معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهراء شاهین دژ

ذخیره ای برای آخرت، خدمتی برای طلاب مدرسه ی علمیه الزهراء شاهین دژ
  • خانه 
  • خانه 
  • جزئیات صاحب وبلاگ 

پیامبران و کربلا

05 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی
پيامبران و كربلا

در كتاب شريف المشاهد شيخ شبسترى (ره ) روايت كرده كه چون حضرت نوح عليه السلام كشتى را بنا نمود و صد هزار مسمار به كشتى زد تا اينكه پنج مسمار ماند حضرت نوح عليه السلام يكى از آن پنج مسمار را برداشت.
فاَ شرَقَ بِيَدِهِ وَ اَضاءَ كَما يَضئ الكَواكِبَ الدُّريه فى اُفُق السَّماء.
پس آن مسمار در دست نوح روشن شد چنانكه ستاره رخشان در افق آسمان درخشنده مى شود. فتحيّر نوح فانطق الله المسمار بلسان طلق ذلق فقال انا باسم خير الانبياء محمّد بن عبّداللّه ((صلی الله علیه و آله و سلم ))

پس نوح از درخشندگى مسمار حيران شد و خداوند عالم مسمار را به نطق و تكلم آورد با زبان گشاده و فصيح عرض كرد: كه يا نوح من بر اسم نامى خاتم انبياء محَّمد بن عبدالله مقرَّر شده ام و درخشندگى من از بركت اسم آن بزرگوار است. پس جبرئيل نازل شد و حضرت نوح عليه السلام از جبرئيل سؤ ال كرد يا جبرئيل اين چه مسمارى است كه من هرگز مثل او را در درخشندگى نديده ام.
جبرئيل گفت: اين مسمار بر اسم حضرت رسو ل اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم ) است پس * حضرت نوح (على نبيّينا و آله و عليه السلام) سه مسمار ديگر از آنها را برداشت و هر يك را به طرفى از كشتى زد، و هر يك در درخشندگى مثل سابق بودند، چون نوبت مسمار پنجم رسيد حضرت نوح عليه السلام آن را برداشت و ديد فَزَهر و انارَ و اَ ظهَر النِداوة
پس درخشان و منوّر گرديد، در دستش ، و رطوبت سرخى از آن مسمار ظاهر شد، حضرت نوح عليه السلام متعجّب ماند از جبرئيل سؤ ال كرد!
جبرئيل عرض كرد: كه اين مسمار پنجم مسمار حسين عليه السلام است و بنام اوست، آنرا بجانب مسمار پدرش بزن، حضرت نوح پرسيد كه اين چه رطوبت است كه از اين مسمار ظاهر مى شود؟ جبرئيل عرض كرد: كه اين خون است و احوالات و وقايع كربلا را به حضرت نوح عليه السلام بيان كرد و حضرت نوح عليه السلام گريست و بر قاتلين آن حضرت لعن نمود.
منبع : كشكول النور ج 1 ص 64.

 1 نظر

ذکر مصیبت حسین علیه السلام مانند قرآن ...

05 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی

ذکر مصیبت حسین علیه السلام مانند قرآن …

شیخ شوشتری در مقام تطبیق قرآن وحسین علیه السلام می فرماید: از عظمت بلکه معجزه ی قرآن آن است که تکرارش ملال آور نیست. هرکتابی به هرشیرینی که باشد چندمرتبه که آن را بخوانند ملال می آورد مگر قرآن که لطفش بیشتر می گردد.

شیخ می فرماید مصیبت حسین علیه السلام هم همینطور است هر چند بخواند یا بشنود باز تازه است.

دیگرآنکه نگاه کردن به خط قرآن عبادت است /تلاوت و گوش دادن به آن عبادت است مرثیه ی حسین علیه السلام هم چنین است خواندنش و گوش گرفتنش عبادت است گریاندنش و گریه کردنش عبادت است (من بکی او ابکی او تباکی و جبت له الجنه ).

از جمله تطبیقات آنکه قرآن مجید به جمیع شئون معجزه است به فصاحت وبلاغت به اخبار از آینده و… حسین هم به سر بریده اش / به اعضایش / به بدنش همه معجزه است (بابی انت امی یا ابا عبدالله ).

 

منبع : سرای دیگر /شهید ایت الله دستغیب (ره) /ص30

 نظر دهید »

عاشورا در انديشه امام خمينى ‏قدس سره‏

05 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی

عاشورا در انديشه امام خمينى ‏قدس سره‏

مقاله آقای ابواحسان میانجی

نهضت حسينى، پيام ‏آور اصلاحات حقيقى در دين محمدى است، از اين ‏روى مسلمانان اصلاح طلب در هر عصر و دوره ‏اى، براى اصلاح دين خود، جوهره ‏اصلاح‏ خواهى را از نهضت حسينى انتخاب و به عنوان دستور عمل خويش در حركت‏هاى اصلاح‏گرى برگزيده ‏اند. امام خمينى ‏قدس سره نيز براى برپايى نهضت احياگرى و اصلاحى خود و نيز برقرارى حكومت صالحان، از همين الگو استفاده كرد و در سرتاسر دوران نهضت، شعارها، برنامه ‏ها، امور اجرايى و… را بر پايه آن طراحى و اجرا كرد. وى براى بهره ‏گيرى بيش‏تر از اين الگو، در دو بخش يعنى «افسادهايى كه وجود داشت» و «اصلاح‏هايى كه ايجاد شد تا بار ديگر دين به عرصه اجتماع برگردد»، سخن گفته است. در اين مقاله مى‏ خواهيم با عنايت به سخنان رهبر فقيد انقلاب در اين دو بخش، الگويى براى اصلاحات در دوران معاصر بيابيم.

افسادهاى امويان‏
اين افسادها را در چند محور مى ‏توان بررسى كرد:

الف) افساد در حكومت‏

1. غصب خلافت:
از منظر امام خمينى‏ قدس سره غصب مقام خلافت پيامبر، يكى از انحراف‏هايى بود كه از سوى حزب اموى بر جامعه اسلامى تحميل شد1، به گونه‏ اى كه منشأ بسيارى از كج‏روى ‏ها و بروز ضدّ ارزش‏ها شد. از اين منظر، حكومت و قدرت، به عنوان مؤثرترين ابزار، توانست ارزش‏هاى دينى در تمام بخش‏هاى ديگر را نيز متأثر سازد.
اين غصب، به واقع از اين حيث بود كه مرتجعان اموى، صلاحيت لازم براى خليفه رسول بودن را نداشتند. امام خمينى ‏قدس سره اين حقيقت را چنين به تصوير كشيده است.
«يزيد، كه خوب، يك حكومت قلدرى بود، يك حكومت مقتدرى بود و اظهار اسلام هم مى ‏كرد واز قوم و خويش‏هاى خود اين‏ها هم بود، در عين حالى كه اظهار اسلام مى ‏كرد حكومتش به خيال خودش حكومت اسلامى بود، خليفه رسول اللّه به خيال خودش بود، لكن اشكال اين بود كه يك آدم ظالمى است كه بر مقدّرات يك مملكت بدون حق تسلط پيدا كرده است».2

2. ايجاد تغيير در چگونگى دستيابى به حكومت‏
حكومت و خلافتى كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم براى جامعه پس از خود پيش‏ بينى كرده بود، برپايه شاخص‏هاى ارزشى بود. براين اساس براى دستيابى به حاكميت بر دين‏داران جايى براى ملاك هايى ديگر وجود نداشت. اما بعد از وفات پيامبر اين شاخص نيز به شكل‏هاى مختلف مورد تعرض قرار گرفت تا اين‏كه خطرناك‏ترين نمونه آن توسط معاويه اتخاذ شد و آن، موروثى كردن حكومت، يعنى «فدا كردن تمام ملاك‏ها و معيارهاى لازم جهت جاودان‏سازى جامعه دينى» بود. امام خمينى ‏قدس سره خطر اين رويكرد به قدرت را بيش از خطر غصب خلافت مى ‏داند و معتقد است:
«خطرى كه معاويه و يزيد بر اسلام داشتند، اين نبود كه غصب خلافت كردند؛ اين يك خطر كمتر از آن بود. خطرى كه اين‏ها داشتند، اين بود كه اسلام را به صورت سلطنت در مى‏ خواستند بياورند… اين مهم بود.»3
«سلطنت و ولايتعهدى همان طرز حكومت شوم و باطلى است كه حضرت سيدالشهداء عليه السلام براى جلوگيرى از آن قيام فرمود… اسلام سلطنت ولايتعهدى ندارد.»4

3. هماهنگ سازى اسلام با سلطنت و معرفى اسلام به عنوان رژيم طاغوتى:
بعد از دست‏يابى اموى‏ ها به حكومت، ضرورى‏ ترين اقدام در جامعه اسلامى، همرنگ‏سازى حاكميت جديد با باورها و دين مردم بود؛ چه در غير اين صورت، توان دينى مردم اجازه تثبيت نظام منافق ‏پيشه را نمى ‏داد. از اين روى اموى ‏ها كه هيچ اعتقادى به دين نداشتند، كوشيدند تا در گام بعدى، اسلام را با سلطنت هماهنگ جلوه داده و هرگونه تضاد و فاصله بين آن دو را كم رنگ و يا بى ‏معنا نشان دهند. اين التقاط مى‏ توانست از هجوم اعتراض ‏آميز و بنيان برانداز دين‏داران به سوى حكومت جديد، جلوگيرى و بهانه تمام مخالفان را نيز سلب كند.
پى آمد اين سياست، معرفى اسلام به عنوان رژيم طاغوتى بود كه بعد از سياست مذكور رخ مى داد.
«رژيم منحط بنى ‏اميه مى ‏رفت تا اسلام را رژيم طاغوتى، و بنيانگذار اسلام را بر خلاف آنچه بوده معرفى كند. معاويه و فرزند ستمكارش به اسم خليفه رسول اللّه با اسلام آن كرد كه چنگيز با ايران و اساس مكتب وحى را تبديل به رژيم شيطانى نمود.»5
«حضرت سيدالشهداءعليه السلام ديدند كه معاويه و پسرش -خداوند لعنتشان كند اين‏ها دارند مكتب را از بين مى‏ برند، دارند وارونه اسلام را جلوه مى ‏دهند…»6
«… قيام بر ضدّ سلطنت طاغوتى بود، آن سلطنت طاغوتى كه اسلام را مى‏ خواست به آن رنگ درآورد كه اگر توفيق پيدا مى ‏كردند، اسلام يك چيز ديگر مى ‏شد، اسلام مى‏ شد مثل رژيم دوهزار و پانصد ساله سلطنت…»7

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7

 نظر دهید »

شیعیان دیگر هوای کربلا دارد حسین

05 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی
شیعیان دیگر هوای کربلا دارد حسین

 

شیعیان دیگر هوای کربلا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین

از حریم کعبه جدش به اشکی شست چشم
مروه پشت سر نهاد٬ اما صفا دارد حسین

می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها٬ حرمت کوی منا دارد حسین…

بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین

رخت دیبای حرم چون گل به تاراجش برند
تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین

بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب
ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین؟

سروران٬ پروانگان شمع رخسارش٬ ولی
چون سحر٬ روشن٬ که سر از تن جدا دارد حسین

سر به قاچ زین نهاده راه پیمای عراق
می نماید خود٬ که عهدی با خدا دارد حسین

او وفای عهد را با سر کند سودا٬ ولی
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین

دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا
با کدامین سر کند؟ مشکل دوتا دارد حسین

سیرت آل علی(علیه السلام) با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین

آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند
عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت
داوری بین با چه قوم بی حیا دارد حسین

ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان٬ زخمه ای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

دست آخر کز همه بیگانه شد٬ دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

شمر گوید: گوش کردم تا چه خواهد از خدای
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین

اشک خونین گو بیا بنشین به چشم «شهریار»
کاندر این گوشه عزایی بی ریا دارد حسین
 

استاد شهریار

 نظر دهید »

اولين مجلس عزاى حسين (ع)

05 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی

اولين مجلس عزاى حسين (علیه السلام)

از عصر عاشورا زينب تجلى مى ‏كند. از آن به بعد به او واگذار شده بود. رئيس قافله اوست چون يگانه مرد زين العابدين(سلام الله عليه)است كه در اين وقت‏ به شدت مريض است و احتياج به پرستار دارد تا آنجا كه دشمن طبق دستور كلى پسر زياد كه از جنس ذكور اولاد حسين هيچ كس نبايد باقى بماند، چند بار حمله كردند تا امام زين العابدين را بكشند ولى بعد خودشان گفتند:«انه لما به‏»(1)اين خودش دارد مى ‏ميرد.و اين هم خودش يك حكمت و مصلحت‏ خدايى بود كه حضرت امام زين العابدين بدين وسيله زنده بماند و نسل مقدس حسين بن على باقى بماند. يكى از كارهاى زينب پرستارى امام زين العابدين است.

در عصر روز يازدهم اسرا را آوردند و بر مركبهايى(شتر يا قاطر يا هر دو) كه پالانهاى چوبين داشتند سوار كردند و مقيد بودند كه اسرا پارچه‏ اى روى پالانها نگذارند، براى اينكه زجر بكشند. بعد اهل بيت‏ خواهشى كردند كه پذيرفته شد. آن خواهش اين بود:«قلن بحق الله الا ما مررتم بنا على مصرع الحسين‏» (2) گفتند:شما را به خدا حالا كه ما را از اينجا مى ‏بريد، ما را از قتلگاه حسين عبور بدهيد براى اينكه مى‏ خواهيم براى آخرين بار با عزيزان خودمان خدا حافظى كرده باشيم. در ميان اسرا تنها امام زين العابدين بودند كه به علت‏ بيمارى، پاهاى مباركشان را زير شكم مركب بسته بودند، ديگران روى مركب آزاد بودند. وقتى كه به قتلگاه رسيدند، همه بى اختيار خودشان را از روى مركبها به روى زمين انداختند. زينب(سلام الله عليها) خودش را به بدن مقدس ابا عبد الله مى ‏رساند، آن را به يك وضعى مى‏ بيند كه تا آن وقت نديده بود: بدنى مى‏ بيند بى سر و بى لباس، با اين بدن معاشقه مى‏ كند و سخن مى گويد:«بابى المهموم حتى قضى، بابى العطشان حتى مضى‏» (3). آنچنان دلسوز ناله كرد كه‏«فابكت و الله كل عدو و صديق‏» (4) يعنى كارى كرد كه اشك دشمن جارى شد، دوست و دشمن به گريه در آمدند.

مجلس عزاى حسين را براى اولين بار زينب ساخت. ولى در عين حال از وظايف خودش غافل نيست. پرستارى زين العابدين به عهده اوست، نگاه كرد به زين العابدين، ديد حضرت كه چشمش به اين وضع افتاده آنچنان ناراحت است كانه مى ‏خواهد قالب تهى كند، فورا بدن ابا عبد الله را رها كرد و آمد سراغ زين العابدين: «يا بن اخى!» پسر برادر! چرا تو را در حالى مى‏ بينم كه مى‏ خواهد روح تو از بدنت پرواز كند؟ فرمود: عمه جان! چطور مى ‏توانم بدنهاى عزيزان خودمان را ببينم و ناراحت نباشم؟ زينب در همين شرايط شروع مى ‏كند به تسليت‏ خاطر دادن به زين العابدين.

پى‏ نوشت‏ها:
1.بحار الانوار،ج 45/ص 61.
2.بحار الانوار،ج 45/ص 58،اللهوف ص 55،و نظير اين عبارت در مقتل الحسين مقرم، ص‏396 و مقتل الحسين خوارزمى،ج 2/ص‏39 آمده است كه تماما از حميد بن مسلم روايت مى‏كنند.
3و4) بحار الانوار ج 45/ص‏59.
5و 6) بحار الانوار،ج 45/ص 108.


منبع: كتاب: مجموعه آثار ج 17 ص 406 ؛ از طر يق سايت بنياد انديشه اسلامي

 نظر دهید »

سخنان امام حسين (ع) در روز عاشوراء

05 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی

سخنان امام حسين (علیه السلام) در روز عاشوراء

(مرگ و نيستى بر شما باد كه در حال سرگردانى از ما كمك خواستيد و ما با شتاب به كمك شما آمديم ولى شما با شمشيرى كه سوگند خورده بوديد در يارى ما بكار بريد، به جنگ ما آمديد و آتشى را كه مى خواستيم با آن دشمن خود و دشمن شما را بسوزانيم، براى سوزاندن ما روشن كرديد! شما با دشمنان خود همدست شديد تا دوستانتان را از پاى درآوريد با اينكه آنها عدل و داد را بين شما رواج ندادند و در يارى آنان نيز اميد خيرى نيست.

واى بر شما! چرا در حالى كه شمشيرها در غلاف بود و دلها مطمئن و رأي‌ها محكم شده بود، دست از يارى ما كشيديد شما در افروختن آتش فتنه مانند ملخها شتاب كرديد و ديوانه ‏وار خود را مانند پروانه به آتش افكنديد. اى مخالفين حق و اى نامسلمانان، اى ترك‏ كنندگان قرآن و تحريف كنندگان كلمات، اى جمعيت گناهكار و پيروان وساوس شيطان و اى خاموش كنندگان شريعت و سنت پيغمبر! رحمت خداوند از شما دور باد! آيا اين ناپاكان را يارى مى كنيد و از يارى ما دست بر مى داريد!

به خدا قسم، مكر و حيله از زمان قديم در ميان شما وجود داشته و اصل و فرع شما با آب تزوير و فريب به هم آميخته و فكر شما با آن تقويت شده است! شما پليدترين ميوه اين درخت هستيد كه در گلوى هر كه ناظر آن است مانده‏ ايد و آزارش مى دهيد و در كام غاصبان، لقمه گوارايى هستيد!

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

گریه های امام حسین علیه السلام در کربلا

05 آذر 1391 توسط معاونت فرهنگی
گریه های امام حسین علیه السلام در کربلا

1. می خواهد روانه میدان شود دختری از آن حضرت به جامه‌اش می‌چسبد و عرض می‌کند: اندکی توقف کن تا توشه‌اغی از تو برگیرم که این وداع آخر است، و دست و پای او را می‌بوسد. امام علیه السلام او را به دامان گرفته، می‌گریند، و اشک خود را با آستین پاک نموده می‌فرمایند:

* ای سکینه! بدان که بعد از من گریه‌ای طولانی برایت هست، آنگاه که مرگ من فرا رسد … (مناقب ابن شهر آشوب، 109/4، نفس المهموم/ 346)

2. هنگامی که کنار بدن برادرش حضرت عبّاس آمد، دید بر خاک افتاده، مشک سوراخ شده در یک طرف، و دست‌هایی قطع شده هر یک در یک طرف، پس گریه‌ی شدیدی نمود. (مثیر الاحزان/71)

3. وقتی که حضرت قاسم اراده جنگ نمود، او را در بغل گرفت و آنقدر گریست که غش کرد. (بحارالانوار، 34/45)

4. آنگاه که کنار جسد قاسم تشریف آورد.

5. وقتی که پسرش علی اکبر به میدان رفت، اشکش جاری شد، محاسن شریفش را به روی دست گرفت، سر به آسمان کرده، مناجات نمود.

6. وقتی که خواهرش زینب را از گریه و جزع تسلّی می‌داد، در آن حال گریه بر حضرتش غالب شد و قطرات اشک از چشمش فرو ریخت. (بحارالانوار، 2/45)

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • ...
  • 47
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 113
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهراء شاهین دژ

با سلام با توکل به خداوند یگانه و توسل به پاره ی تن رسول الله « حضرت زهرا سلام الله علیها » شفیعه ی روز جزا کار خود را در وبلاگ شروع نمودیم باشد که در پناه ایزد منان موفق باشیم. پس ورود شما عزیزان را به وبلاگ مدرسه علمیه الزهراء شهرستان شاهین دژ خوش آمد میگوییم.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • معاونت پژوهش
    • اخبار پژوهشی
    • فرآورده های پژوهشی
    • همایش ها و فراخوان های مقالات
    • معرفی سایت
    • سوالات پژوهشی
  • پيامك هاي مناسبتي
  • مناسبت های قمری
    • ماه مبارک رمضان
    • ماه شوال
    • شهادت امام صادق علیه السلام
  • معارف اسلامي
    • بزرگان ـ علما ـ فقها
    • صحيفه سجاديه
    • قرآن
    • نهج البلاغه
  • بخش اساتيد
  • دلنوشته هاي طلاب
  • دانستنی ها
  • مطالب آزاد
    • عمومی، مسائل روز
    • حجاب
  • فرهنگی
    • تربیت فرزند
    • خانواده
    • بهداشت و درمان
    • روایت عشق
    • وصیت نامه شهداء
    • خاطرات شهداء
  • هفته دولت
  • مناسبات ماه شمسي
  • پیامبر و اهل بیت علیهم السلام
    • لطایف و شنیدنی
    • امام زمان، انتظار
  • سوگواره روایت عشق(ماه محرم و صفر)
  • انقلاب اسلامی ایران
  • فاطمیه
  • دانلود نرم افزارها
  • احادیث طلاب
  • ماه شعبان
  • اخبار فرهنگی
  • ماه رجب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار بازديد از وبلاگ

وصیت نامه شهداء

احادیث موضوعی

ختم صلوات

ابزار و قالب وبلاگبیست تولزکد صلوات شمار برای وبلاگ
Online User
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فلش نوحه


دريافت کد :: صداياب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس