معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهراء شاهین دژ

ذخیره ای برای آخرت، خدمتی برای طلاب مدرسه ی علمیه الزهراء شاهین دژ
  • خانه 
  • خانه 
  • جزئیات صاحب وبلاگ 

کاغذ دیواری عید فطر

29 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

           

            

        

          

         

        

 نظر دهید »

تبریک عید فطر

29 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

* تبریک عید فطر

* این عید سعید و فرخنده را به حضور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف و نایب برحقش حضرت امام خامنه‌ای مد ظلله العالی و تمام مسلمان جهان تبریک و تهنیت عرض می‌نمایم.

* عید فطر؛ عید پایان یافتن رمضان نیست. عید برآمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است. چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد میشود. رمضان کورهای است که هستی انسان را میسوزاند و آدمی نو با جانی تازه از آن سر بر میآورد. فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است. بناست که رمضان با سحرها و افطارهایش. با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد. اگر در عید فطر درنیابیم که از نو متولد شدهایم؛ اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم؛ عید فطر، عید ما نیست.


* خداوندا تو را شاکریم که یک ماه میهمان و این اجازه را به ما دادی تا سحرها عاشقانه با تو سخن بگوییم و درد دلمان را با تو بگوییم و اکنون روز اول شوال را بر ما عید گرداندی عید بر عاشقان مبارکباد.


چقدر سخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانیم.

اللهم عجل لولیک الفرج


 

 نظر دهید »

شعر عید فطر

29 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

شعر عید فطر

 بگذشت مه روزه ، عيد آمد و عيد آمد                             بگذشت شب هجران، معشوق پديد آمد

آن صبح چو صادق شد، عذراي تو وامق شد                     معشوق توعاشق شد، شيخ تو مريد آمد

شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد                           شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کليد آمد

جان از تن آلوده، هم پاک به پاکي رفت                             هرچند چو خورشيدي بر پاک و پليد آمد

از لذت جام تو دل مانده به دام تو                                      جان نيز چو واقف شد، او نيز دويد آمد

بس توبه شايسته برسنگ تو بشکسته                            بس زاهد و بس عابد کو خرقه دريد آمد

باغ از دي نامحرم سه ماه نمي زد دم                                بر بوي بهار تو، ازغيب رسيد آمد


 نظر دهید »

فرشته ها شاهد باشید

28 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

فرشته ها شاهد باشید


پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

« یَقُولُ لِمَلائِکَتِهِ یَومَ العیدِ: ما جَزاء الأَجیرِ اِذا عَمِلَ عَمَلَهُ، فَیَقُولُونَ: یا رَبَّنا جَزاؤُهُ اَن تُوَفّ،ی اَجرَهُ، فَیَقُولُ: اِشهَدُوا مَلائِکَتی اِنّی غَفَرتُ لَهُم.»

خداوند متعال در روز عید به فرشته‌هایش می‌فرماید:

پاداش عامل و کارگری که امروز اعمال روز را انجام می‌دهد، چیست؟ فرشته‌ها عرض می‌کنند: ای پرودگار ما! پاداش او این است که به کار و عملش ارزش دهی.

خداوند غفور می‌فرماید: ای فرشته‌هایم شاهد باشید! من آنها را آمرزیدم. (روضة الواعظین، ج2، ص 354)

 1 نظر

عید فطر، روز سپاسگزاری

28 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

عید فطر، روز سپاسگزاری


فضل بن شاذان می‌گوید: امام رضا علیه السلام فرموده است:

« اِنَّما جُعِلَ یَومُ الفِطرِ العیدَ لِیَکوُنَ لِلمُسلِمینَ جمیعاً یَجتَمِعُونَ فیهِ وَ یَبرُزوُنَ لِلهِ عَزَّوَجَلَّ فَیُمَجِّدوُنَهُ عَلی ما مَنَّ عَلَیهِم، فَیَکوُنُ یَومَ عیدٍ وَ یَومَ فِطرٍ وَ یَومَ زَکاةٍ وَ یَومَ رَغبَةٍ وَ یَومَ تَضَرُّعٍ …»

روز فطر که عید قرار داده شده، به خاطر این است تا برای مسلمانان محل اجتماع باشد و در آنجا جمع شوند و برای خدا بیرون آیند و خدا را در مقابل نعمتهایی که به آنها بخشیده، تحمید و تمجید نمایند، پس روز فطر روز عید است، روز اجتماع، روز شکستن روزه، روز زکات، روز میل و دوستی، و روز تضرع و زاری است … .(من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 504)


 نظر دهید »

نماز عید

28 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

نماز عید


در دو عيد و خواندن نماز مخصوص عيد مستحب است .(1)

وقت نماز عيد

1- وقت نماز عيد از طلوع آفتاب تا ظهر است .(2)

2- مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند.

3- مستحب است در عيد فطر, بعد از بلند شدن آفتاب , افطار كنند و زكات فِطره را هم بدهند, سپس نماز عيد را بخوانند.(3)

چگونگى نماز عيد

1- نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است با نُه قنوت و اينگونه خوانده مى شود:

– در ركعت اوّل نماز پس از حمد و سوره بايد پنج تكبير گفته شود, و بعد از هر تكبير يك قنوت , و بعد از قنوت پنجم تكبير ديگرى و سپس ركوع و دو سجده .

– در ركعت دوّم پس از حمد و سوره چهار تكبير گفته مى شود و بعد از هر تكبير يك قنوت و بعد از قنوت چهارم تكبير ديگرى و سپس ركوع و دو سجده و تشهد و سلام .(4)

– در قنوت هاى نماز عيد هر دعا و ذكرى بخوانند كافى است , ولى بهتر است به اميد ثواب اين دعا را بخوانند:
اَللّهُمَّ اَهْلَ الْكِبْرِياَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ

خدايا اى اهل بزرگى و عظمت و اى شايسته بخشش و قدرت و سلطنت و اى شايسته عفو

وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذَا الْيَومِ الَّذى

و رحمت و اى شايسته تقوى و آمرزش از تو خواهم به حق اين روزى كه

جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمينَ عيداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ ذُخْراً [وَشَرَفاً]

قرارش دادى براى مسلمانان عيد و براى محمد صلى الله عليه و آله ذخيره و شرف

وَمَزِيْداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُدْخِلَنى فى كُلِّ خَيْرٍ

و فزونى مقام كه درود فرستى بر محمد و آل محمد و درآورى مرا در هر خيرى كه

اَدْخَلْتَ فيهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنى مِنْ كُلِّ سُوَّءٍ اَخْرَجْتَ

درآوردى در آن خير محمد و آل محمد را و برونم آرى از هر بدى و شرى كه برون آوردى

مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ

از آن محمد و آل محمد را - كه درودهاى تو بر او و بر ايشان باد - خدايا از تو خواهم

خَيْرَ ما سَئَلَكَ مِنْهُ عِبادُكَ الصّالِحُونَ وَاَعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْه ُعِبادُكَ الْصّالِحُونَ

بهترين چيزى را كه درخواست كردند از تو بندگان شايسته ات و پناه برم به تو از آنچه پناه بردند از آن بندگان شايسته ات.(5)

احكام كلّى

1 تمام نمازهاى مستحبى, دو ركعت است, مگر نماز وتر و اعرابى.

ـ اَعرابى يعنى عرب صحرانشين ـ روايت شده است كه روزى يك عرب صحرانشين خدمت پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) رسيد و عرض كرد كه مادر صحرا زندگى مى كنيم و با مدينه فاصله زياد داريم و نمى توانيم هر هفته به شهر بياييم و در نماز جمعه شركت كنيم , عملى به من بياموزيد تا در روز جمعه انجام دهم و فضيلت جمعه را دريابم, حضرت, نمازى به او ياد دادند كه جمعاً ده ركعت است, ابتدا دو ركعت و سپس دو نماز چهار ركعتى با آداب خاص كه در كتب ادعيه آمده است. محلقات مفاتيح الجنان (باقيات الصالحات ) نمازهاى مستحبى.

2 هيچ كدام از نمازهاى مستحبى اذان و اقامه ندارد.

3 در هيچكدام از نمازهاى مستحبى خواندن سوره پس از حمد لازم نيست , مگر آن كه خواندن سورهء معينى در آن شرط شده باشد.(6)

1ـ توضيح المسائل , م 1516
2ـ توضيح المسائل , م 1517
3ـ توضيح المسائل , م 1518
4ـ همان , م 1519
5ـ همان , م 1520
6ـ العروةالوثقى , ج 1 ص 515 م 1و تحريرالوسيله , ج 1 ص 165 م2

 نظر دهید »

شب قدر، بيست و يكم و بيست و سوم؟

21 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

شب قدر، بيست و يكم يا بيست و سوم؟

ابوبصير، به امام صادق عليه السلام عرض كرد: فدايت شوم! شبي كه اميدها به آن بسته است، كدام شب است؟

فرمود: يا در شب بيست و يكم و يا بيست و سوم است. ابوبصير عرض كرد: اگر قدرت نداشته باشم، هر دو شب را عبادت كنم و زنده بدارم، چه كنم؟ كدام يك را انتخاب نمايم؟

امام صادق عليه السلام تعيين نفرمود كه كدام شب است، ولي افزود: « ما اَيسَرَ لَيلَتَينِ فيما تَطلُبُ » چه آسان دو شب براي آنچه مي‌خواهي. يعني آن نتيجه‌اي كه تو در نظر داري به آن برسي براي آن دو شب احيا آسان است، نبايد تنبلي كرد. (نورالثقلين، ج5، ص 625)

 3 نظر

حكايت مرد جُهَنّي

21 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

حكايت مرد جُهَنّي

محمدبن يوسف از پدرش نقل مي‌كند كه گفته است:

از امام باقر عليه السلام شنيدم كه مي‌فرمود: شخصي از قبيله جُهنّي (اسم آن شخص عبدالله بن انيس انصاري بود) به خدمت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم آمد و عرض كرد: « يا رسول اللهِ! اِنَّ لي اِبِلاً وَ غَنَماً وَ عَمَلَةً فَاُحّبُّ اَن تَأمُرَني بِلَيلَةٍ اَدخُلُ فيها فَأَشهَدُ الصَّلوةَ » اي پيامبر خدا! من شتران، گوسفندان، غلامان و كارگران بسياري دارم و نمي‌توانم هميشه به مدينه بيايم و پشت سر شما نماز بخوانم و علاقمندم شبي را از ماه رمضان برايم معين كني كه در آن شب به مدينه آمده حضورتان كسب فيض كنم و در نماز حاضر شوم.

حضرت او را به نزديك خود خواند و آهسته در گوشش چيزي گفت. آن مرد هر سال شب بيست و سوم ماه رمضان كه فرا مي‌رسيد، با همه مال و حيوانات و غلامان و افراد خانواده به مدينه مي‌آمد و تا به صبح آن شب را احياء مي‌داشت و بامداد با همه تشكيلات به محل خود باز مي گشت. (تهذيب، ج4، ص 330)

 

 نظر دهید »

راه شناخت علی علیه السلام

20 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

راه شناخت علی علیه السلام


محبت نجات بخش نیست، معرفت نجات بخش است. ما موظف به شناخت علی در زمان خودمان هستیم نه محبت به امام.
هر کسی که علی را بشناسد، محبت واقعی را می‌فهمد و می‌شناسد نه محبت تلقینی که ثمری ندارد. دکتر علی شریعتی

 نظر دهید »

درد علی!!!!

20 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

درد علی!!!!

درد علي دو گونه است: دردي كه از ضربه ي ابن ملجم در فرق سرش احساس مي كند و درد ديگر دردي است كه او را تنها در نيمه شب هاي خاموش به دل نخلستانهاي اطراف مدينه كشانده…و به ناله درآورده است.ما تنها بر دردي مي گرييم كه از ابن ملجم در فرقش احساس مي كند.
اما اين درد علي نيست
دردي كه چنان روح بزرگي را به ناله آورده است ،تنهايي است كه ما آن را نمي شناسيم .بايد اين درد را بشناسيم نه آن درد را ، كه علي درد شمشير را احساس نمي كند.
و ….ما
درد علي را احساس نمي كنيم. دکتر علی شریعتی


 نظر دهید »

شب قدر، شب ارتباط با خدا

18 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی
شب قدر، شب ارتباط با خدا

جمعیت از خود بی‌خود شده است. چراغ‏ها خاموش است. در تاریكى صداى گریه و ناله از هر سو برمى‌خیزد. انگار اینها همان انسان‏هایى نیستند كه ساعتى پیش در كوچه و خیابان راه می‌رفتند از بقالى و لبنیاتى و نانوایى خرید می‌كردند، گاهى بر هم اخم می‌كردند و از یكدیگر دلگیر می‌‏شدند. پیش خود هزار جور حساب و كتاب داشتند. انگار اینها از یك سیاره دیگر آمده‏‌اند، از سیاره عشق و دوستى؛ از سیاره دل‌هاى نرم و آماده. از سیاره‏‌اى كه در آن كسى به فكر مزه خورشتى كه با نان فردا شب خواهد خورد نیست. آنجا دیگر كسى به فكر بزرگى و كوچگى خانه، زیبایى و زرق و برق اتومبیل و لباس، تفاخر و رفاه و دنیاطلبى نیست. اینها از كجا آمده‏‌اند كه این‏طور ضجه می‌زنند. این‏گونه از خود بی‌خود می‌شوند. شانه به شانه هم می‌نشینند و تكان‏هاى شانه یكدیگر را حس می‌‏كنند. اینها از كجا آمده‌‏اند كه فضاى خاموش مصلى را با امواج آسمانى و عرشى خود به فضایى سرشار از نفس فرشتگان تبدیل كرده است.

صداى آرام بخش مجرى مراسم، فریادها را به سكوت مبدل می‌‏كند: گوش كن امشب فرض كن اینجا تنهایى، فرض كن هیچ كس جز تو نیست. تنهاى تنها. فرض كن در تنهایى قبر و در تاریكى قبر به خودت آمدى، یك عمر معصیت كردن، یك عمر خلاف اوامر الهى رفتار كردن، یك عمر جواب محبت‏هاى او را با بى اعتنایى دادن تمام شده است. حالا آوردنت اینجا در آرامگاه ابدى، جایى كه هیچ برگشتى نیست، هیچ فریادرسى نیست. جایى كه تو هستى و نتیجه اعمال تو كه به صورت مار و مور و عقرب به جانت می‌افتد. این تاریكى، همان تاریكى شب قبر است. فكر كن كه عذاب‏هاى الهى در راه هستند. تو را به جان على ‏(علیه السلام) كه امشب فرقش در محراب شكافته می‌‏شود! این محیط را فراموش كن.

«امشب چشم من به روى چیزهایى باز شد كه پیش از این نمی‌‏دیدم، اگر هم جسته و گریخته، گاهى كسى در این مورد حرفى می‌‏زد، برایم خیلى مهم نبود. اما حالا حس می‌كنم سبك شده‏‌ام، حس می‌كنم پاك شده‏‌ام، حالا من هم می‌توانم او را صدا بزنم.»

حالا یك نفر از تو می‌‏پرسد شب‏هاى قدر چه كردى؟ از شب‏هاى قدر چه توشه‏‌اى برداشتى؟ وقتى درهاى رحمت ‏به رویت ‏باز بود، چرا استفاده نكردى؟ خدایا من امشب آمده‏‌ام كه بگویم اشتباه كردم. آمده‏‌ام بگویم نفهمیدم، نمی‌‏خواستم با توى مهربان، مخالفت كنم. خدایا اگر قرار است امشب مرا نیامرزى، همین الان مرا از دنیا ببر. حالا قرآن‏ها را روى سر بگیرید. قرآن خیلى عزیزه. قرآن را روى سرهاى خود بگیرید و در تاریكى قبر فریاد بزنید: الهى بك یا الله …

صداى جمعیت ‏یك بار دیگر اوج مى‌گیرد هیچ كس حال خود را نمی‌فهمد. هیچ كس به فكر وضع ظاهرى خود نیست. گویا در این جمعیت هر كس در خلوت خود ناله می‌كند؛ گویى هر كس از بدى اعمال خود ضجه می‌‏زند.

این جمله را هم گوش كن: تو را به جان آقایى كه مرغابی‌هاى خانه دخترش هم براى او اشك می‌ریختند، گوش كن. می‌خواهم در همین حالى كه دارى یك دعا بخوانم. خدایا اگر امشب در سرنوشت ‏یك‌ ساله ما مقدر كردى كه این آخرین شب قدرى باشد كه آن را درك می‌كنیم، خدایا كارى كن كه امشب، شب آمرزش ما باشد. شب بخشیده شدن گناهان ما باشد.

صداى آمیخته با گریه مداح در میان فریادهاى حاضران گم می‌شود. مراسم شب نوزدهم پایان یافته است. چراغ‏ها روشن می‌شود، چهره‏ها هنوز اشك‏ آلود است. جمعیت‏ به آرامى از فضاى مصلى خارج می‌‏شوند.

براى گفت‏ و گو جوان هجده ساله‏اى را انتخاب می‌كنم كه با شلوار لى و بلوز نوشته‌‏دارى كه بر تن دارد، كاملا شبیه جوان‏هاى امروزى است؛ همان‏ها كه بعضی‌‏ها اصلا انتظار دیدنشان را در چنین جاهایى ندارند. او را از وقتى كه با ناله‏‌هاى دلخراشش، در تاریكى مصلى بر سر و رو خود می‌زد، نشانه كرده بودم. چند قدمى به دنبالش می‌‏روم كاملا از فضاى مصلى خارج شدیم. دو سه قدم در كنارش برمی‌دارم و هنگامى كه توجهش جلب می‌شود، می‌گویم:

- قبول باشه، مراسم با حالى بود.

این جمله را هم گوش كن: تو را به جان آقایى كه مرغابی‌‏هاى خانه دخترش هم براى او اشك می‌ریختند، گوش كن. می‌خواهم در همین حالى كه دارى یك دعا بخوانم. خدایا اگر امشب در سرنوشت ‏یك‌ ساله ما مقدر كردى كه این آخرین شب قدرى باشد كه آن را درك می‌‏كنیم، خدایا كارى كن كه امشب، شب آمرزش ما باشد. شب بخشیده شدن گناهان ما باشد.

- سرى تكان می‌‏دهد، به علامت تایید و می‌خواهد در سكوت، راهش را ادامه دهد كه باز می‌گویم بچه كدام محله‌‏اى؟ با كنجكاوى نگاهم می‌كند، نگاهش آن چنان نافذ است كه بیش از آن نمی‌توانم مقاومت كنم و ناگهان ماجراى تهیه گزارش را می‌گویم. با تعجب گوش می‌‏كند. مثل این ‏كه اولین بارى است كه در چنین موقعیتى قرار می‌گیرد. شاید هم اصلا انتظارش را نداشته كه در چنین جایى مورد نظرخواهى قرار بگیرد. اما هر چه هست، انگار با خودش كنار می‌آید كه چند كلمه‏‌اى از احساسش در شب قدر صحبت كند:

«امشب چشم من به روى چیزهایى باز شد كه پیش از این نمی‌دیدم، اگر هم جسته و گریخته، گاهى كسى در این مورد حرفى می‌زد، برایم خیلى مهم نبود. اما حالا حس می‌كنم سبك شده‏‌ام، حس می‌كنم پاك شده‏‌ام، حالا من هم می‌توانم او را صدا بزنم.»

منبع:مجله دیدار آشنا، ش 18، محسن قائمى.

 6 نظر

نقش علی علیه السلام در وحدت جامعه

18 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

نقش على عليه السلام در وحدت جامعه

كسى را نمی‌توان يافت كه چون امام على عليه السلام خواهان خير و صلاح امت بوده باشد؛ چرا كه او همواره بر آن بود تا مسير تاريخ را در بستر واقعى آن به جريان اندازد. اگر چه مردم در انتخاب و گزينش رهبرى راه خطايى را پيمودند، اين چيزى نبود كه امام را وادارد تا تصميم عجولانه بگيرد؛ زيرا امام به فراست، تبعات جانبى اين دگرگونى را دريافته بود. عامه مردم از وجود فرصت طلبان كاملا بى اطلاع بودند، از اين رو، هم در انتخاب خليفه و هم در روش عزل وى اشتباه كردند و شايد در موقعيت و جو آن چنانى، هر كسى جاى آنان می‌بود همين تصميم را اتخاذ می‌کرد؛ زيرا عثمان بارها پيمان بست و نقض پيمان كرد. عثمان به وضوح احساس می‌کرد كه على عليه السلام خير و صلاح وى را می‌خواهد؛ جز اين كه اوضاعى كه بر خليفه حاكم بود، مانع می‌شد روابط آن دو گرم و دوستانه باشد.

ابن قتيبه می‌گويد: «روزى عثمان به على عليه السلام گفت: اى ابو الحسن، نمی‌دانم طالب مرگت هستم، يا زندگى تو را خواهانم. به خدا! اگر بميرى نمی‌خواهم بعد از تو براى ديگران بمانم، زيرا كسى را چون تو نخواهم يافت»( الامامة و السياسة، ج 1، ص36)

جرج جرداق می‌گويد: «در جريان حصر سراى عثمان، فرزندان على عليه السلام حسن وحسين عليهم السلام به دفاع از وى پرداختند؛ اين در حالى بود كه بنى اميه پنهانى از وى گريختند و در شام به معاويه پيوستند.» (على صداى عدالت انسانى، ج 1، ص 218 ـ 219؛ نهاية الارب، ج‏5، صفحه 80)

مسعودى می‌گويد: «علاوه بر فرزندان، كسان خود را نيز فرستاد.» (مروج الذهب، ج 1، ص 701 ـ .702)

مؤلف الفخرى می‌گويد: «على عليه السلام در رديف مدافعان و ياران عثمان بود و عثمان براى دفع مردم از او كمك می‌خواست واو نيز به دفع آنان قيام كرد. عاقبت چون عثمان را محاصره نمودند على عليه السلام فرزند خود حسن عليه السلام را به يارى او فرستاد كه او جهت دفاع از عثمان سخت كوشيد، چندان كه عثمان او را قسم داد كه از دفاع دست بردارد.» (الامامة و السياسة، ج 1، ص 42؛ نهاية الارب، ج 5، ص 74، به نقل از: تاريخ سياسى اسلام، ج 1، ص .300)

طبرى و اين قتيبه آورده‌‏اند: «چون عثمان در محاصره مخالفين بود، شورشيان آب را بر وى بستند و كسى جرأت نمی‌کرد كه به آنان آب برساند، تا اين كه عثمان از پشت بام خانه‏‌اش از على عليه السلام خواست تا به خانه‌‏اش آب برساند كه على عليه السلام هم چند مشك آب برايش فرستاد.» (الامامة و السياسة، ج 1، ص 40؛ تاريخ طبرى، ج 3، (حوادث سال 35) نهاية الارب، ج 5، ص74)

منبع:(تاريخ ولايت در نيم قرن اول صفحه 112 استاد حسين ذاكر خطير.)


 نظر دهید »

تنهاي تنها

18 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

تنهاي تنها

 

علی،  دل خسته و رنجور، تنهای  تنها، در مسجد است. و چه دلتنگی  عظیمی است، دوری علی  و پسر عمش، محمد مصطفی. مسجد شلوغ است . ولی اینان کجا می فهمند، سرخی داغ فراق علی را، به محراب می رود. دستها را بالا می آورد و طلب  صبر میکند.

از بیرون مسجد، صدائی به گوش می رسد و این چه صدائی است که اینگونه علی را بی تاب کرده است. این صدای گریه حسنین است. سراسیمه از مسجد بیرون می اید و آن دو دردانه زهرا را به آغوش می کشد.

علی، می خواهد علت گریه و هراسشان را بپرسد، اما نوای مادر مادر حسنین، آنچنان قرار از دل علی می رباید، که گوئی روحش از اسارت فقس تن رها می شود. از حال می رود و روی زمین می افتد.

آرزو می کند که حتی یک لحظه، بی فاطمه،  در این دنیای پر فتنه، نفس نکشد. ولی او باید بماند. تنهای تنها  با این همه غربت و درد. و نه تنها بماند، بلکه سالها سکوت کند و دم بر نیاورد.

زیرا که سکوت، سفارش پیامبر  بود به علی و چه سخت است سکوت، دیدن و گذشتن، برای فاتح خیبر و شیر خدا، و چه درد آور است استخوان در گلو نگه داشتن و درد دل  با چاههای صبور مدینه، گفتن.

و حال، سالها گذشته است  و ما هنوز به انتظار گرفتن انتقام خون  یاس کبود مدینه، آمدن فرزند زهرا را آرزو می کنیم.


 3 نظر

در هجرت عشق

18 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

در هجرت عشق


بانگ شيون بلند است و گویی این همه ناله را پاسخی نیست.

زمینیان در ماتمند و آسمانیان چشم انتظار و علی چون همیشه مظلوم…

امشب عجب حالی دارد حسن، نمی‌داند از غم فراق پدر بگرید یا بر این وصال ابدی غبطه خورد و حسین همچنان به پدر می‌نگرد ، پدر که غریبانه در بستر جهل کوفیان خفته.

علی را در محراب عشق کشتند ،

فرق عدالت را در شام سیاهی شکافتند و نخواستند آفتاب، ظلمت شب‌هایشان را روشن کند.

علی غریب و تنها، شکوه در چاه می‌کرد، نخلستان‌های کوفه هیچگاه ناله‌های شبانه‌اش را از یاد نخواهد برد.

دل آسمانی‌اش پر بود از عشق خدا و همین عشق او را به عرشیان پیوند می‌زد و امشب عرش را در مقدمش، آذین بسته‌اند

علی رهسپار است و دلها در پی او روان،

او می‌رود و حسرت ابدی جهان را فرا می‌گیرد،

چرا که علی یگانه بود …


 نظر دهید »

عبادت علی علیه السلام

17 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

عبادت علی علیه السلام


در مناجات حضرت آمده است:

« اِلهی ما عَبَدتُکَ طَمَعاً فی جَنَّتِکَ، وَ لا خَوفاً مِن النّارِکَ، وَ لکِن وَجَدتُکَ اَهلاً لِلعِبادَةِ فَعَبَدتُکَ».

ای خدای من! تو را به طمع بهشتت بندگی نمی‌کنم و از ترس آتشت (جهنم) عبادت نمی‌نمایم. بلکه تو را سزاوار برای عبادت یافته‌ام. پس تو را می‌پرستم. (بحارالانوار، ج69، ص 278)

 1 نظر

علی بود ....

16 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

علی بود ….


تا صورت پیوند جهان بود، علی بود

تا نقش زمین بود و زمان بود، علی بود

آن قلعه گشایی که در قلعه‌ی خیبر

برکند به یک حمله و بگشود، علی بود

آن مرد سرافراز که اند ره اسلام

تا کار نشد راست نیاسود، علی بود

آن شیر دلاور که برای طمع نفس

بر خوان جهان پنجه نیالود، علی بود

شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود

سلطان سخا و کرم و جود، علی بود

هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس

هم صالح پیغمبر و داوود، علی بود

هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم ایوب

هم یوسف و هم یونس و هم هود، علی بود

مسجود ملائک که شد آدم، ز علی شد

آدم چو یکی قبله و مسجود، علی بود

آن عارف سجاد که خاک درش از قدر

بر کنگره‌ی عرش بیفزود، علی بود

ان لحمک لحمی، بشنو تا که بدانی

آن یار که او نفس نبی بود، علی بود

آن شاه سر افراز که اندر شب معراج

با احمد مختار یکی بود، علی بود

آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن

کردش صفت عصمت و بستود، علی بود

 نظر دهید »

بهشت مشتاق حسن علیه السلام

14 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

بهشت مشتاق حسن علیه السلام

جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

« اِنَّ الجَنَّةَ تَشتاقُ اِلی اَربَعَةٍ مِن اَهلی قَد اَحَبَّهُمُ اللهُ وَ اَمَرَنی بِحُبِّهِم، عَلیُِّ بنُ اَبی طالِبٍ وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ وَالمَهدِیُّ الَّذی یُصَلّی خَلفَهُ عیسیَ بنُ مَریَمَ.»

بهشت مشتاق چهار نفر از اهل بیت من می‌باشد که خداوند متعال آنان را دوست دارد و مرا (نیز) به دوستی آنان دستور داده است. (انان عبارتند از) حضرت علی، امام حسن، امام حسین و حضرت مهدی قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم که در هنگام ظهورش حضرت عیسی بن مریم به او اقتدا نموده و در پشت سر او نماز خواهد خواند.

 1 نظر

دوست حسن را آتش نمی سوزاند

14 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

دوست حسن را آتش نمی سوزاند


از ابوذر غفاری چنین نقل شده است: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را دیدم که حسنین علیهما السلام را می‌بوسید و می‌فرمود:

« مَن اَحَبَّ الحَسَنَ وَالحُسَینَ وَ ذُرِّیَّتَهُما لَم تَلفَحهُ النّارُ »

هر کس حسن و حسین و فرزندان آنان را دوست بدارد، آتش جهنم او را نخواهد سوزاند. (ناسخ التواریخ، زندگانی امام حسن علیه السلام، ج1، ص 141)

 نظر دهید »

ولادت امام حسن علیه السلام

14 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

ولادت امام حسن علیه السلام

(15 ماه رمضان)

 

قالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم:

« حَسَنٌ مِنّی وَ اَنَا مِنهُ اَحَبَّ اللهُ مَن اَحَبَّهُ ».

(بشارت المصطفی صلی الله علیه و آله و سلم لشیعة المرتضی علیه السلام، ص 247، حدیث 37)

ماه من از پرده برون شو ببین ماه خدا را

ماه عفو و ماه رحمت ماه تسبیح و دعا را

ماه توبه ماه بخشایش مه صدق و صفا را

ماه میلاد حسن مرآت حسن کبریا را

نیمه‌ی ماه خدا ماه علی را جلوه‌گر بین

قرص خورشید محمد را در آغوش سحر بین

*****

غنچه‌ای از گلشن قرآن و عترت وا شد امشب

اشک شوق مصطفی در خنده‌اش پیدا شد امشب

روشن از دیدار رویش دیده‌ی زهرا شد امشب

فاش گویم پور بوطالب علی بابا شد امشب

(نخل میثم، حاج غلامرضا سازگار، ص 148)

 

 نظر دهید »

تازه مسلمان و ماه رمضان

08 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

تازه مسلمان و ماه رمضان

 

علامه بزرگ سید شرف الدین جبل عاملی، صاحب کتاب « المراجعات » می‌گوید: یکی از مسیحیان ثروتمند لبنان نزدم آمد و گفت: می‌خواهم مسلمان شوم، وظیفه‌ام چیست؟

گفتم: دو رکعت نماز صبح بخوان و سه رکعت نماز مغرب.

گفت: مسلمانان هفده رکعت نماز می‌خوانند.

گفتم: مسلمانی آنان یک مقدار قوی شده است، از این رو پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای تازه مسلمانان، بنابر نقل تواریخ، دو رکعت نماز صبح و عصر می‌خواندند، اکنون که شما مسلمان شده‌اید همین اعمال را انجام بدهید کافی است.

به تدریج این شخص از لحاظ ایمان قوی شد و به مساجد می‌رفت و مانند سایر مسلمانان نمازهای پنجگانه را به جای می‌آورد تا این که ماه رمضان فرا رسید. ایشان سراسیمه نزد من آمد و گفت: آیا من هم باید روزه بگیرم؟

گفتم: خیر، روزه مربوط به کهنه مسلمانها است، مسلمانان صدر اسلام، پس از مدت طولانی که از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گذشت، به روزه گرفتن مأمور شدند.

گفت: می‌خواهم روزه بگیرم.

گفتم: هر اندازه که آمادگی داری روزه بگیر.

همین روش باعث گردید تا در سال دوم، تمام ماه رمضان را روزه گرفت، و اکنون او از مسلمانان نیرومند لبنان است و نماز شب این مرد مسلمان ترک نمی‌شود و مهمترین بودجه‌ها و کمبودهای جنوب لبنان (مرکز شیعه نشین) را تأمین می‌کند.

آری هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معاذ بن جبل را برای ارشاد مردم به یمن فرستاد، به او فرمود: « یا مَعاذُ بَشِّر وَ لا تُنَفِّر، یَسِّر وَ لا تُعَسِّر » ای معاذ! با بشارت و چهره‌ی شاد و گشاد با مردم روبرو شو و کاری را که موجب فرار مردم از اسلام گردد، انجام نده. آسان بگیر و سخت نگیر. (صائمان صالح، ص 144)


 7 نظر

مواظب آینده باشید

07 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

مواظب آینده باشید


محمد بن مسلم ثقفی گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم که می‌فرمود:

« اِنَّ لِلهِ تَبارَکَ وَ تَعالی مَلائِکَةً مُوَکَّلینَ بِالصّائِمینَ یَستَغفِرُونَ لَهُم فی کُلِّ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ اِلی آخِرِهِ، وَ یُنادُونَ الصّائِمینَ کُلِّ لَیلَةٍ عِندَ اِفطارِهِم: اَبشِرُوا عِبادَاللهِ! فَقَد جُعتُم قَلیلاً وَ سَتَشبَعُونَ کَثیراً، بُورِکتُم وَ بوُرِکَ فیکُم، حَتّی اِذا کانَ آخِرُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ نادوُهُم اَبشِرُوا عِبادَاللهِ! فَقَد غَفَرَاللهُ لَکُم ذُنُوبَکُم وَ قَبِلَ تَوبَتَکُم فَانظُروُا کَیفَ تَکوُنُونَ فیما تَستَأنِفُونَ.»

همانا برای خداوند متعال فرشتگانی است که مأمور شده‌اند از اول ماه رمضان تا آخرش روزه‌داران را (دعا نموده و) طلب مغفرت نمایند، و هر شب هنگام افطار، روزه‌داران را صدا می‌کنند و می‌گویند: ای بندگان خدا! مژده باد شما را، اندکی گرسنه شدید و به زودی، بسیار سیر خواهید شد. مبارک باد شما را ماه مبارک. فرشتگان تا شب آخر ماه رمضان به آنان مژده می‌دهند و می‌گویند: ای بندگان خدا! در حقیقت خداوند گناهان شما را بخشید و توبه شما را قبول کرد، نظر کرده و مواظب باشید که در آینده چگونه خواهید بود. (وسائل الشیعه، ج7، ص 176، باب او جوب صومه، حدیث 10)


 2 نظر

آرایش بهشت برای روزه‎داران

04 مرداد 1391 توسط معاونت فرهنگی

آرایش بهشت برای روزه‌داران


از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که ایشان فرموده است:

« انَّ الجَنَّةَ مَشتاقَةٌ اِلی اَربَعَةِ نَفَرٍ: اِلی مُطعِمِ الجُوعانِ، وَ حافِظِ اللِّسانِ، وَ تالی القُرآنِ، وَ صائِمِ شَهرِ رَمَضانَ. وَ عَنهُ صلی الله علیه و آله و سلم وَ قَالَ: اِنَّ رَمَضانَ اِلی رَمَضانَ کَفَّارَةٌ لِما بَینَهُما وَ قالَ: اِنَّ الجَنَّةُ لَتُزَیَّنُ مِنَ السِّنَةِ اِلی السَّنَةِ لِصُوّآمِ شَهرِ رَمَضانَ.» (مصابیح الدجی، ص 818، نقل از مستدرک، ج1، ص 571)

بهشت مشتاق چهار نفر است: خوراک دهنده به گرسنه. و نگاه دارنده‌ی زبان، و تلاوت کننده‌ی قرآن، روزه‌داران ماه رمضان و نیز آن حضرت فرمود: (روزه‌ی) ماه رمضان تا رمضان دیگر کفاره گناهانی است که در بین آن دو صورت می‌گیرد و نیز فرمود: بهشت از امسال تا سال آینده برای روزه‌داران ماه رمضان آرایش داده می‌شود.

مرحوم قطب راوندی در کتاب لُبّ الباب از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می‌کند که حضرت فرمود:

« اِنَّ مَن تَمَسَّکَ فی شَهرِ رَمَضانَ بِسِتبِ خِصالٍ غَفَرَ اللهُ لَهُ ذُنُوبَهُ: اَن یَحفَظَ دینَهُ، وَ یَصُونَ نَفسَهُ، وَ یَصِلَ رَحِمَهُ، وَ لا یُؤذِیَ جارَهُ، وَ یَرعی اِخوانَهُ، وَ یَخزَنَ لِسانَهُ.» (مستدرک، ج7، ص 370)

کسی که به شش خصلت در ماه رمضان چنگ زند، خداوند همه گناهانش را می‌آمرزد:

1. دینش را نگه دارد.

2. خود را از آلودگی دور نگه دارد.

3. صله رحم به جا آورد.

4. همسایه خویش را نیازارد.

5. مراعات حقّ برادران خود را بنماید.

6. زیبان خویش را خزینه دار اسرار مردم قرار دهد.


 7 نظر

خواندن قرآن در ماه رمضان

31 تیر 1391 توسط معاونت فرهنگی

خواندن قرآن در ماه رمضان


1. امام باقر عليه السلام فرمود: هر چيزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است. (اصول كافى جلد 4 صفحه: 438 روايت: 10 )

2. على بن ابى حمزه گويد: خدمت حضرت صادق(علیه السلام) شرفياب شدم پس ابوبصير به آن حضرت عرض كرد: قربانت بروم در ماه رمضان همه قرآن را در يك شب بخوانم؟ فرمود: نه عرض كرد: در دو شب؟ فرمود: نه، عرض كرد: در سه شب؟ فرمود: ها (يعنى آرى بخوان) و با دست خود اشاره فرمود: (مجلسى (ره) گويد: گويا اشاره فرمود كه خاموش باش) سپس فرمود: اى ابا محمد براى ماه رمضان حقى و حرمتى است كه ماههاى ديگر مانند آن نيستند (يعنى اينكه اذنت دادم در سه شب بخوانى بخاطر حرمت ماه رمضان و امتيازش با ماههاى ديگر است) و اصحاب حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) قرآن را در يك ماه يا كمتر مى‌خوانند، و هر آينه قرآن با سرعت و شتاب خوانده نشود، و بايد هموار و شمرده و با آهنگ خوش خوانده شود، و هر گاه به آيه اى كه در آن نام بهشت برده شده است گذر كنى آنجا بايست، و از خداى عزوجل بهشت را بخواه، و چون به آيه اى كه در آن ذكر دوزخ است گذر كنى نزد آن نيز ايست كن و از دوزخ به خدا پناه ببر. (اصول كافى جلد 4 صفحه: 422 روايت: 2)
3. على بن مغيرة گويد: به حضرت ابى الحسن (كاظم) عليه السلام عرض كردم: كه پدر من از جد شما پرسيده از ختم قرآن در هر شب؟ و جد شما فرموده بود: هر شب، و به او عرض كرده بود: در ماه رمضان؟ جد شما فرموده بود: و در ماه رمضان، پدرم به او عرض كرده بود: آرى هر چه توانائى داشته باشم (بخوانم)؟ فيض (ره) گويد: محتمل است در اينجا چيزى افتاده و ساقط شده باشد) و پدرم چنين بود كه چهل بار قرآن را در ماه رمضان ختم مى‌كرد و من نيز از اين پس از پدرم (به همين اندازه ها) ختم مى‌كنم گاهى بيشتر و گاهى كمتر باندازه فراغت و شغلم و باندازه نشاط و كسالتم؟ و چون روز عيد فطر شود يك ختم آنرا هديه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) كنم، و يكى را هديه به على عليه السلام و يكى را هديه به فاطمه عليها السلام و همچنين براى هر يك از ائمه(علیهم السلام) تا برسد به شما كه براى هر يك يكى هديه كنم و تا به اين حال رسيده‌ام چنين كرده‌ام، براى من در برابر اين عمل چه پاداشى هست؟ فرمود: پاداشت اين است كه روز قيامت با ايشان باشى، گفتم: اللّه كبر! اين است پاداش من؟ تا سه بار فرمود: آرى. (اصول كافى جلد 4 صفحه: 422 روايت: 4 )

4. امام رضا علیه السلام فرمود: من قرا فی شهر رمضان آیة من کتاب الله کان کمن ختم القرآن فی غیره من الشهور؛ هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل این است که در ماه‌های دیگر تمام قرآن را بخواند. (بحارالانوار، ج93، ص 364)

 2 نظر

رمضان و افزایش حسنات

31 تیر 1391 توسط معاونت فرهنگی

رمضان و افزایش حسنات

 

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند:

شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ يُضاعِفُ اللّه‏ُ فيهِ الحَسَناتِ وَ يَمحو فيهِ السَّيِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَكَةِ؛

ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مى‏افزايد و گناهان را پاك مى‏كند و آن ماه بركت است.

(بحارالأنوار، ج 96، ص 340، ح 5)

 1 نظر

شرایط روزه‌دار از امام صادق علیه السلام

30 تیر 1391 توسط معاونت فرهنگی

شرائط روزه‏‌دار از امام صادق (علیه السلام)


اول بستن چشم و حفظ کردن آن از نگریستن طولانی به سوی هر چیزی که نهی یا مکروه شده.
امام صادق ( علیه‏ السلام) فرمود: وقتی که روزه هستی باید گوش و چشم و مو و پوست و دیگر اعضای بدنت روزه باشند، یعنی از گناهانی که بر آن اعضاء حرام شده اجتناب نمایند و حتی چیزی که قلب را به خود مشغول می‏‌نماید و از ذکر خدا غافل می‏‌سازد، باید پرهیز کرد.
و یا در حدیث دیگر امام می‏‌فرماید: نباید روز روزه‌‏داریت‏ با روز فطرت مساوی و برابر باشد، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‏‌فرماید: نگاه تیر مسمومی از تیرهای ابلیس است، پس کسی که از لذت آن نگاه بگذرد، برای ترس از خدا، خداوند ایمانی به او مرحمت‏ خواهد فرمود، که حلاوتش را در قلب خویش احساس نماید.

دوم حفظ زبان از هذیان، دروغ، و غیره است. مراء و جدال را رها کن، و خادم خویش را رنج نده و در حال روزه، با وقار و حلیم باش، که هرزگی و هرزه گوئی تو را در حال روزه به جهال و یاوه گویان ملحق نسازد، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنید از زنی که به جاریه خویش فحش و ناسزا می‏‌گفت، در حالی که روزه‏‌دار هم بود، حضرت برای او دستور فرمود طعامی بیاورند، فرمود به آن زن که بخور، عرض کرد یا رسول الله من روزه دارم حضرت فرمود چگونه روزه‏‌داری و حال آنکه به جاریه‏‌ات نسبت ناسزا می‏‌دهی و فحاشی می‏‌کنی، و به راستی روزه فقط امساک از طعام و شراب نیست.



داستان دو زن روزه‌‏دار که غیبت مردم می‏‌کردند


روایت‏ شده دو زن در عهد پیامبر (صلی الله علیه و آله) روزه‏‌دار بودند، در آخر روز حالشان از شدت گرسنگی و تشنگی وخیم شد و نزدیک بود که تلف گردند، پس فرستادند کسی را پیش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که تا از آن حضرت اذن افطار بگیرند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) ظرفی را فرستاد برای آن زنان، فرمود: به ایشان بگو که در داخل این ظرف قی کنید آنچه که خوردید، پس یکی از آندو قی کرد نیمی از آن ظرف را از لخته‌‏های خون و گوشت‏ خالص پر کرد، و آن دیگری نیز با قی و استفراغ خویش بقیه ظرف را پر نمود، مردم از این ماجرا به شگفت درآمدند و تعجب کردند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: این دو زن از آنچه که بر آنها حلال بود امساک نمودند، و بر آنچه که بر آنان حرام بود روزه خویش را باطل نمودند، به این صورت که نشستند در کنار هم دیگر، از مردم غیبت کردند، و این است آنچه که پشت‏سر مردم گفتند که در این ظرف است، از گوشتهای آنان.

سوم- نگهداری گوش از شنیدن هر مکروهی، زیرا هر چیزی گفتنش حرام است، شنیدن و گوش فرا دادن به او نیز حرام است، و لذا به پیشگاه خداوند گناه شنونده دروغ و خورنده حرام یکسان است، که خداوند در قرآن می‏‌فرماید:
سماعون للکذب اکالون للسحت (سوره مائده، آیه 42)


چهارم- نگه‌داشتن بقیه اعضاء و جوارح بدن است از قبیل دست و پا از مکاره و نگهداری شکم از شبهات و غذاهائی که مشتبه است در وقت افطار، پس معنی ندارد که صائم از غذای حلال پرهیز کند، سپس با فعل حرام افطار نماید روزه خویش را (با دروغ و نمامی و غیبت) پس مثال این صائم همانند کسی است که در یک شهر قصری بسازد و آنگاه شهر را خراب کند، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چه بسا روزه‏‌داری است که از روزه‏‌اش جز گرسنگی و تشنگی چیزی عایدش نمی‏‌گردد.

پنجم- از غذای حلال وقت افطار آن قدر نخورد که معده پر شود که هیچ ظرفی مبغوض‌تر به پیشگاه خداوند از شکم پری نیست که از غذای حلال پر شده باشد، که در نتیجه قدرت هیچ گونه عبادتی و بهره برداری از شبهای پر فیض ماه رمضان نداشته باشد، و ثانیا این عمل با روزه‏‌داری و دستورات روحانی و معنوی روزه و اثرات آن منافات دارد.

ششم- اینکه قلبش بعد از افطار مضطرب و معلق بین خوف و رجا باشد، زیرا نمی‌‏داند که آیا روزه‏‌اش مقبول حضرت حق قرار گرفته یا خیر، آیا با قبولی روزه‏‌اش جزء مقربین است ‏یا با عدم قبولی روزه جزء آنهائی که مشمول خشم خداوند هستند می‏‌باشد، پس این است معنی واقعی و باطنی روزه، که این نوع روزه در رتبه انبیاء و اولیاء گرامی خدا خواهد بود. (کتاب شریف محجه البیضاء، ج2،ص 130)

 2 نظر
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهراء شاهین دژ

با سلام با توکل به خداوند یگانه و توسل به پاره ی تن رسول الله « حضرت زهرا سلام الله علیها » شفیعه ی روز جزا کار خود را در وبلاگ شروع نمودیم باشد که در پناه ایزد منان موفق باشیم. پس ورود شما عزیزان را به وبلاگ مدرسه علمیه الزهراء شهرستان شاهین دژ خوش آمد میگوییم.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • معاونت پژوهش
    • اخبار پژوهشی
    • فرآورده های پژوهشی
    • همایش ها و فراخوان های مقالات
    • معرفی سایت
    • سوالات پژوهشی
  • پيامك هاي مناسبتي
  • مناسبت های قمری
    • ماه مبارک رمضان
    • ماه شوال
    • شهادت امام صادق علیه السلام
  • معارف اسلامي
    • بزرگان ـ علما ـ فقها
    • صحيفه سجاديه
    • قرآن
    • نهج البلاغه
  • بخش اساتيد
  • دلنوشته هاي طلاب
  • دانستنی ها
  • مطالب آزاد
    • عمومی، مسائل روز
    • حجاب
  • فرهنگی
    • تربیت فرزند
    • خانواده
    • بهداشت و درمان
    • روایت عشق
    • وصیت نامه شهداء
    • خاطرات شهداء
  • هفته دولت
  • مناسبات ماه شمسي
  • پیامبر و اهل بیت علیهم السلام
    • لطایف و شنیدنی
    • امام زمان، انتظار
  • سوگواره روایت عشق(ماه محرم و صفر)
  • انقلاب اسلامی ایران
  • فاطمیه
  • دانلود نرم افزارها
  • احادیث طلاب
  • ماه شعبان
  • اخبار فرهنگی
  • ماه رجب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار بازديد از وبلاگ

وصیت نامه شهداء

احادیث موضوعی

ختم صلوات

ابزار و قالب وبلاگبیست تولزکد صلوات شمار برای وبلاگ
Online User
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فلش نوحه


دريافت کد :: صداياب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس