به همین سبب (ملحق کردن سر امام به بدن و دفن آن) زیارت اربعین (از جانب امامان علهیم‌السلام) توصیه شده است. (3)

ابن نمای حلی نیز نگاشته است: آنچه از اقوال بر آن می‌توان اعتماد کرد، آن است که بعد از آن که سر امام در شهرها گردانده شد، به بدن بازگردانده شد و با جسد دفن شد. (4)

سید ابن طاووس نوشته است: اما سر حسین علیه‌السلام، روایت شده که سر برگردانده شد و در کربلا با جسد شریفش دفن شد و عمل اصحاب بر این معنا بوده است. (5)

مجلسی، یکی از وجه‌های استحباب زیارت امام حسین علیه‌السلام را در روز اربعین، الحاق سرهای مقدس را به اجساد توسط علی بن حسین علیهما‌السلام بیان کرده است. (6) وی در جای دیگر بعد از نقل اقوال دیگر در این باره می‌نویسد: مشهور بین علمای امامیه آن است که سر امام همراه بدن دفن شده است. (7)

برخی اندیشمندان اهل‌ تسنن نیز این قول را بیان کرده‌اند:

ابوریحان بیرونی (متوفای 440 ق) در این باره می‌نویسد: و فی العشرین ردّ راس الحسین علیه‌السلام الی مجثمه حتی دفن مع جثته…؛ در روز بیستم (صفر)، سر حسین علیه‌السلام به بدنش ملحق و با آن دفن گردید. (8)

قرطبی (متوفای 671 ق) می‌نویسد: امامیه می‌گویند که سر حسین علیه‌السلام پس از چهل روز به کربلا بازگردانده و به بدن ملحق شد و این روز نزد آنان معروف است و زیارت در آن روز را زیارت اربعین می‌نامند. (9)

قزوینی نیز نگاشته است: روز اول ماه صفر، عید بنی‌امیه است، چون در آن روز، سر حسین علیه‌السلام را به دمشق وارد ساختند و در روز بیستم آن ماه، سر ایشان به بدن، باز گردانده شد. (10)

مناوی (متوفای 1031 ق) نوشته است: امامیه می‌گویند: پس از چهل روز از شهادت، سر به بدن بازگردانده شد و در کربلا دفن شد. (11)

قول دوم: در کنار قبر امیرالمومنین علیه‌السلام؛ (12)

قول سوم: مسجد رقه در کنار فرات؛

قول چهارم: بقیع نزد قبر مادرش فاطمه علیها‌السلام؛

قول پنجم: دمشق؛

قول ششم: قاهره. (13)

بررسی و تامل در این اقوال، این نتیجه را در بردارد که دیدگاه اول، یعنی الحاق سر به بدن، مشهور و مورد اعتماد و عمل علمای شیعه است، از این رو این قول قابل اعتنا و پذیرش است و بنا بر گزارش‌های تاریخی این الحاق در روز بیستم صفر سال 61 بوده است. بنا بر قول مشهور، این کار توسط امام زین‌العابدین علیه‌السلام صورت گرفته است. (‌14)


پى‏نوشت‏ها:
1. ابن طاووس، لهوف، ص 88، ترجمة رجالي تهراني.
1- شیخ صدوق، الامالی، مجلس سی‌ و یکم، ص 232؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص‌192و مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 140.
2- رسائل المرتضی، ج 3، ص 130.
3- مناقب آل ابی‌طالب، ج 4، ص 85 و مجلسی، بحارالانوار، ج 44، ص 199: «قال الطوسی رحمة ‌الله: و منه زیارة الاربعین».
4- نجم الدین محمد بن جعفر بن نما حلی، مثیرالاحزان، ص 85.
5- سید ابن طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 114.
6- مجلس، بحارالانوار، ج 98، ص 334.
7- همان، ج 45، ص 145.
8- بیرونی، الاثار الباقیه عن القرون الخالیه، ص 331.
9- محمد بن احمد قرطبی، التذکرة فی امور الموتی و امور الاخره، ج 2، ص 668.
10- زکریا محمد بن محمود قزوینی، عجائب المخلوقات و الحیوانات و غرائب الموجودات، ص 45.
11- عبدالرووف مناوی، فیض القدیر، ج 1، ص 205.
12- ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص 84؛ کلینی، الکافی، ج 4، ص 571- 572؛ ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج 6، ص 35- 36 و ابن شهر آشوب، همان، ج 4، ص 85.
13- سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص 265- 266؛ سید محسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج 1، ص 626- 627 و همو، لواعج الاشجان، ص 247- 250؛ محمدامین امینی، همان، ج 6، ص321- 337.
قاضی طباطبائی ضمن اشاره به اقوال در این موضوع و دفاع از قول به الحاق سر به بدن، اقوال دیگر را در این باره نقد و بررسی کرده است. ر. ک: تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام، ص 303 به بعد.
14- مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 145 و همو، جلاء العیون، ص 407.


منبع:مجله تاریخ در آینه پژوهش، ش 5، 1384

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 31
  • ...
  • 32
  • 33
  • 34
  • ...
  • 35
  • ...
  • 36
  • 37
  • 38
  • ...
  • 113
مهر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    

معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهراء شاهین دژ

با سلام با توکل به خداوند یگانه و توسل به پاره ی تن رسول الله « حضرت زهرا سلام الله علیها » شفیعه ی روز جزا کار خود را در وبلاگ شروع نمودیم باشد که در پناه ایزد منان موفق باشیم. پس ورود شما عزیزان را به وبلاگ مدرسه علمیه الزهراء شهرستان شاهین دژ خوش آمد میگوییم.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • معاونت پژوهش
    • اخبار پژوهشی
    • فرآورده های پژوهشی
    • همایش ها و فراخوان های مقالات
    • معرفی سایت
    • سوالات پژوهشی
  • پيامك هاي مناسبتي
  • مناسبت های قمری
    • ماه مبارک رمضان
    • ماه شوال
    • شهادت امام صادق علیه السلام
  • معارف اسلامي
    • بزرگان ـ علما ـ فقها
    • صحيفه سجاديه
    • قرآن
    • نهج البلاغه
  • بخش اساتيد
  • دلنوشته هاي طلاب
  • دانستنی ها
  • مطالب آزاد
    • عمومی، مسائل روز
    • حجاب
  • فرهنگی
    • تربیت فرزند
    • خانواده
    • بهداشت و درمان
    • روایت عشق
    • وصیت نامه شهداء
    • خاطرات شهداء
  • هفته دولت
  • مناسبات ماه شمسي
  • پیامبر و اهل بیت علیهم السلام
    • لطایف و شنیدنی
    • امام زمان، انتظار
  • سوگواره روایت عشق(ماه محرم و صفر)
  • انقلاب اسلامی ایران
  • فاطمیه
  • دانلود نرم افزارها
  • احادیث طلاب
  • ماه شعبان
  • اخبار فرهنگی
  • ماه رجب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار بازديد از وبلاگ

وصیت نامه شهداء

احادیث موضوعی

ختم صلوات

ابزار و قالب وبلاگبیست تولزکد صلوات شمار برای وبلاگ
Online User
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فلش نوحه


دريافت کد :: صداياب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس